بیماری عجیبی است. همه با آن سر و کار دارند – از بس که شایع است. از استیودنت و اکسترن و اینترن بگیر تا فوق تخصص.
همهی رشتههای تخصصی و فوق تخصصی را درگیر میکند. به هیچ رشتهای رحم ندارد.
علتهایش را میتوان در دو دستهی بزرگ گنجاند:
دستهی اول مربوط به بیماری آن فرد است. خود این دسته، دو حالت دارد. یا بیماریاش سخت است و خوب نمیشود. یا تشخیصی برایش وجود ندارد.
از آن افرادی هست که نمیدانی کدام علامتش را کنترل بکنی. بخواهی به وضعیت قلب برسی، کلیه آسیب میبیند. بخواهی کلیه را بچسبی، به قلب فشار میآید. آنتیبیوتیک بدهی، واکنش میدهد. آنتیبیوتیک ندهی، احتمال عفونت است. از این باکتریهای مقاوم به همهچیز دارد. از این خود-ایمنیهای بدقلق دارد.
یا اینکه برایش تشخیصی گذاشته نشده است. خونریزی گوارشی دارد که منشأ آن مشخص نیست و تا الان ده بار آمده و رفته. دائم تب میکند ولی مشخص نیست علت آن چیست. مجموعهای از علامت دارد که نمیتوانی پیدا بکنی ربطشان چیست – با اینکه ترسان و لرزان چند دوز کورتون نیز به فرد داده شده و بهتر نشده. ورم دارد و علتی برایش یافت نمیشود. همهجایش درد میکند.
این دو حالت، در دستهی اول بیماران انداختوبلاستوما قرار میگیرد.
دستهی دوم مربوط به بیمار و همراهانش است. کوتاه بگویم: در دستهی بیمار/همراه بیمار بدقلق (Difficult) قرار میگیرد. هر روز یک خواستهی نامعقول دارد. اذیت میکند. بد صحبت میکند. تهدید میکند. متوجه نمیشود. حرف گوش نمیدهد. داروهایش را مصرف نمیکند و …
در هر دو حالت، نتیجهاش یک چیز است. دیگر تیم درمانی فعلیاش نمیخواهد مسئولیت او را به عهده داشته باشد. اینجاست که مشاورهی انتقال به سرویس دادن شروع شده یا دربهدر به دنبال پذیرش در بیمارستانهای دیگر خواهند بود.
اینها بیمارانی هستند که تشخیصشان انداختوبلاستوما* است.
انداختوبلاستوما گاهی اوقات درمان دارد. گاهی هم نه. بستگی به تیم درمانی جدید دارد.
*این واژه از من نیست – ای کاش بود. من آن را نساختهام – ای کاش من ساخته بودم. واژه را وقتی در دوران دستیاری در روتیشن نورولوژی بودم، از اتند نورولوژیمان یاد گرفتم.
چه انتخاب واژه پاتولوژیک جالبی!
درمانش هم به استیجینگ و گریدینگ تیم بستگی داره:))
بسیار زیباع
سلام امیر محمد
یادمه به پستی داشتی در مورد کارهایی که اگر برگردی توی دوره ی پزشکی عمومی حتما انجامشون میدی و اشتباهاتت ولی هر چقدر میگردم پیداش نمیکنم میشه لطفا لینکشو برام بفرستی مرسیی
https://amirmghorbani.com/%db%8c%da%a9-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%da%af%d8%b4%d8%aa/
مرسی??
مورد دوم انداختوبلاستوما که بخاطر بیمار/همراه بدقلق است بعد از چند بار ارجاع و پاس کاری، بیمار درمان میشود. یا میفهمد که بدقلقی اش کار دستش داده یا محبور میشود وانمود کند که فهمیده تا بالخره قلابش به پزشک دیگری گیر کند
سلام امیر محمد عزیز، امیدوارم که خوب باشید و سلامت. این اولین کامنت من برای شماست هرچند که مدت ها است مخاطب نوشته های شما هستم. در کتابخانه دوستم، چشمم به کتاب” تجزیه و تحلیل موسیقی برای جوانان ” برنستاین افتاد و به یاد وبلاگت افتادم که مدتی است به آن سر نزده بودم و با مراجعه به سایت به این پست برخوردم و مشکلی که مدت هاست درگیر آن هستیم. خانواده ای که عزیزی از آن، به مشکلی دچار است که تا الان حداقل ۵ فوق تخصص ریه و آلرژی نتوانستند تشخیص دهند؛ دل به دریا زدم که بپرسم، چرا که پس از هر در بسته تشخیص، افسوس خوردم که چرا پزشکی همچون شما در مسیر ما قرار نمیگیرد، در چنین شرایطی ، از جایگاه بیماری که تمامی پزشکانی که به آن ها مراجعه داشته ایم برای تشخیص به دنبال سرنخ های یکسان تکراری! میگردند و نگاهی سیستمی به مسئله ندارند، چطور میتوان روند تشخیص بیماری یا حتی رسیدن به نقطه انداختوبلاستوما را تسریع کرد؟ از شما بابت پاسخ این سوال و البته لحظات الهام بخش زیادی که از خواندن نوشته هایت داشتم سپاسگزارم