۱. یک گفتوگو
سر راند کولورکتال (جراحی دستگاه گوارش) بودیم. به پسری ۱۴ ساله رسیدیم. استاد، بیمار را به علت سابقهی قبلیاش میشناخت. او را اسپایدرمن کوچک صدا میزد.
یکی دو سال پیش، هنگام جنگولکبازی روی درخت، از درخت افتاده و با باسن روی زمین فرود آمده بود. شانس آورده بود که به رکتوم و مقعدش آسیبی جدی وارد نشده و با عملی جزئی حالش خوب شده بود. جای برشِ جراحی قبلی را میشد روی باسناش دید.
این بار، بیمار نوجوانمان جوگیر شده بود و نمیدانم کدام فیلم اکشن را دیده بود و میخواست مانند آنها رفتار کند.
دورخیز کرده و پس از چند متر دویدن، از یکی دو متری روی موتور پریده بود. دلش میخواست روی موتور، به نرمی فرود آید و موتور را روشن کند و شروع به حرکت کند.
اما نتیجهاش چه شده بود؟ نتوانسته بود درست فرود آید. با زاویهی بدی، به بدنه و دستهی موتور برخورد کرده بود، به علت فشار دستهی موتور، هم اسفنکتر خارجی و هم اسفنکتر داخلی مقعد پاره شده بود. کمی از رکتوماش نیز پاره شده بود.
تقریبا ۴۰ دقیقهای بالای سر او بودیم. استاد در مورد آسیبهای این ناحیه توضیح میداد. این که برای این بیماران چه کاری انجام دهیم. بیمارهای مشابه را تعریف میکرد و اقدامات اورژانسی را میگفت.
راند او تمام شد و در انتها، استاد کمی در مورد اهمیت نوشتن Order درست (تجویزهای پزشک برای بیمار که به پرستار گفته میشود) در پروندهها توضیح داد. جملهای گفت که بحثِ همیشگیِ بدون انتها را در بین دانشجویان پزشکی دوباره باز کرد:
میدانم که سرتان شلوغ هست و کلی کار دارد؛ ولی کلمهها را در پروندهها، درست و کامل بنویسید. میخواهید بنویسید Metronidazole، یک Met ننویسید و بقیهاش را خط بکشید. کسی که اردر را میخواند یک موقع با Methimazole اشتباه میگیرد و داروی اشتباه به مریض میدهد و …
گفتن این همانا و شروع شدن درد دلهای بچهها همانا.
استاد ما نمیرسیم بخوابیم. ما اصلا وقت نداریم. ما حتی نمیرسیم درس بخونیم. استاد ما وقت تفریح نداریم. استاد یا باید سر راند باشیم یا مریض بخش ببینم یا درمانگاه برویم یا پرونده بنویسم. استاد وقت نمیکنیم بیرون برویم و خوش باشیم. بچههای مهندسی با هم مسابقهی خواب میگذارند که چه کسی بیشتر از بقیه میتواند بخوابد و …
بیست دقیقهای گفتند و استاد گوش کرد. آخر ماجرا استاد باحوصلهی ما، خاطرهای از استاد خودش نقل کرد:
ما هم همین حرفها را به استادمان میزدیم. یک روز که یک نفر غرهای مشابهی را به استاد میزد، ایشان گفت:
دعوتنامه برایات فرستاده بودند که آمدی پزشکی؟
این موضوع را باید درک کنید.
هر چیزی را که میخواهی، باید برایاش هزینهای بدهی. شما خودتان انتخاب کردید که اینجا باشید. به هر دلیلی که آمدهاید، قبول کنید که باید هزینههایی را خرج کنید، فداکاریهایی انجام دهید، از بعضی تفریحها و لذتها بگذرید.
سعی کنید کاری کنید که تک تک این لحظات برایتان لذتبخش باشد.
اگر این کار را نکنید، در این شغل میمیرید.
ما با همین خوشیهای کوچک و بزرگی که در سر کار برای خودمان میسازیم، خودمان را زنده نگه میداریم.
۲. یک کامنت
سلام ممنون از نوشته هاتون من پشت کنکوریم و عاشق پزشکی ولی یه سوال اساسی دارم لطفا جوابمو بدین. کتابهای پزشکی رو واو به واو باید حفظ کرد؟ یعنی مثلا بافت شناسیه جان کوییرا بیوشیمی ژنتیک اناتومی و….همه کتابهای تخصصی رو باید همرو حفظ کرد و امتحان داد ؟!!!!اخه چطور میشه این همه کتاب رو در یه ترم خوند حفظ کرد تموم کرد وامتحان داد؟؟من دانش اموز متوسطیم از هر لحاظ حفظیاتم هم متوسطه .چطور میتونم حتی اگه پزشکی قبول شدم این همه کتابو تو یه ترم حفظ کنم؟????حالا چی کار کنم؟پس فقط نوابغ میتونن بیان پزشکی حتی اگه روزی ۱۵ ساعت هم درس خوند میشه این کتابارو حفظ و تموم کرد؟
۳. یک مقدمه
سه هفته پیش بود که یک Draft در قسمت پستها درست کردم.
عنوانش این بود: توهم کمبود وقت در میان دانشجویان پزشکی. در موردش فکر میکردم که چه بنویسم. این کامنت الهام، باعث شد بخواهم از یک قدم عقبتر این نوشته را شروع کنم.
حرفها و سوالهای او، به نحوی به حرفهایی که میخواهم بزنم ربط دارند. به حرفهایی که تقریبا هر روز به خودم یادآوری میکنم. حرفهایی که، صحبتهای الهام تنها گوشهای از آنهاست.
ولی خب انسان دنبال بهانه است؛ وگرنه اینقدر روز اول سال را دوست نداشت. روزی که بهانهای است برای شروع خیلی از کارهای ناکرده.
حرفهای الهام هم بهانهای شد برای من تا کمی حرف بزنم.
الهام جان، شاید جواب سوالهایت را در بین حرفهای من نگیری. مرا ببخش که از حرفهای تو، به عنوان بهانهای برای گفتن حرفهای خودم استفاده کردم.
حرفهایی که میخواهم آنها را در قالب یک نامه بگویم. نامهای با این عنوان:
۴. یک نامه برای تو که میخواهی پزشک شوی
دوست جوان عزیزم.
امروز که این حرفها را برایات مینویسم، بیش از ۱۵۰۰ روز است که مشغول تحصیل پزشکی هستم.
این روزها، تقریبا همهی صبحها و بیشتر عصرها را با پزشکی میگذرانم.
چهار روز در هفته، بعد از ظهرهایی که کشیک نیستم، داوطلبانه و خواهشمندانه به کلینیک اساتیدم میروم و با آنها مریض میبینم (همین حالا که مشغول نوشتن این حرفها هستم، تقریبا هفتاد مریض منتظر هستند که از کمتر از یک ساعت دیگر، با استاد، ویزیت کردن آنها را شروع کنیم. امیدوارم نوشتن این نامه تا آن موقع تمام شود).
توضیحِ بعدالتحریری: نرسیدم نامه را کامل کنم. به کلینیک رفتم. از ۴ تا ۸:۴۵ مریض دیدیم و پس از برگشتن به خانه، مشغول تکمیل کردن نامه هستم.
زمان باقی ماندهام را کار میکنم، درس میخوانم، یاد میگیرم و یاد میدهم، کتاب میخوانم، ساز میزنم و موسیقی گوش میدهم، بیرون میروم و دوستانم را میبینم، کمی ورزش میکنم، پزشکی و غیر پزشکی درس میدهم و گاهگاهی در اینجا مینویسم.
تابستان ۹۴ بود. بچهها همه به شهرها و خانههایشان رفته بودند. پس از یک هفته در خانه ماندن برگشتم و در یک فرصت کوتاه هشت روزه، با تمام توان با یک نفر دیگر، کار کردیم و مدرسه تابستانه برگزار کردیم.
مدرسهای که دانشگاه، چند سال بود که آن را برگزار میکرد و امسال تمام کارهایش روی زمین مانده بود.
در آن یک هفته، سالنها را هماهنگ کردیم، اسکان را جور کردیم، به باقی دانشگاهها دعوتنامه فرستادیم، ثبتنامها را انجام دادیم، با اساتید هماهنگ کردیم، پذیرایی را جور کردیم، حمل و نقل را سر و سامان دادیم و کارهای دیگر.
البته فکر نکن که مسئولین خیلی همکاری میکردند. هیچوقت یادم نمیرود که برای تایید موضوعاتی به کوچکی نوع میوه، مرا اینقدر به این و آن پاس میدادند که در انتها، سر از اتاق ریاست دانشگاه در میآوردم.
مدرسه برگزار شد و حاصل برگزاری مدرسه، یک دوستی بسیار قوی با دو نفر از اساتیدم بود و از همان موقع بود که با این دو استاد عزیزم، شروع کردم به کلینیک رفتن. میدانم که همیشه مدیون آن دو خواهم بود.
حرفهایی که میخواهم برایات بگویم، حاصل مریض دیدن در این کلینیکها است.
حاصل صحبتهای کوتاه با اساتید در بین دیدن مریضهاست. به جرئت میتوانم بگویم کسی را نمیشناسم که سال پنج باشد و اینقدر مریض دیده باشد.
