به بهانه‌ی روز پزشک

از مدرسه برگشته‌ام. آمدم خانه و لپ‌تاپ را برداشتم به کافه آمدم. آمده بودم که کمی بنویسم. نه به مناسبت روز پزشک. کمی از همه‌جا بنویسم – همان نوشته‌های افکار بیمارستانی. فضای کافه خیلی شلوغ است. یک لحظه به نظرم موسیقی‌ای که پخش می‌شد، آشنا آمد. من تقریباً پلی‌لیست این …

ادامه‌ی مطلب

رهایی – یک سرگذشت – قسمت دوم

می‌توانید از این‌جا، مقدمه و قسمت اول را بخوانید. روان‌درمانگرم یک نظر در مورد آن دختر دوران ده‌سالگی داشت. در مواقعی که خوشحال بودم، نظرش به نظرم احمقانه بود؛ در مواقعی که غمگین بودم، نظرش به دلم می‌نشست. می‌گفت که او اولین دختری بوده که تو را ناامید کرده است. …

ادامه‌ی مطلب

رهایی – یک سرگذشت – قسمت اول

این نوشته، قسمت اول از سرگذشت کسی است که در همان مدت کوتاه، تأثیر عجیبی به روی من داشت. مقدمه را در این‌جا نوشته‌ام. این تنها راه نجاتی است که به ذهنم می‌آید. تنها راه نجاتی است که برایم باقی مانده است. آخرین امید رهایی.  دراز کشیده به روی تخت. …

ادامه‌ی مطلب

رهایی – یک سرگذشت

سرگذشت: آنچه بر کسی گذشته؛ حادثه‌ای که برای کسی رخ داده؛ شرح حال. فرهنگ فارسی عمید کاندرین غم‌خانه کس همدم نخواهی یافتن ماجرای درد را محرم نخواهی یافتن کز جهان مردمی مرهم نخواهی یافتن سه مصراع از خاقانی، دیوان اشعار، قصاید، شمارهٔ ۱۷۵ این داستان، متأسفانه کاملاً واقعی است. یک …

ادامه‌ی مطلب

در مورد خواندن تکست‌بوک و روش شخصی یادداشت‌برداری و علامت‌گذاری در کتب پزشکی

امشب (بیست و پنج/چهار/دو) جلسه‌ای در مورد تکست‌بوک با بچه‌ها داشتم. بحثی که چندین بار در این وبلاگ هم به آن اشاره شده است. سعی کردم حرف‌های دیگری بگویم. حرف‌هایی که قبلاً فرصت مطرح کردن‌شان نبوده. مخصوصاً از این‌که هر سطح مدل بلوم در کتاب‌های پزشکی یعنی چی و چه …

ادامه‌ی مطلب

کارهای غیرپزشکی در هنگام کشیک – در مورد مفهوم Scutwork

یکی از دوستان نزدیکم، به تازگی اینترن شده است. بخش‌های اینترنی را با روتیشن جراحی شروع کرد. چند وقت پیش که روتیشن جراحی‌اش تمام شد، حدود ۶ دقیقه صحبت برایم فرستاد و از آن‌چه که به او در این مدت گذشته بود، برایم گفت. کمابیش خبر داشتم. چون که در …

ادامه‌ی مطلب

چنگار

دومین باری است که پا به روتیشن گوارش می‌گذارم. آن‌قدر پارسال در این بخش کشیک داده‌ام که تمامی پرستارهایش را می‌شناسم و مرا می‌شناسند. رابطه‌ی خوبی داریم. به یاد بعضی از آن کشیک‌ها که می‌افتم تنم می‌لرزد. از آن کشیک‌هایی است که مرزهای کارهایی که می‌توانی در ۲۴ ساعت انجام …

ادامه‌ی مطلب

در مورد نگاه و قضاوت بالینی

چند هفته‌ای است که به یکی از دوستانم قول داده‌ام تا پاسخی برایش بنویسم. او در برنامه‌ی منتورینگ، منتور است و به دانشجویان علوم پایه راهنمایی می‌دهد. می‌خواست نظر من را در این مورد بداند که چه کاری برای کسب نگاه و قضاوت بالینی در دوران علوم پایه و فیزیوپاتولوژی …

ادامه‌ی مطلب

افکار آخر شبی بیمارستانی، هنگام گوش دادن به مالر – خرداد ۱۴۰۲

شروع این نوشته، در تاریخ چهار/سه/دو است. با آپدیت‌های بعدی، تاریخ نوشته تغییر خواهد کرد. کمتر از ساعتی پیش، دوره‌ی آموزش بیماری‌های غدد تمام شد. دوره‌ای که حدود ۴۲ ساعت طول کشید. دلم نمی‌خواست تمام بشود. از عمد مبحث سندرم تخمدان پلی‌کیستیک را اضافه کردم تا به پایان نرسد. این …

ادامه‌ی مطلب

در مورد نتیجه نامطلوب در آزمون‌هایی با آمادگی طولانی مدت

گفت: می‌خواهم دوباره کنکور بدهم. صحبت کرده‌ام با دانشگاه که اگر رتبه‌ام به‌گونه‌ای باشد که در همین دانشگاه قبول بشوم، از مقطع فعلی ادامه بدهم. دانشجوی پردیس خودگردان بودن اذیتم می‌کند. نمی‌خواهم این‌طور باشد. او تصمیمش را گرفته بود. از من مشورت نمی‌خواست؛ بلکه صرفاً مرا به عنوان دوست نزدیکش …

ادامه‌ی مطلب