در مورد خواندن تکست‌بوک و روش شخصی یادداشت‌برداری و علامت‌گذاری در کتب پزشکی

امشب (بیست و پنج/چهار/دو) جلسه‌ای در مورد تکست‌بوک با بچه‌ها داشتم. بحثی که چندین بار در این وبلاگ هم به آن اشاره شده است. سعی کردم حرف‌های دیگری بگویم. حرف‌هایی که قبلاً فرصت مطرح کردن‌شان نبوده.

مخصوصاً از این‌که هر سطح مدل بلوم در کتاب‌های پزشکی یعنی چی و چه روش‌هایی برای آن در پزشکی می‌توانیم انجام بدهیم.

هم‌چنین، روش شخصی خودم برای علامت‌گذاری و یادداشت برداری را توضیح دادم. از دوستان نیز خواستم بعد جلسه‌ی امشب، با توضیحاتی که گفته‌ام، روش شخصی‌شان را این‌جا به عنوان تمرین بنویسند.

از این لینک ویدیو را می‌توانید ببینید. متأسفانه به علت یک باگ وردپرس، ویدیو Embed نشد و حجم ویدیو بیشتر از این بود که بتونم راحت در همین‌جا آپلودش کنم. کم کم پست را با پاسخ به سؤال‌های شما، کامل‌تر می‌کنم.

۲۷ نظر

  1. سلام وقت بخیر
    یه سوالی داشتم هم از شما و هم از بچه ها
    اینکه برای دسترسی به ویدئو های دکتر نجیب،کسی راه حل مناسبی داره؟من قصدم تهیه از سایتشون هست فقط مشکلات وی پی ان و …هست که نمیدونم دقیقا چیکار کنم:)
    پیشاپیش ممنون
    خداقوت امیرمحمد

  2. سلام آقای دکتر ، مطلب بسیار مفیدی بود، ممنون از شما که وقت گذاشتین ♡
    فقط من یسوال داشتم، البته توی فیلم هم توضیح دادین ولی من درست متوجه نشدم،
    مثلا فرض کنید من یک ماه و نیم فرصت دارم که برای امتحان غدد آماده بشم، که خب باتوجه به سرعت خودم میتونم نهایت دو تا مبحث مهم مثل تیروئید و دیابت رو از تکست بخونم، برای باقی مباحث چیکار کنم؟!
    و بقیه مباحث تکست رو کی بخونم و چجوری مرور کنم؟

  3. سلام دکتر قربانی . خواهشمندم شعبه ای از مدرسه پزشکی تلگرام را در یکی از پیامرسانهای داخلی ترجیحا ایتا که محیطش مشابه تلگرامه ، ایجاد کنید. Vpn هر ازگاهی قطع میشه و الان هم که نزدیک به حوادث سال قبل میشیم قطعا ثبات دسترسی به پیام دسانهای خارجی کم میشه. برای شما فرقی نداره اما من دوست دارم از عکسها و کیس ریپورتهای پزشکی بشنوم و ببینم.

    • سلام،نکته خیلی خوبی گفتید،اگر اینکار انجام بشه دسترسی خیلی راحت‌تر میشه،مشتاقانه منتظر شعبه مدرسه پزشکی توی یک پیامرسان داخلی هستم

  4. سلام آقای دکتر خیلی ممنون که وقت میذارید من ترم دو علوم پایه هستم و شهرستان پزشکی میخونم و خب دارم تلاش می‌کنم که حداقل دوتا درس اناتومی و فیزیولوژی رو از رفرنس انگلیسی بخونم ولی خب دوتا مشکل دارم :
    ۱-واقعا وقتی به آدم های اطرافم نگاه میکنم میبینم هیچکدوم دغدغه این مسئله رو ندارن و حتی وقتی بهشون میگی مسخره میکنن حالا برای من به شخصه مهم نیس ولی خب همیشه بنظرم آدم های که اطراف یه شخصی قرار میگیرن روش تاثیر میزارن و من از تاثیر که رفتارشون روی من داره میترسم
    ۲-وقتی کتاب هارو میخونم نمیتونم اون دید بالینی رو در خودم ایجاد کنم و حس میکنم که خوندنه بی فایدس و مطالبی که باید بخونیم و مهمه برای ما توی دوران فیزیوپات هستش
    فعلا روش خاصی برای مطالعه ام پیدا نکردم ولی دارم از فرصت آزادی که دارم تو تابستون استفاده میکنم تا بتونم یه روش مختص به خودمو پیدا کنم امیدوارم که در آینده بیام زیر همین مطلب روش مطالعه ام رو کامنت کنم بازم ازتون تشکر میکنم بابت وبلاگ خوبتون که دید منو نسبت به پزشکی عوض کرد