مریضهای بیشماری را در کلینیک و بیمارستان دیدم. از این مریض دیدنها و صحبتهای بیشمار با اساتید خوب و بد، نکاتی را آموختم.
آنها، اصول من هستند. با آنها پیش میروم. با آنها پزشکی را زندگی میکنم و با آنها از پزشکی لذت میبرم.
شاید آنها برای تو مفید نباشد، هر چه باشد به شدت آلوده به مدل ذهنی من و اساتید من هستند.
اگر آلودگیهای ذهنی من و تو مشابه باشد، ممکن است این حرفها برای تو هم کمککننده باشد.
نخست: یک گفتوگو
— میدانی مردم چرا به پزشک مراجعه میکنند؟
کمی فکر کردم. کمی صبر کردم. آن صفحهی هریسون، در جلد نخستاش، به جلوی چشمم آمد.
یادم میآید که گفته بود درد بیشترین علامتی است که مردم با آن به پزشک مراجعه میکنند؛ اما به نظرم این جواب کامل نبود. یک جای کار میلنگید.
جواب کاملی که به دلم بنشیند را پیدا نکردم. استاد داشت نگاهم میکرد. باید چیزی میگفتم. آخر سر با صدایی سرشار از شک و تردید گفتم: درد؟
— تو هر وقت درد داشتی به پزشک مراجعه کردی؟
— نه استاد.
— پس مردم چرا به پزشک مراجعه میکنند؟
میدانستم این دومی سوال نیست. خودش الان ادامه میدهد. سکوت کردم و منتظر حرفهایش شدم.
— دلیل اصلی مراجعه این است که حالشان خوش نیست. درد میتواند حالشان را ناخوش کند. اما درد تمام آن نیست. اگر درد مریضات را از بین ببری ولی نتوانی حالش را خوش کنی، تو طبابتات را کامل نکردهای. این Essence of Medicine است. جوهره و اساس پزشکی.
دوم: دانشجوهای غرغرو
یادت باشد که دانشجوهای غرغرو را که شب و روز در حال نق زدن هستند، به عنوان کل ماجرا نبینی. به آنها با دید Affiliative Behavior نگاه کن. کمی جلوتر میگویم که منظورم چیست.
حرفهای آذرخش مکری را گوش کن. یک روانپزشک است. اگر حوصله نداری تمام این ۱۸ دقیقه را گوش بدهی، از ۱۱:۵۰ گوش بده تا ۱۶:۰۰.
باز هم اگر حوصله نداشتی، قسمتی از حرفهایش را برایات نوشتهام:
پستانداران عالی، مانند شامپانزهها و گوریلها، وقتی همدیگر را میبینند، در ابتدا یک غریبی در بین آنها وجود دارد.
با هم راحت نیستند و به هم نزدیک نمیشوند.
بعد شروع میکنند به شپشهای همدیگر را درآوردن.
این باب دوستی و آشنایی افراد میشود. با این کار، دلهای آنها به هم نزدیک میشود. اکسیتوسین ترشح میشود و خوشحالی افزایش پیدا میکند. این مفهوم Affiliative Behavior است.
وقتی شما وارد یک جمع بزرگ میشوید و در دانشگاه کسی را نمیشناسید، شما هم باید Affiliative Behavior داشته باشید.
در خارج از این محیط، مردم با بد و بیراه گفتن به تیمهای فوتبال و صحبت کردن در مورد سریالهای جم تیوی، این رفتار را انجام میدهند.
اما شما یک کار دیگه هم میکنید. معمولا باب Affiliation شما صحبت در مورد مد و تلویزیون و لباس و … نیست. این کارها برایتان سخیف است.
پس Affiliative Behavior لایههای تحصیلکرده و دانشگاهی چیست؟
نق زدن و Complaining.
هر موقع دیدید دانشجوها غر میزدند، به عنوان یک حقیقت آن را نبینید. این نقزدنها سطحی هست. عمقی نیستند.
نگاه او را و حرفهای او را دوست دارم.
من اما، دلم میخواهد کمی دیگر نیز بگویم:
بترس از روزی که این حرفها، شالودهی مدل ذهنی تو در مورد پزشکی را بسازد.
همرنگ این جماعت نشو. همرنگ آنها شدن یعنی مرگ. یعنی لذت نبردن از پزشکی، یعنی زندگی نکردن و مردن در پزشکی.
رفتارها را در این سطح حفظ کردن و دائما در این مورد صحبت کردن، یعنی درجا زدن، یعنی توقف، یعنی نابودی شوقات برای پزشکی.
میدانی موضوع چیست؟
موضوع این است که صحبت در باب این غرغرهای همیشه آماده، خیلی راحتتر از این است که دو دانشجوی پزشکی بخواهند اعتراف کنند که در چند روز، ماه یا گاهی سالهای گذشته، به کاری جز پزشکی مشغول نبودهاند که بخواهند از آن صحبت کنند (کاش حداقل پزشکی را هم درست انجام میدادند. اگر درست انجام میدادند، قطعا کلی حرف، غیر از غر زدن داشتند). کتاب خوبی نخواندهاند. فیلم خوبی ندیدهاند. به دیدن جای قشنگی نرفتهاند و …
یادت باشد که هر گاه چنین دانشجوی پزشکیای یافتی، دانشجویی که دائما در گوش تو نق نزند، دانشجویی که رفتارش این نباشد، دو دستی او را بچسب و ولش نکن. در این مسیر، به چنین فردی نیاز داری. نه کسی که دائما در گوش تو غر بزند و بنالد و نقنقکنان از سختیهای پزشکی بگوید.
من افتخار میکنم که چنین دوستانی دارم که وقتی در کنار آنها هستم، مجبور به تحمل چنین غرغرهایی نیستم. افتخار میکنم استادی دارم که وقتی او را میبینم با هم در مورد کتابی که هر دو خواندهایم، صحبت میکنیم. افتخار میکنم با دوستی آشنا شدم که امشب، پس از تقریبا پنج ساعت درمانگاه بودن، مرا به قهوه دعوت کرد و پس از آن با هم یک پیادهروی داشتیم در مورد پزشکیِ آینده صحبت کردیم؛ به جای این که در گوش هم غرغر کنیم که به مثابه در آوردن شپشهاست.
خواهش میکنم خودت را در سطح این جماعت حفظ نکن. نگذار Affiliative Behavior تو غر زدن باشد.
کاری کن این رفتار تو، صحبت در مورد کتابی دلنشین، یک فیلم زیبا، یک موسیقی فوقالعاده و یک خاطرهی بهیادماندنی باشد.
سوم: توهم یک زندگی بیخود و دشوار
سایه میگوید:
چه فکر میکنی؟
که بادبانشکسته زورقِ بهگلنشستهایست زندگی؟
در این خرابِ ریخته
که رنگِ عافیت ازو گریخته
بهبُنرسیده راهِ بستهایست زندگی؟
دانشجوهای زیادی، مسیر پزشکی را اینچنین میبینند (البته اگر بخواهم دقیقتر بگویم، دوران دانشجویی را اینچنین دیده و دوران پزشک بودن را پر از سرخوشی).
حرفم را اشتباه برداشت نکن. نمیخواهم بگویم که پزشکی آسان است. نمیخواهم بگویم که اگر به سراغ پزشکی آمدی، هر کاری که دلت خواست، در کنار پزشکی میتوانی انجام دهی.
نه. نمیتوانی. یادت باشد که برایات دعوتنامه نفرستاده بودند. یادت باشد که خودت انتخاب کردی که به این مسیر بیایی. یادت باشد که هر انتخابی، به این معنی است که قرار است چیزهایی دیگر را انتخاب نکنی. یادت باشد که راه رفتن در هر مسیری، یعنی تصمیم گرفتی که وارد مسیرهای دیگری نشوی.
تو نمیتوانی انتظار داشته باشی که هر شب مهمانی باشی، با دوستانت بیرون بروی، مسافرت کنی، بیکار باشی و از پزشکی هم لذت ببری.
چرا. تو میتوانی هر شب مهمانی باشی و خوش بگذرانی. اما آن وقت، آن لذت اصلی و غایی پزشکی را، هیچ وقت نخواهی چشید. هیچ وقت نمیفهمی که پزشکی یعنی چه. چرا که تو مسیرت را کامل نرفتهای.
تو آن جادهی زیبا را ول کردهای و داری از خیابانی موازی میروی که یکی دو درخت در کنار خیابان بیشتر نیست. افراد این جاده، هر چند قدم، به خاطر این که عدم زیبایی آن را جبران کنند، سعی میکنند کارهایی انجام دهند که تلخی مسیر را فراموش کنند. بعضی اینستاگرام خود را با مسافرتهای خارج از کشور پر میکنند. برخی دیگر مهمانیهای بزرگ برگزار میکنند. و تعدادی دیگر این خلأ معنی را، با ماشین و خانه و اسباب و وسایل دیگر پر میکنند.
ولی این مسیر درست و اصلی نیست.
تو قرار است که بدن انسان را درک کنی. طرز کار این ماشین فوقالعادهی هوشمند را. روابط بین سلولها را. ارتباطات آنها را. گفتوگوهایی که با هم دارند. هدفی که دارند و تلاشی که برای این هدف میکنند.
