خانه غریب خیابان قریب
یک ۷ مهر ۱۴۰۰ به خانه خیابان قریب آمدم. قرار بود صاحب آن خانهی کوچک گرد دوستداشتنی با پنجرهی دایرهای شکلش با طاقچه با پنج پلهاش که به اتاق خواب میرفت، فرصتی بدهد که در تهران خانه پیدا بکنم و بعدش سر فرصت اسبابکشی کنم. اما عملاً مرا در عملی انجامشده قرار داد و وقتی […]