  5. سلام

    من برای مسئله زبان، خیلی کارها کردم که کمی روان بشه، ولی موثر ترین کاری که کردم این دو مورد، که شاید برای دوستان مفید باشه.
    .
    اولیش این که، من فهمیدم برای خوندن متنی به زبان غیرمادریم وسواس شدیدی بخرج میدم، یعنی درحالت عادی اگه یه جمله فارسی رو میخوندم،در ناخودآگاهم از کلمات و اداهایی که به لطف یادگیری عمیقم از زبان مادری هست(مثل همه انسان های دیگه) میگذشتم، اما برای انگلیسی این قابلیت رو نداشتم. قابلیت Neglect کردن به جا و درست
    یا مثلا من در زبان مادریم، جمله ی “برای فلان چیز با این کار در این اوصاف و شرایط، این نتیجه گیری ما را در بهترین موقعیت درمانی میگذارد” رو ناخودآگاه معادل یک تساوی درنظر میگرفتم. فلان چیز=فلان کار
    اما در زبان انگلیسی این قدرت رو نداشتم.
    برای غلبه کردن به این، تصمیم گرفتم که قدرت skip و neglect به جا رو یاد بگیرم، و این رو با خوندن رمان یاد گرفتم، اما نه به شیوه عادی
    فایل صوتیِ کتاب رو همراه با تکست کتاب گوش میدادم، لهجه، سرعت، تاکید روی کلمات و… گوینده که زبان مادری خودش رو داشت بازگو میکرد، به من کمک میکرد که این توانایی رو ازش تقلید کنم، به مرور (و سختی) به حد مناسبی از این وضع رسیدم.
    .
    برای مورد دوم، یکسری موارد در خواندن تکست و کتاب به زبان انگلیسی برای من به شدت آزار دهنده بود، اون هم جست و جو برای معنی کلماتی که صرفا بارِ معناییِ لغت خودشون رو به دوش میکشیدند.
    یکسری لغت هستن که ریشه و تاریخچه اون ها به قدری جذاب هست، که سرچ زدن راجبشون و مطالعه راجب خود لغت یک نقطه عطف هست، ولی بعضی کلمات تنها آدم رو کند میکنند موقع خواندن.
    دقیقا یادم هست که اینجور مواقع اینکه یکسره کلمه رو کپی کنم و وارد گوگل ترنسلیت کنم، یا اینکه تو دیکشنری کاغذی دنبالش بگردم خسته شده بودم.
    راه حلش هم یک نرم افزار ساده برای من بود، Q translator
    با دسترسی هایی که از سیستم میگیره، میتونه هر کلمه یا متنی رو در آن واحد بصورت یک پنجره pop up نشون بده، با دابل کلیک ساده.

  6. بنیامین خوش پرست

    سلام
    من تو اتاق خوابگاه درس نمیخونم. همیشه میرم اتاق مطالعه و ترجیحا یه میز خاص رو انتخاب میکنم (البته اگه خالی باشه)

    پیش خوانی: به تیتر مطالب نگاه میکنم. یه اوت لاین (outline) از تیترهای اصلی و تیترهای فرعی هرکدوم تو وان نوت درست میکنم. همینجا تصمیم میگیرم چه تیترهایی رو قراره نخونم(مثلا الان که فیزیوپاتم، درمان ها رو نمیخونم). سرچ کردن اسم نویسنده کار جالبی بود که اشاره کردی و سعی میکنم از این به بعد انجام بدم.

    علامت گذاری:
    قرمز » مطالبی که نفهمیدم
    زرد » مطالب مهم
    آبی » علائم بالینی ، استثناها

    حاشیه نویسی ندارم و باید بیشتر بهش فکر کنم.

    یادداشت برداری : تو وان نوت انجام میدم. همون اوت لاینی که اولش اماده کردم. تقریبا یه خلاصه از رفرنس میشه به زبان خودم. من معمولا فارسی مینویسم و مشکلش اینه که ممکنه یه سری اصطلاحات رایج رو یادم برم. آخرای هر چپتر که خسته میشم مجبورم کپی پیست کنم و راستش خیلی هم بدم نمیاد.