قرار است درک کنی که اگر عاملی میخواست زیبایی و نظم این سیستم را بر هم زند، سیستم چگونه به مقابله برمیخیزد. تو قرار است یاد بگیری که چجوری میتوانی به این سیستم کمک کنی که نظم و زیبایی و شکوه و عظمت را به خودش برگرداند. این وظیفهی توست.
این وظیفه با خط به خط حفظ کردن کتابهای آناتومی و بافت و جنین و فیزیولوژی، قرار نیست به دست آید. برای دسترسی به این اطلاعات که کافی است از جیبت، آن وسیلهی همهچیزدان را در بیاوری و دو سه کلمهای در باکس جستوجو بنویسی.
تو به یک دید بزرگتر نیاز داری. دیدی که بتواند کمکت کند به درک بالا برسی. آن وقت است که این جادهی پزشکی تو آنقدر زیبا می شود که آن را با چیزی دیگر عوض نخواهی کرد.
تو قرار نیست که به این دید، خط به خط آن کتابهایی را که در بالا گفتی حفظ کنی. اصلا این کار معنایی ندارد. طوطیوار گفتن آناتومی گری، جنینشناسی لانگمن، بافتشناسی جانکوییرا، فیزیولوژی گایتون، پاتولوژی رابینز، میکروبیولوژی جاوتز، طب داخلی هریسون و سیسیل و اصول جراحی شوارتز، تو را به این دید نمیرساند.
چیزهای دیگری احتیاج دارد.
باید عاشق معماها شوی. عاشق حل مسئله.
وقتی عاشق معما و پازلها شوی، دیگر برایات این حفظ کردن بیمعنی میشود. کم کم خودت میفهمی که چگونه باید به این کتابهایی که نام بردم نگاه کنی.
دیگر خودت میفهمی، حفظ کردن خط به خط درمانها، در این روزها که درمانها هر لحظه تغییر میکنند، معنایی ندارد. دیگر خودت میفهمی که حفظ کردن خط به خط جزئیات علوم پایه و فیزیوپاتولوژی، در این روزها که به این جزئیات، هر ثانیهی خدا مطلبی اضافه میشود، بیمعنا است.
میفهمی که باید ساختار را بشناسی. میفهمی که باید سیستم را بشناسی. میفهمی که باید از یک قدم بالاتر به این بدن نگاه کنی. میفهمی که باید پیچیدگی را بشناسی. میفهمی که حفظ کردن جزئیات، بدون آن که دلیلش را بفهمی، در بهترین حالت، به تو دیدی تونلوار میدهد و نمیتوانی دیگر Big Picture را ببینی. میفهمی که حل این معماها، مساوی است با درخت کاشتن در این مسیر و زیباتر کردن آن.
پس تمام تلاشات را بکن که این کار را انجام دهی.
علاوه بر این، باید عاشق داستانها شوی و عاشق آدمها.
بیماریها تکراری میشوند ولی آدمها و داستانهایشان نه.
دوستِ استادی دارم که هر فرصتی باشد به دیدنش میروم. یک بار که رفتم، شنیدم که در پایان کلاس، یکی از دانشجویان پرسید:
خسته نمیشوید که هر ترم همین مباحث تکراری را درس میدهید؟
جوابی داد که من با آن پزشکیام را میگذرانم:
— مطالب یکسان هستند، نه آدمها.
یادت باشد هر انسانی داستانی دارد. این داستانها میتوانند مسیر تو را زیبا کنند.
مسیرت را بساز. در آن درخت و گل بکار تا هوای آن تمیز و قابل نفس کشیدن باشد.
مسیرت را دلنشین بساز.
باز هم برایات حرف دارم. اما بهتر است بروم غذایی بخورم و بخوابم که پنج شش ساعت دیگر، راند شروع میشود. باز هم از تو عذر میخواهم که با سوء استفاده از حرفهای تو، این همه حرف زدم و شاید حتی جوابات را درست و کامل نداده باشم.
حرفهای تو در مورد چگونگی درس خواندن در دوران پزشکی است. به تو قول میدهم تا وقتی که تو وارد این رشته شوی، جواب بسیار کاملی برایات خواهم نوشت. فعلا بدان که اینجوری که فکر میکنی نیست.
نوشتنت را خیلی دوست دارم. بااینکه ابتدای مسیرهستم اما هر شب چند دقیقه ای برمیگردم ومطالبی که نوشتی رومیحونم. این نوشته ات رو بشتراز همه دوست دارم، فک کنم به همین سبب شورتکات وبسایتت رو این بخش گزاشتم. دوست دارم که یادبگیرم. هیچ وقت فراموش نمیکنم که وقتی کتاب فیزیولوژی گایتون رو گرفتم وواقعا تصمیم گرفتم که بخونم فهمیدم که پزشکی چه دنیای وسیعی هست. گاهی میترسم. ازاین سناریو:
در اتاقی نشته باشم. کشیک هایم راپشت سربگذارم که ناگهان فردی باحال وخیم وارد اتاق شود ومن از پس درمان وکمک به او برنیایم. ذهنم یاری ام ندهد واز علت اصلی وکلیشه ای که شاید درابتدا پزشکی را اتخاب کردم، باز بمانم. گرچه ابتدای مسیر هستم وکلی راه درپیش دارم اما به واسطه تو با افراد دیگری اشنا شدم وشاید شاید یکمی از آنچه در پیشروی من است اطلاع یافتم.
گاهی هم خوشحال میشوم که درنهایت میتوانم به هم نوع ودوست خودم به نحوی در آینده کمک کنم. با رفع درد. اما آیا واقعا میتونم درد واقی او را درمان کنم؟ هر چندگاهی داستان های روانشناسی مطالعه میکنم. حس میکنم میتواند بعدا کمک کننده باشد.
نظرت توچیست؟ علاوه بر این همه اطلاعات وجزوه ها ورفرنس های پزشکی، در زمینه روانشناسی انسان چگونه خودم رو تقویت کنم که فقط پزشکی نباشم که درد جسمانی رو برطرف میکند؟
ببخشید طولانی شد. گاهش اوقات که نمیدانم چه کار کنم، به نوشتن اختصاص میدم. این بار برای تو نوشتم. امیدوارم از خواندن متنم خسته نشوی.
سلام،اول حرفام بگم که قلم زیبایی دارید
پزشکی که انقدر قشنگ مینویسه خودش دری از درهای بهشته!
من با مدرک لیسانس میکروبیولوژی قصد دارم در آزمون لیسانس به پزشکی دانشگاه پزشکی تهران شرکت کنم.میدونم که قبول شدنش کار اون چند درصد نابغه های کشوره و …
راستش اتفاقی با این ازمون اشنا شدم ، احساس میکنم الکی این ازمون و شرایطش و شانس دوباره سر راه زندگی من قرار نگرفته و لازمه برا آرزوی دیرینه ام تلاش کنم…
سرتونو درد نیارم میخواستم کمی تحقیق کنم که ببینم روحیاتم با این رشته جور در میاد یا نه؟اتفاقی سر از وبلاگ شما دراوردم ، مطالبتون عاااالی و کامل بود ممنون
اگر درمورد این روش پزشکی قبول شدن اطلاعات یا نصیحتی دارید و فرصتشو دارید ممنون میشم افتخار بدید و راهنماییم کنید☺
خدای من
انگار دارم نوشته های منِ آینده به اسمی دیگه رو میخونم!
میکروبیولوژی…رویای پزشکی….
