از کشیک برمیگشتم. کیفم سنگینتر از ۳۰ ساعت قبل که به کشیک میرفتم، به نظر میرسید. اما مهم نبود. با عجله قدم برمیداشتم.
میخواستم به پستچی برسم. یک خانه بالاتر به او رسیدم. نفسزنان از او پرسیدم که امروز بستهای برایم نیاورده است؟
با تعجب مرا نگاه کرد.
ادامه دادم که یک کتاب است.
گفت نه. چیزی نیاورده است. از او خواهش کردم که اگر آورد و من نبودم، مانند همیشه آن را به همسایهام تحویل بدهد.
به خانه آمدم. ناهار را سریع خوردم. باید چند مطلب را تا فردا میخواندم. فردا دوباره کشیک بودم.
چند ساعت بعدی را به خواندن مطالب گذراندم و در اواخرش بود که با گرفتگی ماهیچههای گردنم از خواب بیدار شدم. دوباره روی صندلی خوابم برده بود. تهماندهی انرژیام را برای مسواک زدن و به سمت تخت رفتن، به کار گرفتم.
چند روز بعد بود که انتظار به پایان رسید. دوباره شب قبلش کشیک بودم. تازه به خانه رسیده بودم که صدای آیفون را شنیدم. با اشتیاق بسته را تحویل گرفتم. به سرعت به داخل خانه برگشتم و آن را باز کردم.
سلام
روزتون بخیر
من از طرفدارای خیلی سرسخت آقای رابرت ساپولسکی هستم و حتی دوره درسی شون توی دانشگاه استنفودرد در مورد رفتارشناسی زیستی انسان رو دنبال کردم، ولی تاحالا نتونستم نسخه چاپی این کتاب رو گیر بیارم. شما نمی دونید دوستتون از کجا تهیه کردن؟
سلام. کتابفروشی Kinokuniya در دوبی.
خیلی ممنون ??
امیر محمد نمی دونم ایراد از طرف مرورگر موبایل منه یا وبسایت تو ولی صفحه ها باز نمی شن و بعد چند بار ریلود بصورت ناقض باز می شن بعد کامنت گذاشتنم مشخص نمیشه که ثبت شده یا نه
با سلام دوست عزیز
مدتیه هست که خواننده ی خاموش وبلاگتون هستم و از خوندن مطالب مفید و آموزنده تون چه در اینجا و چه در متمم لذت میبرم . امیدوارم که همیشه موفق و سلامت باشید و زندگی تون سرشار از تجربیات گرانبها و ناب باشه . وقتی این پست رو خوندم نتونستم طاقت بیارم و با تمام وجودم اون احساس شعف و شادی که از دیدن این هدیه ارزشمند به شما دست داده رو احساس کردم . خوشا به حال تون . چقدر این خاطره و این هدیه ارزشمنده . سپاس از این حسی که با این متن در من ایجاد کردید .
سلام مژگان عزیز
نهایت لطف شماست به من و ممنونم که برام نوشتید. امیدوارم دوباره گردهمایی متممی گذاشته بشه و فرصتی ایجاد بشه که دوباره ببینمتون.
خوش به حالتون. حسودیم شد!
..::هوالرفیق::..
امیرمحمد عزیز،
سلام؛
چقدر این خاطره مرا با تو همراه کرد، فکر میکنم کمی (و فقط کمی) کمتر از خودت خوشحال شدم.
به امید دیدار
سلام امیرعلی.
در مورد موضوعی که خودت میدونی، واقعا تشکر میکنم این همه زحمت کشیدی واسه اینکه به منم بگی. یکیش به شدت برام جذابه و همین کار رو سخت میکنه. کلا سوال اصلیم اینه که الان کار منطقی اینه که منابع روی این بذارم یا نه. حالا باید همدیگه رو ببینیم و در موردش با هم صحبت بکنیم. ولی بدون که به شدت وسوسهام کردی :))
خوشحالم که بالاخره گول خوردی…! 🙂
امان از دست دوستان ?
سلام آقای دکتر.وقتتون بخیر.اگه شما جای من بودید چی کار میکردید؟من یکسال پشت کنکور موندم و پزشکی پردیس اردبیل قبول شدم.مشکل مالی هم نداریم.یکسال دیگه می موندید برای روزانه یا همون پردیس رو میرفتین؟
مبارکت باشه امیرمحمد می دونم یادگار قشنگیه که همیشه کنارت می مونه
سلام امیرمسعود
امیدوارم خوب باشی. مدتهاست ازت خبری ندارم. نمیدونم با وبلاگت چه کار کردی و تصمیم بر بستنش و گرفتی یا چیز دیگهای. من هر چقدر سعی میکنم برم بخونمش، باز نمیشه…
هر وقت تونستی برام بنویس.
مرسی ازت
ازت عذرمیخوام فکر کنم یادت باشه با چیا داشتم دست و پنجه نرم می کردم و نتونستم دیگه بهت پیام بدم تا اینکه
اونقدر گذشت که دیگه …
به هر حال..
امیدوارم خوب باشی و پر شور و شوق برای مسیرت، چند وقتی قراره بسته باشه امیدوارم برای زمستون بتونم با یه دامنه ی تازه دوباره بنویسم.
آره یادمه امیرمسعود.
هر وقت حوصله داشتی، میتونیم صحبت کنیم در موردش.
چراتااین حدبابقیه فرق دارید؟؟؟
آقای دکتر چطور با محمد رضا شعبانعلی آشنا شدید؟میشه راه ارتباطی ب ما نشون بدید؟
سلام عابدین. منظورت از راه ارتباطی چی هست؟ شروع آشنایی من با محمدرضا از متمم بود و سپس روزنوشتههایش.
سلام آقای قربانی از کجا میتونم ایمیل تونو تهیه کنم؟؟
سلام آقای دکتر عزیز .خیلی خوشحال میشم هروقت سر میزنم ب سایتتون و به مطلب جدیدی بر می خورم .آقای دکتر!شما در مطالب خیلی قبلتون فرمودید که شما کار می کنید و برای خودتون درآمد مستقل دارید حالا سالم اینه که شما الان هم که اینترن هستید و کشیک دارید باز کارتون رو ادامه میدید؟از کی کلا شروع ب کار کردید و کلا ب درستون لطمه وارد کرد؟
درود و خدا قوت
میخواستم ببینم پیشنهادتون برای سایت یا منبعی برای دانلود رایگان کتب و تکستبوکهای پزشکی چی هست؟
سایتهای مختلفی رو سر زدم امّا اون چیزی که باید باشند نبودند به نظرم.
استادهاتون چه سایتهایی رو برای دانلود کتب بهتون معرفی کردند؟
تشکر
امیرمحمد عزیزم
شعف سرشاری که لحظه لحظه دریافت بسته تا دیدن نوشته محمدرضا برایت داشته چیزیه که با قاطعیت میتونم بگم جاودانس
خیلی خیلی کمند کسانی که بتونن این حس و قدرتش رو بفهمند
چیزی “به حق” فراتر از رابطه معلم-شاگردی
رابطه ای شگرف که من رو جذبه میکنه
جانانه خوشحالم که شما را جایی در مسیر زندگی ام دیدم
ممنونم مهدی ❤
من همین دیشب بود که داشتم به یکی از بچهها میگفتم بزرگترین دستاورد من از اومدن به شیراز، آدمهایی بود که باهاشون آشنا شدم – نمونهاش خود تو – و این برایم باارزشترین هست.