    یه سوال: بعضی مواقع حجم هایلایت ها خیلی زیاد میشه. مثلا فرض کن یه صفحه کلا ابی یا زرد میشه. میزنه تو ذوقم. اینجور جاها دیگه میام برحسب سلیقه هایلایت میکنم که همش یه رنگ نشه. راه حلی داری؟

    • در ارتباط با سوال‌تون:
      من وقتی حجم مطالبی که باید هایلایت کنم زیاد می‌شه (مثلن در حدّ ۲ پاراگراف متوالی) با همون رنگ ماژیک این دو پاراگراف رو می‌ذارم داخل پارانتز و فقط کلمات یا جملات خیلی مهم‌تر یا فرّار رو هایلایت می‌کنم.

    • سلام بنیامین جان.

      یک خط عمودی در کنار پاراگراف می‌کشم این مواقع یا دور پاراگراف یک مربع/مستطیل.

  7. سلام دکتر، من ترم سه علوم پایه رو تموم کردم، راستش نزدیک به یه ترمه که اصلا انگار به کل عوض شدم و روانم به هم خورده، من مثل خود شما عاشق درس و رشتم بودم، همیشه کتابا را دورم میذاشتم، همیشه همین کارم بوده چه دانش آموز چه دانشجو، ولی از وقتی رفتم سالن تشریح به کل روح روانم بهم خورده، ترم دو همیشه پنج جلسه علوم تشریح بود منتها یه درس رو جا به جا کردن شد بیست جلسه، از اونجا به بعد واقعا بهم ریختم، به شدت بدم میاد و جدیدا وسواس هم پیدا کردم یعنی یه طور شد این ترم به هیچ یک از کتابام دست نزدم و فقط از روی پی دی اف درس خوندم! هربار برم سالن باید کل لباسام رو بشورم! و متاسفانه دیگه اصلا میل و رغبت درس خوندن ندارم، من اصلا کتابام زندگیم بودن الان انگار تو چند ماه به طور کلی انرژی من ته کشیده، از درس آناتومی هم متنفر شدم و حتی کلی کتاب خوب داشتم همش رو از رو گوشیم پاک کردم، اینقدر بدم اومده، من خودم از صبح تا شب تو کتاب بودم، ویدئو نگاه میکردم الان اصلا دلم نمیخواد خودم رو در معرض چیزایی قرار بدم که یه وقت صحنه دلخراش نبینم حتی فیلم پزشکی! ترسو هم نبودم هنوزم نمیترسم ولی حس بدی دارم، یه چیزی که بهم اجازه نمیده مثل قبل باشم، تو دو ترم اخیر نزدیک ده کیلو کم کردم و حال عجیبی دارم هدفامو از دست دادم و دلم میخواد اصلا دیگه سمت کتابام نرم، از همه بدتر هم اینکه هیچ کس مثل من انگار نبوده و فوق العاده درون گرا هستم، متاسفانه ارتباطات زیادی ندارم و سایت شما رو دیدم دلم خواست یکم از تجربیاتتون بگید واقعا اطرافیانم متوجه من نمیشن البته خودمم نمی فهمم چه اتفاقی برام افتاده و چه جور باهاش مقابله کنم من واقعا از آیندم می ترسم انگار نه راه پس دارم نه راه پیش، راستی ایمیلم فیک نیست پیاماش بهم میرسه?

    • مهتاب عزیز سلام
      از اینکه این اتفاق برات افتاده واقعا متاسفم.
      عزیزجان موردی نداره اگه این اتفاق افتاده ، ببین ما یه مشکلی برامون پیش میاد بعد ناراحت میشیم در موردش ،دوباره برمیگردیم ناراحت میشیم که چرا اینطوری براش ناراحتیم یا میایم با گذشته خودمون یا اشخاص دیگه ،خودمون رو مقایسه میکنیم. طبیعتا دیدن اهداکننده و همینطور سالن تشریح میتونه جذاب نباشه. ای بسا اشخاصی رو میشناسم که حتی غذا هم نمیتونستن بخورن.
      من خودم شخصا در این مورد تجربه ندارم اما میخوام بهت بگم که موردی نداره که این اتفاق افتاده. شاید گم کردن اهدافت و امثالهم میخواد یه راه جدیدی تو زندگیت باز کنه ، به نظرم میتونی به جای تمرکز به اینکه چرا اتفاق افتادن به این فک کنی که یه معنا از توش دربیاری.
      بحران‌ها تو زندگی طبیعین ، باید یاد بگیریم که ازشون استفاده کنیم و خیلی برا خودمون دغدغه نکنیم بلکه یه فرصتی ببینیم برای اینکه ذهنمون رو رو به چیزای جدید باز کنیم.