واقعا نمیدونم چی بگم
امسال موقع انتخاب رشته فقط دوراه داشتم :میکروبیولوژی یا دوباره پشت کنکور موندن
حتی با یه میکروبیولوژیست هم حرف زدم ولی دلم رضا نداد
همش پس ذهنم این بود که برم میکروبیولوژی بخونم بعدش یا دوباره کنکور بدم یا مشابه همین آزمونی که گفتین که آخرش همون پزشکی رو بخونم
حسرتی که تو دلم میموند بهم اجازه ی این کار رو نداد میگفتم ازکجا معلوم که چهارسال دیگه سرم به جایی نخوره ونگم اصن پزشکی نمیخوام؟
شاید یعنی مطمئنم اگه راه اول رو انتخاب میکردم این کامنت به اسم من ثبت شده بود:)
شبنم خانم هنوز به جایی نرسیدم که بخوام به عنوان کسی که به آرزوهاش رسیده حرف بزنم ولی دست از رویاهات
نکش از هر راهی که شد برو تا بهش برسی طعم حسرت خیلی تلخه
سلام آقای دکتر اول میخوام از بابت مطالب خوبی که در این وبلاگ می نویسید تشکر کنم نگاه خیلی متفاوتی به رشته پزشکیه و دید من که دانشجوی پزشکی هستم رو تغییر داد. دوم میخوام راجع به آموزشی که در سایت فرادرس قرار دادید ازتون اطلاعات بگیرم میخواستم بدونم که چقدر زمان برای ضبط دوره گذاشتید (خواندن و تدریس و ادیت و غیره) و این که از لحاظ مالی طبق قرارداد مبلغ بهتون پرداخت شد یا نه.در آخر عذر میخوام که از این راه این مسئله رو پرسیدم. باتشکر فراوان
با سلام آقای دکتر
اول اینکه من بوجود شمابه عنوان یک پزشک افتخار میکنم و بی نهایت ازتون تشکر میکنم بابت مطالب خوبتون که شاید زندگی بعضیا رو تغییر بده
اجرتون با خدا
من کلاس نهمیم و خیلیی در انتخاب رشته دچار تردید شدم
من همیشه درس ریاضی رو دوست داشتم و خیلیی کمتر از دوستانم به پزشک شدن علاقه داشتم
اما امسال خیلیی مرددم کردن که برو تجربی
من به آدمها خیلی علاقه دارم
اما با دو تا مسئله رو به رو هستم که اگر ممکن باشه جوابمو بدین ممنونتون میشم 🌹🌹
۱ میخام بدونم که پزشکا تا چه حد میتونن به زندگی شخصی و خانوادشون هم برسن مخصوصا پزشکای متخصص یا جراحا
آیا دارن زندگی شخصی و اینکه بتونن با خانوادم باشن یا نه ؟
۲ اینکه آیا من بعنوان یک دختر با حفظیات متوسط رو به بالا ولی پشتکار زبااااااد خیلییی زیاااد میتونم جراح مغز و اعصاب بشم یا نه
خیلیی ممنون میشم نظرتون رو بهم بگین 🌿🌿
سلام خوبین
راستش تا من به خودم میام درس بخونم مشکل پشت سر مشکل میاد اینقدر که دیگه حتی حوصله اینم ندارم کتابو الکی جلوم بگیرم که دارم درس میخونم تا الان که ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ هست من هیچی نخوندم اولین کنکورم ۹۷ بود از اون موقع تا الان تو این وضعیت موندم ولی نمیخوام کنکور ۱۴۰۰ هم بشه مثل قبلیا میخوام این دوماه مونده رو برای پزشکی دانشگاه تهران بخونم از شدن که میشه فقط راه میخوام بنظرتون کدوم راه بهتره اینکه روزای زوج زیست و ریاضی با دوتا عمومی بخونم و روزای فرد بقیه کتابا و هر سه تا پایه رو باهم جلو ببرم یا اینکه سوالات کنکور داخل و خارج رو بخونماینجور که مثلا برای زیست هر سوالی که بود اول برم اون قسمت رو از رو کتاب بخونم و بعد تستشو بزنم اگه میشه کمکم کنید
سلام آقای دکتر:)
الام ک دارم واستون مینویسم ساعت ۵و ۲۰ دقیقه ی صبحه . شاید حرفامو نخونین اما دلم میخواد بنویسم… بنویسم ک چقدر خوشحال شدم و حس خوب بهم دست داد با خوندن حرفاتون… خب من عاشق رشته ی پزشکم واقعا با همه ی وجود دوسش دارم. خیلی راجبش تحقیق کردم از بیشترِ سختی هاش مطلع هستم ولییی بازم ی حسی درونم هست ک میگه با وجود تمامِ سختی هاش بازم عاشقشم اصن همین سختی هاس ک خاص و منحصر ب فرد کرده این رشته ی مقدس رو… میدونین راستش حس میکنم هیچی هیچی هیچی وجودمو سیراب نمیکنه جز پزشکی… هیچی ارومم نمیکنه جز اینکه پزشک حاذق و موفقی بشم… ۹۹ این حسرت رو دلم موند چون ۱ سال خودمو عقب انداختم ب خاطر اشتباهات خودم اما اینو میدونم ک امسال باید موفق بشم… باید به پزشکیِ عزیزم برسم… چون عاشق طبابت هستم عاشقِ کم کردن درد و رنجِ مردمِ عزیزم… عاشقِ خدمت ب مردمِ عزیزم… میخوام ک واسم دعای خیر کنن میخوام مردم هم عاشقِ من باشن … ی حس توصیف ناپذیر الان تو دلم رخنه کرده با بیانِ حرفام… دلم میخواد همین امسال ب هدفم برسم میخوام ک برسم یعنی باید برسم:) دیگه فک کنم وقتشه ک اتاقم پر بشه از کتابهایی ک میخوام باهاشون زندگی کنم… میخوام باهاشون از زندگی لذت ببرم… همینجا ب خودم قول میدم ۳ ماه باقی مانده جوری تلاش کنم ک ب هدفم برسم... و پزشکِ ایده عالی بشم انشاالله دقیقا مثلِ شما 🙂 موفق باشید🌹
نفس. من تمام کامنتهای اینجا رو خودم میخونم دقیق. ولی به همهی آنها نمیتونم جواب بدم. گاهی از لحاظ زمان و اولویت دستم تنگه و گاهی بلد نیستم جوابش رو. به بعضیها هم البته نمیخوام 😉
امیدوارم تو هم موفق باشی و برام بعدا بنویسی که در مسیری که دوست داری، هستی.
به نام خدا سلام بدی جامعه ما اینه که همه دوستدارن پزشک بشن من خودم یازدهم تجربیم خیلی هم پزشکی رو دوست دارم اما پزشکی خیلی فرق کرده همین الانم واقعا پزشک اضافه داریم کشورما برای پیشرفت بیشتربه مهندس احتیاج داره نخبه هاباید برن مهندسی اما متاسفانه همشون میرن پزشکی که خیلیم خوب نیست.گاهی دردجامعه روحیه نه جسمی گاهی باید دیددیگه ای به زندگی داشت چطوریه که توی جامعه ما۹۰درصد دوستدارن پزشک بشن بعد توی المان وکاناداوغیره۹۰درصد میرن مهندسی؟علت دوستداشتن نیست علت وجود فرصت شغلی بهتر توی پزشکیه دراخر امیدوارم پورسینای دوم بشریت بشی امیرمحمد ببخشید زیرپستت نوشتم هیچ جای سایت ارسال نظرو پیدا نکردم
سلام حالتان خوبه؟
نمیدن تو این سایت هنوز فعالیت میکنید یا نه آقا قربانی من به کمکتان نیاز دارم میشه به تلگرام من پیام بدین @MrN_A23 خواهش میکنم من وقت زیادی ندارم
سلام آقای قربانی
من امسال بعد از چهار سال پشت کنکور موندن و مبتلا شدن به انواع و اقسام بیماری های روانی پزشکی دانشگاه آزاد قبول شدم ولی الان که ترم دو هستم کلا احساس می کنم پزشکی رشته به درد نخوریه و به شدت ازش زده شدم.شاید یکی از دلایلش این باشه که تا الان به دلایل مختلف بارها به پزشکای مختلف مراجعه کردم ولی هیچ پزشکی نتونسته هیچ کمکی بهم بکنه.
سلام اقای دکتر
واقعت خوش به حالتون کاش منم به این آرزوی دیرینه ام برسم:)
من عاشق رشته ی پزشکی و هر رشته ایی که باعث بشه درد جسمانی بشریت به بهترین نحو ممکن حل بشه :))یا یه بخشی از تلخی این دنیا کنده بشه
من یه سوال دارم
بنظرتون برای پیدا کردن درمان برای بیماری های صعب الاعلاج و یا بیماریهایی که الان بهشون میگیم نا علاج باید برای کمک به این بیماری ها دنبال رشته ی پزشکی بریم ؟
یا داروساز بالینی
یا بیوتکنولوژی پزشکی
خیلی خوشحال میشم جواب منو بدید : )
سارا جان.
من آدم مناسبی نیستم برای این پرسش. شاید تنها کمکی که بتونم بهت بکنم اینه که لزوما هیچ کدومشون کمکت نمیکنه. عمیق شدن در یک موضوع، راههای مختلفی داره که یکی از اونها رشتهی دانشگاهی هست.
سلام و درود . برای من باعث افتخار است که پزشکانی در سرزمینم زندگی میکنند که چنین عشقی به درمان و طبابت دارند . دانش اموز پایه دهم تجربی هستم . پایه نهم رویای کودکی و علاقه ی زیادم به درس زیست شناسی من را به سمت این انتخاب سوق دادند . تا اوایل مهر ماه امسال شک و تردیدی در هدفی که انتخاب کردم نداشتم اما امروزه پرسشی ذهن مرا مشغول کرده که برای پاسخ ان به راهنمایی شما و دوستانتان نیازمندم (ایا تنها علاقه ی من به نجات جان همنوع و درس زیست شناسی برای پزشک شدن و ماندن در این راه سخت کافی است ؟ من سختی های این رشته به چشم ندیده ام و لذت ها و رنج هایش را در ذهن و همین وبلاگ تداعی کردم اما نمیدانم میتوانم در این راه قدم بگذارم یا نمیتوانم ؟ ) و سوالی دیگر فاکتور هایی که هر پزشک نیاز دارد چیست ؟
سلام دکتر قربانی. با این همه کامنت نمیدونم نوبت به من هم میرسه یا نه. مرسی از نامه زیبا و انگیزه بخشتون. من ۳۶ دارم و مادر یه پسر ۴ ساله هستم. کارشناس اقتصاد و مترجم هستم ولی امسال در پاسخ به رویای سی ساله زندگیم، کنکور تجربی ثبت نام کردم تا پزشک بشم. این راهیه که شروع کردم تا آخر عمرم هم طول بکشه با عشق ادامه میدم. باز هم مرسی بابیت این همه انگیزه.
