از دو نمایشنامه: نصف شب است دیگر دکتر شوایتز و کالیگولا
اصلا یادم نمیآید آخرین نمایشنامهای که خواندم کی بود. حتی اسمش را یادم نیست. فقط یادم است خیلی بیخود بود. بعد از آن قضیه، خودآگاه یا ناخودآگاه، مدتها به سراغ نمایشنامه نرفتم. تا این که: مریضی داشتیم که از میناب آمده بود. قند خون او در بدو ورود ۱۱۸۰ بود! کلیهاش نیز از کار افتاده […]