  8. ببخشید من تو یه شهر کوچک پزشکی میخونم، فضای دانشگاه طوری هست که کسی زیاد به فکر تخصص گرفتن نیست. ولی من این قضیه خیلی برام مهمه و می‌خوام از اول کار خوب درس بخونم. ولی نمی‌دونم باید برای هر درس چه رفرنس هایی بخونم که قوی تر بشم.زبانم هم خوبه. راستش منم دوست دارم مثل بچه هایی که تو یه دانشگاه تاپ هستن از رفرنس های خوب مطلع بشم و تهیه کنم اما متاسفانه کسی رو نمیشناسم و اونجاها دوستی ندارم که باهاش در ارتباط باشم.گفتم شاید شما که خودتون این راه رو بهتر بلدید، من رو راهنمایی کنید یا اگر کسی رو میشناسید، برای آگاهی بیشتر معرفی کنید.
    ببخشید طولانی شد ???

  9. سلام دکتر قربانی خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید و واقعا توضیحات و آنالیز کاملی برای خوندن تکست بوک گفتید فقط یک سوال آیا برای رسیدن به مرحله سوم بلوم فقط خوندن تکست برای دیدن بیمار کافی هست چون مثلا اگه یه فصل مثل همون GIB هاریسون رو در نظر بگیریم الگوریتم درمانی انواع GIB چه upper چه lower چه obscure تقریبا فوق تخصصی هست و در برخورد اولیه توضیحی نداده که مثلا چه قدر P cell بدیم اکسیژن و orthostatic hypotension رو چطور بگیرم کلا مواردی که تو اپتودیت بیشتر گفته شده رو هاریسون ننوشته حتی همون فصل دیابت روی درمان مانور داده نشده و کل یک فصل تقریبا جدول دارو ها که بیشتر عوارض و کنترااندیکاسیونهاست و خب درسته برای همین هست که دیدن بیمار مهمه ولی با یه سری محفوظات اینطوری فرد بیمار رو میبینه ، منظورم اینه ایا منبع برای بالین و مرحله سوم بلوم رو نباید کاملا جدا بدونم از منبع برای رسیدن تا سطح تسلط ۲ بلوم که شاید هاریسون تا سطح ۲ بهترین باشه بهتریم مثالش اختلال الکترولیتی هست چون فکر نکنم تو هیچ بیماری بیایم اپروچ یک صفحه ای هاریسون رو اجرا کنیم تا علت رو بفهمیم شاید خیلی از علل اصلا اونقدر شایع نباشن که بخوایم حتی تو ذهنمون بیاریم در عوض اون قسمت درمانی رو بهش کمتر پرداخته نسبت به کتابایی مثل Washington یا one minute clinical consult که درمان رو هم خوب بررسی کرده و به حقیقت بالین بیمار نزدیکتر هستن تا هاریسون در کل منظورم این هست که به نظر شما نباید برای تسلط یا حتی رویارویی اولیه برای سطح ۳ از منبع جداگانه استفاده کرد؟

    • سلام
      وقتتون بخیر باشه
      تا جایی که یادم هست چرا
      آقای دکتر گفتن کتابایی که کیس محور هستن بخونین و همینطور از سایتهایی مثل nejm.org و از مایوکلینیک قسمت resident`s clinics میتونین استفاده کنین.

  10. سلام ،مرسی واقعا اقای دکتر که وقت میذارید
    درمورد خود کتاب تکست بوک یه دغدغه ای که واقعا وجود داره هزینه ی زیادشونه،میشه پرینت گرفت ازشون ولی هم حق وحقوق نویسنده مطرحه هم کپی خودش چندان کیفیتی نداره و یه هزینه دیگه داره ،اگه یه فکری به حالش بشه،مثلا خود کتابفروشی ها رعایت حال دانشجو رو کنن.. حالا روش پرداخت هزینه رو یه تغییراتی بدن..
    خیلیا کلن قیمتا رو میبینن دیگه رغبتی برای خریدش ندارن،

    • سلام وحیده جان. می‌دونم انتشاراتی‌ها فصل فصل هم چاپ می‌کنند. حداقل برای هریسون اینطور هست. بهشون میگی من قسمت مثلا نفرو رو میخوام همون رو فقط چاپ می‌کنن و بهت میدن.