سلام آقای قربانی. خواهشا بگین که چطوری تا روز کنکور انگیزتونو از دست ندادین و جا نزدین
سلام
من دانش اموز دهم تجربی هستم
خیلی پزشکی رو دوست دارم. از وقتی بچه بودم همه بهم میگفتن خانوم دکتر
میدونین من درسم رو میخونم خب ولی بعضی وقتا واقعا حوصلم نمیکشه بعد با خودم میگم مگه قرار نیست خانوم دکتر شم تا به همه نشون بدم منم میتونم شروع میکنم به درس خوندن بعد از چند روز دوباره خسته میشم😑
با اینکه به پزشکی علاقه دارم چرا باید این اتفاق بیوفته💔
به خاطر اینکه ما آدم هستیم عاطفه جان و قرار نیست هر لحظه، خلق (Mood) ما، علائق ما، انگیزهی ما، احساسهای ما و … در یک نقطه باشه. در یک محدودهای بالا و پایین میشه.
قرار نیست هر روز انگیزه داشته باشی. قرار نیست هر روز خوشحال باشی و آواز بخونی. قرار هم نیست هر روز اندوهگین باشی.
قرار نیست هر روز درس بخونی. قرار نیست هر روز پر از هدف و Purposeful بری جلو. قرار هم نیست هر روز خودت رو از هدف گذشتن، خفه بکنی.
قرار نیست هر روز علاقهات به یک موضوع یکسان باشه. قرار نیست هر روز عاشق پزشکی باشی.
بیشترین کاری که سعی کردم تو یک سال اخیر انجام بدم تحلیل رفتار ها وتصمیماتیه که گرفتم ومی گیرم و بزرگترین سوال من هم همینه که چرا بعضی وقتا نمیتونیم خودمونو درک کنیم؟انگار ارتباط روح ما با جسم ما قطع میشه.انگار داتخل یه برزخیم و آدمی که قبلا بودیم برامون یه غریبه است…
غریبه نیست مهرسا. همهاش همین ما هستیم. اما پذیرشش سخته که بپذیریم همین من و تو که خودمون رو آدم خوبی میدونیم، میتونه گاهی اوقات چنین افکاری نداشته باشه. گاهی بخواد انتقام بگیره. گاهی حسادت بکنه. گاهی بخواد تخریب بکنه. گاهی بخواد داد بزنه سر یکی. گاهی بخواد زور بگه. گاهی دلش بخواد هیچ کاری نکنه. گاهی دلش بخواد امروز رو به پوچی بگذرونه و …
حواست باشه نمیگم این کارها رو انجام بدیم. حرفم این هست که تمامی این حسها و افکار در ما میتونه وجود داشته باشه. باید حس بشه. اما لزومی نیست که تبدیل به عمل بشه. وقتی بپذیریم که یک انسان Pure به معنای درونی (نه بیرونی)، بیمعنا هست و ما همه ممکنه موقعهایی بیحوصله و خودخواه و خشمگین و … باشیم، اون وقت شاید اول از همه به این صلح برسیم که این هم خود من هست. قدم بعدی این صلح (اگه دوست داری بهش بگو پذیرش) میشه مذاکره کردن با خود تازه.
چندین ماه به هردرودیواری میزدم تا جواب این حالمو پیدا کنم… فکرمی کنم مذاکره با خودتازه جوابه.امیدوارم به سرنوشت برجام دچارنشه 😂ممنونم ازت که همیشه کمکم کردی
(برای تمام کسانی که مثل من سردرگم هستند)
سلام…
نمیدونم چرا دارم این کامنتو مینویسم!
شاید علتش نیازبه گفتن حرفام باشه درجمعی که شناخته نشم🙂
میخوام اعتراف کنم برخلاف تصور بقیه اصلادرسخون و ممتاز نبودم و دبیرستان و پیش دانشگاهیمو با کوله باری از دروس تجدید شده طی کردم😌
هرگز یادم نمیاد هیچ درسیو خونده باشم بنابراین آوردن رتبه سی هزار تو کنکور تجربی یجورایی از سرمم زیاد بود😂به بهانه پشت کنکوری بودن دوسال دیگم گذروندم و واردبازار کار شدم و همچنان به درس نخوندنم ادامه دادم😬
الان تاکنکورکمتر از پنج ماه باقی مونده…
بدون کلاس بدون مشاور و کاملا خودآموز دارم پیش میرم.
نمیدونم چه اتفاقی افتاده ولی من عاشق درسا شدم🤭
روزی۱۰ساعت مطالعه میکنم و صبح ها به عشق مطالعه بیدار میشم😌
میدونم خیلیا هستن شبیه من! هنوز نمیدونم دقیقا هدفم چیه و به چی علاقه دارم.پس اینو براساس تجربه شخصیم میخوام بگم:
بعضی آدما مثل من و عده دیگه ای هستن که یه رویای خاص یا هدف مشخص شده ندارن.نباید منتظر بمونید تا فرصت ها برن و انتظار داشته باشیدناگهان هدف و ذوق خاصی پیدا کنید.
میشه گفت به نوعی دست بکار بشید و موقع انتخاب که رسید بین گزینه هایی که بدست آوردید یکیشو باتوجه به اشتیاقتون انتخاب کنید.
من ۳ سال منتظر موندم هدفم پیدا بشه ولی نشد.
حالا میفهمم طی کردن مسیر چقدر لذت بخش تر از فکر کردن به مقصده💫
کامنتی که نوشتی یه جوری زندگی منه تاثیر گذار بود حرفت طی کردن مسیر از مقصد زیباتره اما سختیش اینه که تا ندونی تهش چیه به چه امیدی سختی های مسیر تحمل کنی و هر بار برمیگردی سر خونه اول یه چیز دیگه رو امتحان میکنی یه جورایی با خودت باید بجنگی تا توی مسیری که هستی تا تهش بمونی
سلام من خیلی عاشق پزشکی هستم ولی وقتی ک میخوام براش دلیل بیارم چیزی به ذهنم نمیاد و باعث میشه فک کنم که اصلا من به این رشته علاقهوه ندارم ولی اینطور نیست و خیلی داره آذارم میده این موضوع
سلام من خیلی عاشق پزشکی هستم ولی وقتی میخوام دلیلی بیام برای پزشک شدن هیچی نمیتونم بگم و این انگیزم رو ازم میگیره و حتی به فکرم میاد که حتما علاقه ای بهش ندارم ولی ینطور نیست و خیلی آذارم میده
سلام آقای دکتر .من علاقه ی زیادی به پزشکی دارم و حس میکنم برای این کار ساخته شدم .اما توی زندگیم اشتباهات زیادی انجام دادم و ضربه های روحی زیادی از آدمای زندگیم خوردم و از هدفم دور شدم و در نهایت با معدلم دانشگاه روزانه قبول شدم والان ترم یک هستم اما خیلی حالم بدتر شده چون اصلااا از رشتم راضی نیستم ودنبال یه راهیم که به هدفم برسم و اینجوری از آدمایی که انسان حسابم نکردن هم دور بمونم واقعا نمیدونم شانسی دارم اصلا؟و اینکه باید چیکار کنم تا بتونم دوباره روزانه قبول شم لطفا راهنماییم کنید اصلاا آرامش ندارم و فقط سردرگم هستم و هیچ کس حرفمو قبول نداره که بخوام واقعا پزشکی بیارم و درس بخونم یجور رایی خنده داره واسشون ولی من همیشه خودمو یه پزشک تصور میکنم ….😞
صدای بوق ممتد دستگاهی که داشت ضربان قلب رو نشون میداد،شده بود سوهان روحم… باید یه کاری انجام میدادم… نباید میزاشتم اون خطه برای همیشه صاف شه و منو هم تبدیل کنه به یه مرده متحرک…مطمئن بودم با نبودش منم میمردم…پس باید خودم دست به کار میشدم…دیگه امیدی به آدمای دورم که فکر میکردم درمانش میکنن نداشتم و باید خودم دست به کار میشدم…شوک رو برداشتم و به سمت بالا نگاه کردم… گفتم تو تنها امیدمی…پس ناامیدم نمیکنی،مگه نه؟حس میکردم لبخند زد بهم…
حس میکردم یه جون دوباره گرفتم… دستگاه شوک رو چسبوندم به سینه ی سردِ “زندگیم”…
مدام این کارو انجام میدادم و ضربان قلبِ زندگیم مدام در حال رفت و برگشت بود…چشم از اون مانیتور لعنتی برنداشتم… دوباره بالارو نگاه کردم،و شوک آخر رو زدم…
در عینِ ناباوری برگشت…
دلم میخواست بغلش کنم و بگم دوستت دارم…دلم میخواست بگم من رویایی دارم برات…به قول “شادمهر”:رویای یک رقصِ بی وقفه از شادی…ِ یا به قول “اِبی”:من رویایی دارم،از جنس بیداری…رویای تسکینِ این دردِ تکراری…
یا اونجایی که میگه من رویایی دارم که “غیر ممکن” نیست…
آره من میخواستم به زندگیم یه روح دوباره ببخشم…و از این حس مزخرف خستگی و بی حسی دور شم برای همیشه…
میخواستم دیگه رویا نباشه براش همه اینا و رویاهاشو زندگی کنه به کمکِ “خدا”…
آره من میخواستم حالا که به زندگیم برگشتم همش تو بغل خدا باشم…
آرامش رو فقط تو بغل “خدا” میشه پیداش کرد…
و من معتادم به این آغوشِ آرام بخش…
راس میگفت تا قصه یکیو ندونی،نمیتونی از رفتاراش چیزی بفهمی!!!!
