بین نظام پزشکی او و من، صد و هشتاد و شش هزار نفر قرار دارند. او که بیشتر از سه برابر سن من، زندگی کرده است. زندگیای که شاید ظرف چند ساعت آینده، به پایان برسد. احتمالش کم نیست. مرگ در هشتاد و شش سالگی عجیب نیست. مرگ با این …
ادامهی مطلبدر مورد اعتصاب اینترنها
تصورش هم سخت است که به بیمارستان بیایی و کسی باشی که صرفاً کاغذبازیهای اداری و مقداری کار عملی نه چندان خوشایند انجام داده و کمتر از دو میلیون تومان حقوق بگیری – یعنی ساعتی کمتر از ده هزار تومان. حتی اگر حقوق بیشتر بود، چرا باید انگیزانندهای برای چنین …
ادامهی مطلبماه هشتم دستیاری – آپدیت ۳
+ آقای دکتر. از نوابغ مملکت هست. لطفاً کاری برایش انجام بدهید. پرتودرمانی نمیشود بکنید؟ ـ شما چه نسبتی دارید با ایشان؟ + خواهرش هستم. – برویم بیرون اتاق و با هم صحبت کنیم. قبل از بیرون رفتن نگاهش کردم. چشمانش باز بود. دهانش نیز همینطور. لایهی قارچی از همین …
ادامهی مطلبشاخص تنوع بیماریها – تصمیم در مورد تحصیل در شهر بزرگ / شهر کوچک
سال گذشته، نکاتی را که به ذهنم برای انتخاب رشتهی دستیاری میرسید نوشتم. دوستانم چند سؤال دیگر نیز مطرح کردند. نکاتی در مورد جواب یکی از آنها که سؤال عمدهی افراد بود، به ذهنم میرسد و آنها را مینویسم. سؤال این است: آیا ارزش دارد برای تحصیل پزشکی به شهر …
ادامهی مطلبطلوع زمین – تکههایی از کتابها – اردیبهشت ۱۴۰۱
در دسامبر ۱۹۶۸، آپولو ۸ برای سفر به سوی ماه پرتاب شد. در شب کریسمس آنها از سمت پنهان ماه بیرون آمدند و وارد مدار ماه شدند. فضانوردان آپولو اولین انسانهایی بودند که این پدیده را در بدو ظهور میدیدند و باید برایش اسمی دست و پا میکردند: «طلوع زمین …
ادامهی مطلباستدلال بالینی یک مهارت جنریک نیست
تا آخر اردیبهشت از بیمارستان امام خمینی دور هستم. با وجود تمامی سختیهای این بیمارستان، آن را دوست دارم. انگار خانهام است و آنجا دوستانی دارم که حس خانواده به من میدهند. امروز خوشبختانه فرصتی شد که با یکی از استادانم در آنجا ساعتی تماس تصویری داشته باشیم و کمی …
ادامهی مطلببیمارستان و کلینیک برای دانشجویان علوم پایه و فیزیوپات
مریضی ۶۵ ساله با عفونت بدخیم گوش (Malignant Otitis Externa) دارم. ظاهرش همیشه مرتب است. حتی یک روز نیز ندیدم که در بیمارستان، صورتش از حالت همیشه اصلاح شده، خارج بشود. جورابهای پشمی رنگی نیز به پا دارد. مؤدب هم هست. اما اخلاقهای عجیبی دارد. پشت آن پنجرهی شیشهای درب …
ادامهی مطلبگلبولهای سفید، سفید نیستند و چرخه یادگیری دیوید کلب
قربانی. بیا این سلول را نگاه کن و بگو چیست؟ لام کسی را نگاه میکردیم که با سردرد و بیحالی او را از زندان آورده بودند. در آزمایش اولیهاش، تعداد گلبولهای سفیدش، تقریباً پانزده برابر حداکثر مقدار مجاز بود. به آنها گلبول سفید میگویند. اما سفید نیستند. حتی پس از …
ادامهی مطلبدرماندگی، ناامیدی و خشم در سیستم درمان – حرفی از جو لکس
نام محل کار و تحصیل من، به درستی انتخاب شده است. نام آن را بیمارستان نگذاشتهاند. مجتمع بیمارستانی است. یک فضای بسیار بزرگ که چندین بیمارستان در آن قرار دارد. بزرگترینشان معروف به ساختمان زیر ستون است. به خاطر ستونهای بلند و بزرگی که دارد. حالا چرا ستون نه؟ چرا …
ادامهی مطلبمانا – لحظاتی از پنج ماه نخست دستیاری
آخرین روزهای ماه پنجم دستیاری است. پنج ماه فشرده با بیشمار رویداد سپری شد. فشردگی در برخی از هفتهها آنقدر زیاد شد که نتوانستم همزمان با رویدادها از آنها بنویسم و بهنوعی گزارشنویسی وبلاگیام را ادامه بدهم. اما اگر هماکنون و همین لحظه چشمانم را ببندم، لحظاتی است که به …
ادامهی مطلب