  11. شیوه مطالعه اولیه
    برای فضای مطالعه استفاده از میز جداگانه در اتاقم به نظرم مناسبه
    پیش خوانی : بدست اوردن اطلاعاتی از نویسنده ،لیست کردن عنواین و اگر در اول کتاب مثل اسنل یا بعضی کتابای دیگه اهداف چپتر رو اولش نوشته بود اونو میخونم
    علامت گذاری: هر کدوم از بیماری ها ،درمان ها ،کلمات کلیدی ،نکات خاص اون بیماری تو دور های اولیه یک رنگ متفاوت و بعد از زدن تست یا تاکید استاد بر روی بعضی نکات برای دور بعدی اون هارو هم با یک رنگ هایایت می کنم
    پاراگراف ها رو براساس اهمیت ستاره میدم
    پاراگراف هایی رومتوجه نشدم با علامت سوال مشخص می کنم تا پرسیده بشه
    دور اعداد مهم با مداد قرمز خط می کشم 
    بعصی نکات رو هم که نظرم اهمیتشون کمتره زیرش با مداد معمولی خط می کشم
    حاشیه نویسی: تجربه یا اتفاقاتی که این مطلب رو با یک خاطره یا اتفاق خاص که با اون قسمت لینک شده تو ذهنم به نظرم بهتره بنویسم(مثل اسم بیمار ، خاطره استاد و اشتباهی که داشتم) .کلمات کلیدی و سوال های که از متن دارم بهتره نوشته بشه
    یادداشت برداری : به نظرم جدول Illness Script و خب  نکات کلیدی باید باز نویسی بشه
    از اپروچ ها و نمودار ها هم برای حفظ بهتر رونویسی کنم
    این شیوه مطالعه ای که به طور اولیه انتخاب کردم

  12. سلام
    تو جلسه گفتین مطالب مهمی که هایلایت می کنین دودسته ان که بعضی هاشون سطح یکن و بعضی هاشون همون نکات کلیدی هستند که تو سطح دوم باید برسیم اپس هایلایت کردن یا به طور کلی علامت گذاری هم تو سطح یک اتفاق می افته هم تو سطح دو ؟!

  13. سلام امیر محمد
    خوشحالم که هنوز افراد دغدغه‌مند و دلسوزی مثل تو وجود دارن.
    خیلی ممنون بابت توضیحات خوبت
    یک سوال مهم ازت داشتم
    امشب توضیح دادی که باید مطالب مهم رو از رفرنس بخونیم . درسته. ولی برای باقی مطالب چکار کنیم . برای ما ها که جزوه نواریون‌مون برای سال ۹۷ هست . قبلا داخل همین سایت هم اشاره کردی که اون انتشاراتی‌هایی هم که میان بین پاراگراف‌های رفرنس فقط space میذارن بدرد نمیخوره .
    ولی خب راهکار چیه ‌؟
    مثلا یه نفر سطح زبان متوسطی داره و نمیتونه برای همه مطالب از ویدیو های دکتر نجیب و اسموزیس و … استفاده کنه ، باید از چه منبعی بخونه ‌‌؟

    • مهدی جان. حرفت رو می‌فهمم. به نظرم منطقی‌ترین کار اینه که به زبان اولویت بده. در دنیای امروز، بلد بودن انگلیسی تمایز چندانی ایجاد نمی‌کنه. اما اگه بلد نباشی، محروم شدن از بسیاری از منابع هست.

      • سلام . ممنون که تجربیاتتو با ما به اشتراک میذاری که استفاده کنیم . یه سوال داشتم . اینکه برای منی که ورودی امسالم چه منبعی میتونه به تقویت زبانم کمک کنه که برای دیدن ویدیوهای آموزشی مشکلی نداشته باشم؟ البته از بچگی کلاس زبان میرفتم و سر کنکور هم ۵۰۴ و واژه ها و لغات زیادی کار کردم اما خب بنظرم کافی نیست و خیلی جا دارم. اگه پیشنهادی داری ممنون میشم بهم بگی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *