دانشجوی طبابت

دانشجوی طبابت

پیشنهادهایی برای یادگیری و تقویت زبان انگلیسی برای دانشجویان پزشکی

آن‌قدر نوشتن این مطلب در مورد زبان انگلیسی را پشت گوش انداخته‌ام که دیگر خجالت می‌کشم آن را بنویسم. بارها و بارها گفته‌ام که در موردش خواهم نوشت. قسمتی از ننوشتن به این خاطر بود که حرف و پیشنهاد خاصی هم نداشتم – چه برسد به توصیه. الان هم دلم می‌خواست پستی به نام «لحظه‌های […]

دانشجوی طبابت

آرتور گایتون – بزرگ‌انسانِ دنیای فیزیولوژی و پزشکی

اولین تکست‌بوک علوم پایه‌ام را قبل از شروع دانشگاه گرفتم. همان ماه‌های شهریور تا بهمن ۹۲. بیوشیمی بود. بیوشیمی هارپر. نسخه‌ی فارسی. راستش حتی نمی‌دانستم نسخه‌ی انگلیسی‌اش به راحتی پیدا می‌شود. گرگان شهر بزرگی نیست و تقاضا برای چنین کتابی کم است. در آن چند کتاب‌فروشی، پیدا نمی‌شد. منم از وجودش اطلاعی نداشتم. تا آمدن

دانشجوی طبابت

تکست‌بوک – چرا و چه وقت بخوانیم؟ (یک نظر شخصی)

۱. لذت فهمیدن چند روز پیش، دوستی که هرگز فرصت دیدار حضوری‌اش را نداشته‌ام، برایم عکسِ آخرین کتابی را که خریده بود فرستاد: لذت فهمیدن (The Pleasure of Finding Things Out) از ریچارد فاینمن (Richard Feynman). عکس را دیدم. لبخندی زدم. نه به این خاطر که فاینمن را می‌شناسم. از فاینمن چیزی نخوانده‌ام. چندان هم

آموزش پزشکی, دانشجوی طبابت

دوران فیزیوپاتولوژی – روزهای آشنایی با پاره‌ای از رنج‌های انسانی

هزاران بیماری را شناخته‌ایم. از رنج‌های جسمی انسان. از رنج‌های روانی انسان. از رنج‌های جسمی و روانی انسان. فکر می‌کنم با من موافقی که از هم جدا نیستند؛ این‌طور نیست؟ و این تقسیم‌بندیِ جسمی یا روانی، «شاید» صرفا به شناخت اولیه کمک بکند و اگر آن‌ها را جدا ببینم، خودمان را فریب داده‌ایم. Edvard Munch

دانشجوی طبابت

دوران علوم پایه – آن ترم‌های نخستین

مقدمه برای من، یکی از سخت‌ترین قسمت‌های هر نوشته، چند جمله‌ی نخست است. نسبت به کل نوشته، وقت قابل توجهی را از من طلب می‌کند. فکر می‌کردم که جملات مناسب برای شروع این نوشته چیست؟ یادم آمد که یکی دو هفته پیش که در دفتر شخصی خودم می‌نوشتم، موضوعی را با جمله‌ی زیر شروع کردم.

دانشجوی طبابت

اصولی برای پزشکی: تعریف پزشکی

تقریبا نیمه‌شب بود که به بخش آمد. دخترکی ۱۷ ساله، همراه با مادرش. از شهرستانی در جنوب. سفیدی چشمان دخترک را رنگی زرد فرا گرفته بود و آبی-سبزِ چشمان مادر را نگرانی. خودم را معرفی کردم. با او صحبت کردم. شرح حال کاملی گرفتم. دخترک و مادرش از زردی می‌گفتند؛ من می‌خواستم به کمی عقب‌تر

آموزش پزشکی, دانشجوی طبابت

برای دانشجویان فیزیوپات و استاژر

پیش‌نوشت: در ابتدا مطلب را خطاب به یک دانشجوی فیزیوپات نوشتم. تمام که شد، دیدم موضوع کمی جامع‌تر شده و برای کارآموزان نیز مناسب است. مطلبی که در ادامه می‌آید، سبک زندگی‌ای که من در دوران فیزیوپات داشتم، نیست. روزهای آخر فیزیوپات بود که به این نتیجه رسیدم. ماه‌های بعدی، بیشتر به آن فکر کردم

دانشجوی طبابت

ابرروندهای پزشکی (۱): مقدمه‌ای با چاشنی پیرپزشکی

سال ۱۸۰۲ بود که بیمارستانی در پاریس به نام Hôpital des Enfants Malades گشوده شد. بیمارستانی که تمام بیماران آن کمتر از پانزده سال سن داشتند. اگر اشتباه نکنم، می‌توانیم بگوییم که این بیمارستان، اولین بیمارستان تخصصی کودکان بوده است و این بیمارستان، نقطه‌ی عطفی در علم Pediatrics بود. منبع عکس این روزها، اگر به

دانشجوی طبابت

در مورد تکست خواندن در پزشکی

مقدمه تقریبا تمام اطرافیانم می‌دانند که از مخالفان سرسخت نواریون به عنوان منبع اصلی هستم. نواریون نامی است که عده‌ای که ورودی‌های دهه‌ی هفتادِ پزشکی (شاید هم اواخر شصت) در شیراز بودند، رواج دادند. آن‌ها، با آن ضبط صوت‌های قدیمی که نوار می‌خورد، صدای استاد را ضبط می‌کردند و هر دفعه، گروهی مسئولیت پیاده کردن

دانشجوی طبابت

منابع پزشکی خواندن (۱): دکتر نجیب – آپدیت شده

پیش‌نوشت: خیلی وقت شده است که به تعدادی از دوستانم قول دادم که منابع پزشکی خواندن را که خودم دوست دارم و استفاده می‌کنم، معرفی کنم. این نوشته، شروعی است برای معرفی منابعی برای پزشکی. اینجا، اعصاب را ترم چهار درس می‌دهند. همه از آن می‌ترسند. مخصوصا از آناتومی آن. آناتومی اعصاب، از سخت‌ترینِ آناتومی‌ها