#نوشتههایمن
عالی بود👌🏻😍
من فکر میکردم آدما دوست ندارن که خودت بری دنبال جوابای سوالات تا وقتی ک بعضی از کامنتارو خوندم بعصی وقتا ما دنبال اینیم جواب سوالامونو از بقیه بگیریم.به نظرم بهتره این جور مواقع یه نگاه به آینه بندازیم.
پ.ن: خودم هم تازه عمیقا بهش پی بردم.
سلام و خسته نباشید میگم به شما بابت این سایت دوست داشتنی ومفیدتون
من سال دهم تجربی هستم و با دیدن این سایت و به ویژه گوش دادن به اون وویسی که قرار دادید باعث شد تا خودم رو در دانشگاه تهران تصور کنم و انگیزه بیشتری برای خواندن و تمرین کردن مباحث درسی داشته باشم
یک خواهش داشتم اگر امکانش هست باز هم از این وویس ها در سایتتون قرار بدید چون برای من خیلی مفید بود و من ازش لذت بدم
امید وارم همیشه موفق خوشبخت و زندگی سرشار از آرامش داشته باشید
راستش احساس من با شماها فرق دارهههه
من،
دلم می خواد آقای قربانی رو خفه کنم
آخه اولین کسی هستن که بهشون حسودی می کنممممم
لطفا برام دعا کنید
خوشحالم که هم وطن روشن فکری مثل شما دارم…🙀🤕🙀🤕
اقای دکتر کمکم کنید بفهمم که ایا علاقم به پزشکی واقعی هست یا نه؟….من الان ۸ ماهه که دارم سعی میکنم بفهممم واقعا برای چ کاری ساخته شدم ولی پیداکردن جواب این سوال واقعاراحت نیست و یکی از گزینه های من همیشه پزشکی بوده ولی نمیدونم واقعیع یانه؟ایا تنها علاقه به کمک کردن به ادمها میتونه باعث شه از پزشکی لذت ببرم؟؟؟…شما چه لحظاتی واقعا موقع کار کردن خوشحالید؟؟؟
سلام ….من درحال انتخاب رشته هستم و پزشکی یکی از رشته های مدنظرم هست .نمیدونم کتاب شغل مورد علاقه آلن دوباتن روخوندید یانه ولی تو این کتاب ۱۲جنبه لذت بخش کار رو گفته که هرشغلی سهم بیشتری از بعضی از این جنبه ها میبره میخوام بپرسم از شما که چه زمانهایی شما وقت کار کردن لذت میبرید کدوم جنبه از پزشکی ؟کی؟و وقتی چ اتفاقی رقم میخوره؟………ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام دکتر قربانی ، فکر میکنم الان که این رو مینویسم مشغول تحصیل در سال آخر پزشکی باشید شاید هم به پایان رسونده باشید ، دقیقا نمیدونم چطور شد که به نامه ای برای تو که میخواهی پزشک شوی برخورد کردم ، اما هر بار که میخونمش اشک در چشمام جمع میشه و تمام وجودم پر میشه از انگیزه و عشق به پزشکی ، برادر من وقتی که ۸ سالم بود وارد رشته پزشکی شد و از همون موقع من جزوه ها و کتابای برادرم رو با اینکه هیچ چیزی ازش متوجه نمیشدم ، میخوندم ، الان ۸ سال از اون زمان میگذره و من روز به روز بیشتر شیفته این علم بی انتها میشم
خداوند انسان رو آفرید و تکه ای از وجودش رو در انسان قرار داد ، هر یک از ما برای انجام ماموریتی تو این دنیا هستیم ، این عقیده من هست و دلم میخواد روزی برسه که بتونم اتفاقات بزرگی رو رقم بزنم
با تمام وجودم برای اون روز میجنگم
ممنونم ، خیلی ممنونم از این نامه
سلام متن زیبا و مفید بود اما یک سوال که شاید شخصی باشد!دانشجوی پزشکی میتواند به کارهایی دیگه ای مثل موسیقی و ادبیات هم برسه با مدیریت زمانش؟
سلام .
من ۱۵ سالمه و اول دبیرستان هستم و علاقه ی زیادی به پزشکی دارم و تلاش زیادی هم براش میکنم .میخواستم ازتون بپرسم که آیا علاقه من سطحی و بچگانه اس ؟
علاقه ای که نمیدونم سطحیه یا هر چی ولی اطرافیانم همش سعی در منصرف کردن من دارن و از سختی های پزشکی میگن وحرف های شما امیدبخش من بود .
من هدفم از پزشکی اینه که هر انسانی رو خدا خلق کرده و یه تیکه از روحشو توی وجود انسان قرار داده ،هر انسانی از هر ملیتی و نژاد و دینی یه تیکه از خدارو در وجودش داره .وقتی که من انسانی رو نجات میدم و لمس میکنم در واقع دارم یه تیکه از خدارو لمس میکنم و این بهم یه انرژی فوق العاده میده ،انرژی که باعث میشه چشمامو روی بقیه چیز ها ببندم .این هدف من برای پزشکی هست .من هدفم از پزشکی و دیدگاهم تقریبا با بقیه آدما یکمی متفاوت هست و با این تفاسیر از نظر شما هم که سختی و لذت های راه پزشکی رو چشیدین حرف ها و خواسته ی من بچهگانه و زودگذره؟
سلام
راستش فقد خواستم بنویسم
فقد خواستم بالاخره یه جا حرف بزنم و اینجا رو انتخاب کردم
داستان من داستان یه دختر بچه ی تنهاس که همیشه به خاطر شغل پدر و مادرش اواره شهرای مختلف بودن
این موضوع باعث شده بود که من واقعن تنها باشم از طرفی هم رابطه ی سردی با پدر و مادر داشتم پدر و مادر که من تو دوران دانشجویی و بی پولی وخلاصه تو سختی هاشون به دنیا اومدم
کلا دور بودم ازشون ، تا دوران تحصیلشون تموم شد و منم بزرگ شدم باز اونا رفتن دنبال شغل
باز من تنها شدم اما این تنهایی تو بد سنی بود
اونا از ازارایی که اون کسایی که به حساب منو بهشون میسپردن هیچ موقع خبر دار نشدن
خلاصه کلاس اولمو که تموم کردم راهی جنوب شدم
هر دو سالی یه شهر عوض میکردیم و به خاطر همین موضوع شانس اینکه دوستی داشته باشمم نداشتم
۱۰ سالم بود که خواهرم بدنیا اومد ، اونجا دوباره تنها تر شدم
چون اون بچه خوب موقعی بدنیا اومده بود رفاه بود اون موقع
منم تو عالم بچگی خودم گوشه گیر بودم و فقد درس میخوندم
این خیلی باعث افتخار بود لااقل برا خانوادم که خودشون از مسئولین شهر شده بودن
تقریبا همه چی داشت خوب پیش میرفت
تیزهوشانمو با رتبه ۱ قبول شدم. دیگه هدفمم داشت مشخص میشد (جراح قلب) همون موقعی که باور کردم بهش میرسم
استان عوض کردیم
نمیدونم چی
من تو درسا ضعیف شدم
تو دوازده سالگی من خواستن عروس پسر عموم کنن . همه با اینکار مخالف بودن الا پدرو مادر
خیلی عجیبه که پدرومادر با همچین تحصیلات و شغلی همچین تصمیمی گرفتن
منم که بچه بودمو چیزی نمیفهمیدم
خلاصه اون ماجرا یه جوری بهم خورد
این موضوع خیلی دید فامیلو نسبت به دختر خوبه و خانومه عوض کرد ..یه جورایی از چشمشون افتادم
تو ۱۳ سالگیم بالاخره به شهر خودمون رسیدیم
مدرسه ای که میرفتم .مجتمع بود ینی راهنمایی و دبیرستان مختلط بود
اونجا هم دوستی نتونستم پیدا کنم
چون همه بچه ها گروه گروه شده بودن و دوستاشونو انتخاب کرده بودن
از طرفی من تو فرهنگ دیگه ای بزرگ شده بودم و بهشون نمیخوردم
خلاصه اون چند سالم گذشت و داشتم خودمو برا کنکور جمع و جور میکردم
که دوباره حرف عروس شدنم پیش اومد ….تا به خودم اومدم تو ۱۵ سالگی عروس شدم
چه عروس شدنی ….از روز اول دروغ و دغل و ازار و اذیت در حدی که سر یه ماه خانوادم التماس میکردن طلاق بگیرم
یه ماه بعدش دیگه همو ندیدیم البته هر چند رسمی جدا نشدیم
خیلی حالم خراب بود داشتم تو همه چی زندگیم شکست میخوردم
تا میومدم سراغ درس باز کارای مربوط به طلاقم پیش میومد
باز تا یکم اوضاع اروم شد مامانم مریضی بدی گرفت در حدی که دکترا نمیتونستن تشخیص بدن
این سالا داشت رد میشد دبیرستان منم به سال اخرش رسید
وسط درسای کنکورم جلسه های مشاوره ی طلاق ….و در اخرم طلاق
خیلی فشار روم بود از هر جهت
از طرفی پایه ی ضعیفی داشتم و همش میخاستم جبران کنم
به پیشنهاد یه نفری رفتم تو یکی از این موسسات کنکوری و اون بیشتر باعث شد از درس دور بشم از طرفی خانوادمم که حس عذاب وجدان داشتن خیلی پول خرج کردن
اما چه فایده من تو راه غلط بودم
اون سال رتبه م افتضاح شد
علی رغم سرزنشا موندم پشت کنکور
سال دوم یکم بهتر شد ….اما برای رشته های خاص نه
خانوادم که ازم قطع امید کردن فرستادنم دانشگاه البته خودمم میخاستم برم یجورایی قبول کرده بودم که همش باید شکست بخورم
دانشگاه که میری خیلی بین بچه های رشته های مختلف فرق هست از هر لحاظ هوش و فرهنگ
وقتی رفتم سر کلاس و دیدم با چه کسایی قراره درس بخونم واقعااااااا افسوس خوردم میدونستم منی که از همچین خانواده ای اومدم لیاقتم این نیس … همه ی هم خوابگاهیام هم ازینکه من همچین رشته ای میخوندم تعجب میکردن
و حتی اصرار داشتن ول کنم و جدی بشینم برا کنکور بخونم
خداروشکر کرونا پیش اومده و د انشگاه تعطیل
اما من هوایی شدم مخصوصا که همکلاسیای دبیرستانم و اشناهام رشته های تاپی درس میخوندن
دیگه همه با تحقیر نگام میکردن
دیگه واقعا خسته شدم ازین شرایطم نه اینده ای پیش روم میبینم نه مثل قبل خودمو با هوش و خوشگل میدونم نه هیچ
نمیدونم چیکار کنم
به توصیه چند نفر شروع کردم برا کنکور ….اما وقتی پیشرفتی نمیبینم …..واقعا دیگه امیدی برام نمونده
حس میکنم مغزمم کار نمیکنه
چه راهی پیشنهاد میدین ؟
شماها چجوری موفق شدین ؟
سلام
شاید من کوچیک تر از اون باشم که نظر بدم از همین جا هم از دکتر قربانی عذر میخواهم که دارم پیش دستی می کنم.ولی به نظر من مشکل شما باید بابک مشاور ماهر درمیون گذاشته بشه چون مشکل شما فقط درسی نیست . شما برای درس خواندن و موفق شدن اول از همه به آرامش نیاز دارید چیزی که به گفته خودتون کمی از دست رفته. ببینید از نظر من توی کنکور مهم آدم ها و شخصیت های اون هاست ونه صرفا سطح درسیشون و میزان مطالعشون . همه ی ما خیلی هارو سراغ داریم که خیلی درس می خواندند ولی موفق نشدند.پس اول برید دنبال به دست آوردن آرامش. شاید اون موقع اصلا اهدافتون تغییر کرد. به دست آوردن و حفظ کردن آرامش هدف خیلی ها از تحصیلشونه. به دست آوردن آرامش شاید خیلی هم سخت نباشه .شاید فقط فراموش کردن خاطرات بد کافی باشه تا آرامش حاصل بشه ولی همه چیز به همین بستگی داره.
وقتی انشاالله به آرامش لازم و کافی رسیدید حالا با یک برنامه شروع به کار کنید. یک برنامه که توی اون تمام استعداد ها و شرایط شما در نظر گرفته شده باشه. برنامه ای که البته برای رسوندن شما به هدفتون کافی باشه و ترجیحا از یک نفر برای بهتر شدن قدرت برنامه ریزی تون کمک بگیرید ولی خودتون برنامه بریزید چون هیچ کس مثل خودتون شمارو نمیشناسه. و در پایان چیزی که همه ی انسان های موفق رو به موفقیت رسونده نگاه کردن به عقب , رفع عیوب و تقویت نقاط قوت بوده که این کار میتونه با آزمون دادن و تحلیل آزمون باشه.
امید وارم با خودتون کنار بیاید ،زیبایی های زندگی رو ببینید و روز به روز از زندگی تون راضی تر باشید. به امید موفقیت.
باز هم معذرت میخوام دکتر جان برای این پیش دستی در جواب دادن و امید وارم منو ببخشید❤️🌹
خیلی به عنوان هم وطن به شماافتخار میکنم که بعد از این همه مشکلات تسلیم نشدید و هنوز رویا های خودتون رو پرورش میدین .اینجور آدم ها همیشه جوری تفاوت هارو رغم میزنند که بقیه انگشت به دهان بمونند . همین الآن از ته قلبم براتون آرزوی شادکامی دارم. من هم به نقطه ی بزرگ تضمیم گیری درباره ی کنکور رسیدم و پشت کنکور موندم تا به هدفم برسم . فشار خانواده این بود که من به دانشگاه برم و خودمو درگیر غول کنکور نکنم ولی مطمئن بودم که قراره تا اخر عمر حسرتشو بخورم . با مادرم صحبت کردم چون بعد خدا اون بیشتر حرفامو میشنوه و منو دوست داره. باهاش دردودل کردم که کمکم کنه تا به هدفم برسم. چون میدونستتم اگر خانواده و مخصوصا مادر راضی بشه و کمکم کنه قلبم آروم میگیره و با خاطر جمعی بیشتری برای کنکور بعدی آماده میشم. البته من کلا همه رشته های تجربی رو دوست داشتم و تفاوت خاصی بینشون قایل نیستم چون عاشق درسایی مثل اناتومی و فیزیولوژی هستم . من نمیدونم شما چه رشته قبول شدین ولی اگر میتونید شرایط رو برای پشت کنکور موندن بهبود بدین ( باتوجه به اینکه کنکور نظام قدیم برگزار نمیشه ) و محرومیت ناشی از انصراف دانشگاه رو قبول میکنین برای چیزی ک احساس میکنم لایقش هستید بجنگید . آدم هایی مثل شما منبع امیدواری و و قوت قلب تو روزای سخت هستند. ولی چیزی که هست شما میتونید در هر رشته ای بی نظیر باشید با توجه به تواناییتون رسیدن به بالاترین نقطه یک رشته برای شما در دسترس می باشد
سلام هرچی خواستم جلوی خودمو بگیرم که چیزی ننویسم نشد واقعا متاسفم که مجبور شدی توی سنه ۱۵سالگی ازدواج کنی ولی ببین اصلا اهمیت نده به حرف های بقیه اینکه میگی خسته شدم از نگاه بقیه که تحقیر میکنن و… اصلاا بهشون اهمیت نده تو برای خودت داری زندگی میکنی و زندگی تو به خودت مربوطه
برو محکم به هدفت برس اصلا مهم نیست تا حالا چقدر شکست خوردی، گاهی وقتها باید بارها و بارها شکست بخوری تا موفق بشی زندگی همینه لذتش به برد و باختشه قبول دارم سختی های زیادی کشیدی ولی از این شکست ها و سختی ها با غرور صحبت کن چون شکست زیر مجموعه ی موفقیته باید اینقدر شکست بخورس تا اخر موفق بشی یادمه وقتی شیش سالم بود برای تولدم عموم برای اسکیت خرید منم ادم یه دنده و لجبازی بودم از همون روز اول شروع کردم ور رفتن باهاش اینقدر زمین خوردم تا اخر یاد گرفتم اسکیت سواری کنم روی زانوهام کامل زخم شده بود ولی وقتی تونستم اسکیت سواری کنم خیلی افتخار کردم به همون زخمها همون افتادن ها چون گفتم بالاخره تونستم
توهم یه هدف مشخص کن برای خودت و با قدرت به سمتش برو با هر مانعی که جلو روت سبز شد همیشه بگو در هر شرایطی من باید به هدفم برسم نسبت به هدفت غیرتی باش نزار یسری اشغال بیان ازت هدفتو بگیرن به حرف های مردم هم اصلا اهمیت نده امروز سخته فردا سخت تر ولی پس فردا روز روشن تریه حسرت گذشته رو نخور اصلا هم بهش فکر نکن چون ما نمیتونیم اشتباهات گذشته رو پاک کنیم اما می تونیم تکرارشون دیگه نکنیم و در اخرم بگم اینکه میگی دیگه فکر نمیکنم مثله گذشته خوشکلم باهوشم، انیشتین اولین بار که امتحان کالج رو داد تجدید شد افتاد همه اشتباه کردن همه هم یجاهایی به بن بست رسیدن ولی اگر توهم جابزنی فرقت با بقیه چیه؟ خیلی از دانشمندها دکترها داریم که در شرایط خیلی بد با وضع مالی خیلی بد بهترین در جهان شدن چون هدف داشتن مصمم بودن و تلاش کردن اصلا به هوشت دل نبند بگو اصلا من احمق من سطح هوشیم پایینه ولی من عوضش تلاش میکنم کارم ندارم باهوشم یانه باید اینکار بشه برو یکم درباره چندتا دانشمند و پرفسور تحقیق کن زندگی نامه هاشونو بخون منظورحرف هامو میفهمی ما خیلی ادم داریم در شرایط خیلی خیلی بدتر بودن ولی تغییرش دادن ادم اگر چیزیو بخواد هیچ چیز جلو دارش نیست
