دستیاری

نبوغ او در نادر بودن

قدم‌زنان، از دبیرستان البرز تا تئاتر شهر، با یکی از شاگردان دبیرستانی‌ام آمدیم. ذهنش کنجکاو است و سؤال‌های خوبی می‌پرسد. سعی می‌کردم حواسم پرت نشود و تمرکزم را بعد از چند روز نخوابیدن حفظ بکنم تا بتوانم جواب او را بدهم. با هم وارد زیرگذر تئاتر شهر شدیم. هنوز هم برایم گیج‌کننده هست و گاهی […]

ماجراهای بیمارستانی

چنان زلال شود – لحظه‌های بیمارستانی

ده ماه پیش بود که این عکس را در اورژانس گرفتم. دخترک ۱۶ ساله‌ای، روی تخت اورژانس، در حال دیالیز شدن، مشغول دعا خواندن. بیماری‌اش؟ ALL. یکی از انواع سرطانی شدن گلبول‌های سفید. مشکل فعلی‌اش؟ شنیدن صداهایی که ما نمی‌شنویم. علتش؟ خونریزی در مغز. آسیب به کلیه هم دارد. چه کار کنیم؟ انتظار. انتظار برای

از فراز و نشیب‌های مسیر زندگی

در مورد حسرت‌ها

امروز امتحان آسکی دستیارها بود. ۱۵۰ رزیدنت سال یک و دو از هر سه لاین بیمارستانی علوم پزشکی تهران. علاوه بر بیماری‌های داخلی، رزیدنت‌های سال یک بیماری‌های قلب و عفونی و رادیوآنکولوژی نیز حضور داشتند. از قبل امتحان تصمیم داشتم که بعد از پایانش، بالاخره برای گرفتن کارت دانشجویی‌ام اقدام کنم. به طبقه‌ی ششم یک

آموزش پزشکی

داستان‌ها و بیماری‌ها

هر بیمار، داستانی دارد. هر بیماری نیز می‌تواند به یک داستان وصل بشود. هر بیماری، هر علامت و هر نشانه. امروز، در درمانگاه نشسته بودیم. منتظر بیمار جدید. بیمار قبلی بیرون رفت. خانمی جوان که مشکل ژنتیکی در غده‌ی فوق کلیه داشت و به همین خاطر، کلیترومگالی (بزرگی کلیتوریس) پیدا کرده و در کودکی تحت

آموزش پزشکی

در مورد برقراری ارتباط عمیق با اساتید

ترم یک گیج می‌زدم. ترم دو هم همین‌طور. به کارهای خارج دانشگاه مشغول شدم و اصلاً نفهمیدم چطور گذشت. ترم سه که رسیدیم، فیزیولوژی غدد داشتیم. درسی که خیلی دوست داشتم. بعد امتحان بود که با دوستم به اتاق یکی از دو عضو هیئت علمی گروه فیزیولوژی رفتیم که غدد درس می‌دادند. با یک پیشنهادی

دستیاری

تنها فکر کردن – در مورد تصمیم‌گیری‌های پزشکی

آذر ۱۴۰۱ را در بخش روماتولوژی گذراندم. هر روز، مثل روز قبل، خریدن تگ آسانسور را به تعویق می‌انداختم و چند دقیقه‌ای را معطل آسانسور بیماران می‌گذراندم تا به طبقه‌ی پنجم ولیعصر برسم. این‌جا شبیه به شیراز نیست. در شیراز، هر ماه، هر بخش را، یک اتندینگ راند می‌کرد. این‌جا، همه‌ی اتندها، هر روز هستند.

دستیاری

چالش‌های تشخیصی – چالش‌های درمانی

قبلاً حرف‌هایم در مورد انتخاب رشته‌ی دستیاری را نوشته‌ام. در این فکر بودم که معیار دیگری نیز می‌شود به آن اضافه کرد. شاید که به بعضی از ما در تصمیم‌گیری کمک کند. رشته‌های تخصصی را می‌توان جایی در طیف زیر گذاشت: چالش‌های تشخیصی و چالش‌های درمانی. هر رشته‌ی تخصصی جایی در این طیف قرار می‌گیرد

دستیاری

دل داشتن – صحبت‌های زمان احیای بیماران

دیروز، سه‌شنبه، بعد از جلسه‌ی ارائه‌ی کیس، به سرعت به سمت مدرسه رفتم. چسبیده به بیمارستان روزبه است. به خاطر ترافیک، معمولاً به جای ماشین، با موتور به آن‌جا می‌روم. اگر رانندگی وحشیانه او اجازه می‌داد، در ذهنم مرور می‌کردم که امروز چه مباحثی را قرار است بگویم. می‌بایست ریه را کامل کنم و غدد

دانشجوی طبابت

تلاش بیست و سه ساله برای فراموشاندن او: فردریش وگنر

سال ۱۹۸۹ بود که جایزه‌ی Master Clinician از طرف American College of Chest Physician به فردریش وگنر تعلق گرفت؛ جالب است که او یک پاتولوژیست بود و نه یک Clinician. او را با بیماری وگنر می‌شناسیم. این بیماریِ بسیار خاص که تقریباً به عضوی از بدن رحم نمی‌کند و اگر درمان نشود، در کمتر از

از همین نزدیکی, روز‌نوشته‌ها

درس دادن در دبیرستان

چند ماهی است که از نوشتن این نوشته، فرار می‌کنم. از همان روزهای اولی که در اولین دبیرستان درس دادم – یعنی اوایل تابستان ۱۴۰۱. من فیزیولوژی درس می‌دهم به بچه‌های المپیاد زیست. این کار را بسیار دوست دارم. از روشن‌ترین قسمت‌های زندگی‌ام آن‌ها هستند. شاگردانم. لحظه‌شماری می‌کنم برای رفتن سر کلاس و پیش‌شان بودن

اسکرول به بالا