ماجراهای بیمارستانی

خاطرات بخش: منفی چهارده

شیراز. خیابان فردوسی. کوچه‌ی ۱۶. مجتمع سورنا. خرداد ۹۴. ساعت ۱۱:۳۰ شب. اتفاقی در یک مجتمع ساکن بودیم. من و مسعود طبقه‌ی چهارم و سه نفر دیگر از دوستان مان در طبقه‌ی اول. همگی ورودی بهمن ۹۲. حدود ۱۱:۳۰ بود و من و مسعود و دامون در اتاق من نشسته بودیم. من داشتم بلیت‌های هواپیما […]

لحظه نگار

لحظه‌نگار: خودم

اولین روز برگشت به شیراز بود. ۱۳ فروردین ۱۳۹۶. محمدعلی از چند شب قبلش گفته بود که برویم حافظیه. محمدعلی اولین دوست من تو شیراز بود. تخت پایینی من درخوابگاه. دوستی‌ای که بهمن ماه ۱۳۹۲ شروع شد و هنوز ادامه دارد. از علایق محمدعلی عکاسی است و آرامشش را در عکاسی پیدا کرده است. عکس‌های

از فراز و نشیب‌های مسیر زندگی, از کتاب‌هایی که می‌خوانم

معنی زندگی (۲) – ویکتور فرانکل: انسان در جستجوی معنی

پبش‌نوشت: قسمت اول نوشته‌ی معنی زندگی را می‌توانید در اینجا بخوانید. پیش‌نوشت ۲: متمم درسی در مورد تعیین ارزش‌های زندگی دارد. خواندن آن به درکِ بهترِ مفهومِ ارزش کمک می‌کند. آن را در اینجا می‌توانید بخوانید. متمم به تفاوت ارزش و معیار نیز پرداخته است. پیش‌نوشت ۳: این سلسله نوشته‌ها، طولانی خواهد بود. بر اساس یکی از

لحظه نگار

لحظه‌نگار: پس از چهارده هزار قدم

فقط افکاری که در هنگام قدم زدن به ذهن خطور می‌کنند، باارزش هستند. اولین بار به این جمله در کتاب تسلی‌بخشی‌های فلسفه از آلن دو باتن برخوردم. از نیچه است. منظورم این نیست که هر فکری که به نظرم قابل تأمل باشد، موقع راه رفتن به ذهنم رسیده باشد. اما دفعات قابل توجهی، این اتفاق برایم

از کتاب‌هایی که می‌خوانم

نقد: راهی به سوی دلایل علایق

تا حالا پیش روانکاو رفتید؟ نمی‌دانم که این تجربه را داشته‌اید یا نه. روانکاوی، فرایندی نیست که با یکی دو جلسه حل بشود و نیاز به زمانی طولانی دارد. معمولا در هر جلسه، تعدادی سوال است که تکرار می‌شود. مهم نیست که محتوای صحبت چیست. این سوالات وجود دارد. مثلا: حس ات چیه؟ چرا این

از کتاب‌هایی که می‌خوانم

خورشید را بیدار کنیم

ژوزه واسکونسلوس عزیز! به تو غبطه می‌خورم. کاش می‌توانستم روزی شبیه به تو بنویسم. همین‌قدر ساده، همین‌قدر گیرا و همین‌قدر زیبا. آن وقت می‌توانستم تمام چیز‌هایی که دلم می‌خواهد را بگویم. یکی از هدف‌هایم هم از وبلاگ‌نویسی همین است. ولی از یک ماه نیز، ننوشتنم فراتر رفته است. بهانه داشتم که تا دو سه روز

از فراز و نشیب‌های مسیر زندگی, از کتاب‌هایی که می‌خوانم

معنی زندگی (۱) – ویکتور فرانکل: انسان در جستجوی معنی

پیش‌نوشت: این پست، شروع نوشتن در مورد معنی زندگی است. نمی‌دانم به چند نوشته خواهد رسید. احتمالا تعداد قابل توجهی خواهد بود. کتاب را در تعطیلات نوروز (در ذهن اکثر ما تعطیلات نوروز، دو هفته است و از ۵ ام تا ۱۲ ام را که تعطیل نیست نیز جزو تعطیلات حساب می‌کنیم. نمونه‌ی بارز آن

لحظه نگار

لحظه‌نگار: لبریز از زندگی

گل‌ها و شکوفه‌های باغچه‌ی کوچک ما. لبریز از زندگی.   متعلق به درختان گوجه سبز، آلوی قطره طلا، زرد آلو و هلو بشقابی + رزماری و یاس زرد. پی نوشت ۱: من این شکوفه‌ها را نچیده‌ام. پی نوشت ۲: باغچه کوچک ما سیب دارد.   +99

اسکرول به بالا