راستی منم میخوام جراح قلب بشم ۱۳سالمه
سلام دوست عزیزم
وقتی نوشته هایت رو خوندم فهمیدم خیلی پشتکار داری و به دنبال موفقیتی یعنی هنوز امید داری و همین الآن هم برای من یک انسان موفقی و جریان رشد و پیش رفتن لازمه زندگی همه ماست
عزیزم برای ریشه یابی مسائل از کودکی تا الآن میتونم خانم — رو بهت معرفی کنم ، آدرس تلگرام —
و سایت — که برکت ، آرامش ، پرواز ، هدف ، عشق و امید درش جریان داره رو بهت معرفی کنم
گوگل بزنی — پیداش میکنی
به امید خدا موفق میشی
سلام عزیزم نمیدونم زمان درستی دارم برات مینویسم یا نه
به نظر من یکم باوراتو عوض کن و یکم روب خودت کار کن الان ببین میخوای چکاری انجام بدی بدون توجه به اوضاعت بدون توجه به اطرافیانت برو فکر کنه که میخوای چکار کنی تو زندگیت میخوای ازدواج کنی دوباره یا میخوای درس بخونی جراح قلب بشی یا میخوای کارای دیگه ای انجام بدی الان تو این زندگی تنها کسی که میتونه نجاتت بده فقط خودت و خدای خودت هستی سعی کن دوباره به خودت اعتماد کنی به خودت امید بدی هیچکس به جز خودت نمی تونه بهت امید بده خیلیا زندگی بدتر از تورو داشتند ولی الان تونستند موفق بشن فقط با تغییر دیدگاهشون
بعد نگاه تو هیچ فرقی با هم دانشگاهیات نداری تازه تو بهتر از اونا هم هستی و نه نو جای اونارو گرفتی مه اونا جای تورو خدا تورو همین جوری نه افریده ولت کنه بری اون برات یه رسالت در نظر گرفته پس تو مینوی و از این به ببد به خدایه خودت ایمان بیاور مطمئن باش اون تورپ به بهترینا جای میرسونه عزیزم تو میتونی موفق بشی و تو پشتکار بالاییی داری و میتونی موفق بشی و به چیز دیگه گذشته دیگه گذشته سعی کن اونا رو ببخشی و این حال زندگیه تو هسته تو باید اون بسازی تا مثل گذشتت نشه و اینده بسیار مهتر از گذشته هسته چون میشه اینده رو ساخت و لی نمیشه گذشته رو تغییر داد موفق باشی بهترین
سلام دکتر
میخواستم در مورد یه موضوعی صحبت کنم لطفا اگه میشه راهنماییم کنین
من امسال برای بار دوم کنکور میدم و یجورایی میدونم که قبول میشم
هدفم پزشکیه و به هیچ وجه به رشته دیگه ای حتی دندون فکر نمیکنم
ولی اطرافیانم بخصوص دو نفر مدام از بدی ها سختی های پزشکی میگن
چیزایی برام تعریف میکنن که بعضی وقتا شک میکنم واقعا توانایی تحصیل تو این رشته رو دارم یا نه
من وقتی این راهو انتخاب کردم به تمام سختیاش فکر کردم
ولی الان حس بدی دارم
واقعا میتونم ؟!
میشه در مورد این رشته در حد دو خط هم که شده صحبت کنین
😐
کل این وبلاگ در مورد پزشکیه
اونوقت در حدود دو خط برات صحبت کنه؟
خدایا..
تو پای به راه در نه و هیچ مگو
خود راه بگویدت که چون باید رفت
سلام کنکوری ۴۰۱ هستم ، همه تلاشمو می کنم و سعی می کنم که به تهش فکر نکنم ، تهشو سپردم به خود خدا و در کنارش تلاش ، دعا کنین که بتونم لباس مقدس پزشکی رو تنم کنم دعا کنید که جلوی پدر و مادرم سرافکنده نشم💚
لذت بردم
باسلام..وقتتون بخیر.من ۳۲ساله هسدم میخام برای دندان بخونم امادرگیریهای فکری زیادی دارم ..همش باخودم میگم تواین سن خیلی دیره ..همش تواینترنت سرچ میکنم ایاکسی بوده که تواین سن شروع کرده باشدوموفق شده باشد..ودیگراینکه اگرمن قبول شدم ونتونم ازپس درسهایی دانشگاه برنیام چی وبازشکست میخورم ..ودیگراینکه داوطلبای تجربی حداقلش از۲سال پیش شروع کردندوخیلی باپایه ی قوی هستندومن چی ..نمیدانم چکارکنم من چاره ی جزشروع ندارم ..واقعانمیدانم بااین فکرهاچکارکنم ..ممنون میشم راهنماییم کنید ..من هزینه مشاورندارم
.همش تواینترنت سرچ میکنم ایاکسی بوده که تواین سن شروع کرده باشدوموفق شده باشد
شما اولین نفری باش که تو این سن شروع کرده و موفق شده
بقول دوستمون شما چرا اولی نباشی
اما بوده…
توی کلینیک دندون پزشکی که میرم خانم دکتری هست که با داشتن بچه کوچیکو بعد از سیزده سال که از درس دور بوده شروع کرده و سه سال هم پشت سر هم کنکور دادنو قبول شدن یعنی ۱۶ سال بعد اولین کنکورشون…
همیشه شنیدم میگن اراده انگیزه و پشتکار کاش خودمم بتونم درکش کنم
انشاالله همه به چیزی که براش تلاش میکنن برسن… به زودی
دکتر جان سلام
من تا حدوداً دو سه ماه پیش دانش آموز سال دوازدهم بودم ولی خدارا شکر الان جزو قبولی های رشته ی زیبای پزشکی ام.
من هم مانند خیلی های دیگر بین رشته های گروه تجربی فقط به پزشکی فکر می کردم و حتی از فکر کردن به مابقی رشته ها هراس داشتم.
من و خانوادم اصفهان زندگی می کنیم ولی از شانس بد رتبه ی من ۲۰۰ تا کم داشت تا من همین اصفهان پزشکی بخونم.
دست بر قضا افتادم دانشگاه شهید صدوقی یزد و تازه این اول ماجراست.
برای من همیشه پزشکی کنار خانواده معنا می شد ولی حالا …
یه چیزی توی کامنت ها خواندم که در باره ی من هم صدق میکنه.نوشته بود: نمیدونم چی سرچ کردم که با صفحه ی شما روبرو شدم.
منم دقیقا همینطور شد.
ولی حالا خوشحالم که شمارو پیدا کردم چون وقتی توی شرح حال خودتون خواندم که نوشته بودید اهل گرگانید ولی توی شیراز تحصیل کردید فهمیدم که میتونم این مشکلم رو با شما در میان بذارم.
حالا هم بعد قبولی یه کم خوشحالم و یه کم ناراحت.
به نظرم سخته که هم از خانواده دور باشی و هم پزشکی بخونی.
لطفاً راهنمایی کنید
سلام محمدصادق. خوشحالم که تونستی به این مسیری که دوست داشتی، وارد بشی. چی برات سخت میکنه که از خونواده دور باشی؟ به نظرت بزرگترین مشکل چی میتونه باشه؟ از نظر دلتنگی میگی یا مشکلات دیگه؟
راستش اینکه خودت تنهایی و قراره وارد یک دنیای جدید بشی برام کمی سخت به نظر میاد. این که قرار خودت به تنهایی زندگی جدیدی رو شروع کنی . زندگی ای که وضایف جدید و شرایط متفاوت داره. دوستای جدید آدم های جدید فرصت های جدید تهدید های جدید و همه ی اینها در کنار تنهایی. شاید چون هنوز واردش نشدم کمی می ترسم.من هنوز این وضعو تجربه نکردم.
نگرانش نباش پسر. این لازمه. مرحلهای از رشد تو هست. مشکلی اگه برات پیش اومد، بیا برام بنویس. تا جایی که بلد باشم کمکت میکنم.
خیلی ممنون. خوش حالم که با شما آشنا شدم.🌹
سلام،از مسیرت نترس،درسته از خانوادت دوری اما در مسیری هستی که علاقه داری،اگر به صد در صد ایده آل ذهنیت نرسیدی حداقل به نود درصد که رسیدی؟
موفق باشی
سلام شبتون بخیر
شما برای من تعبیر یک رویا هستید و منو ب خودم اوردید
من باعشق تو این راه قدم گذاشتم و تا اخرش میرم
و ب خودم و شما قول میدم سال دیگه با خبر قبولیم تو رشته پزشکی شیراز برگردم
ببخشید من دست ب قلمم خیلی خوب نیس شما ب بزرگی خودتون ببخشید
سلام دکتر… وقت بخیر… من امسال دانشجوی پزشکی میشم… حرفاتون واقعا تاثیر گذار و راه گشاست… واز امروز هم شروع کردم که حداقل روزی سه ساعت از مقالات وبلاگ شما و دیگران در این زمینه استفاده کنم… اطفا چند وبلاگ یا سایت دیگه در همین زمینه معرفی کنید….و اگه میشه یه ایمیل خودتون رو بگین که بشه اونجا راحت تر پیام داد… ممنونم و خسته نباشید…
امیرجان.
امیدوارم مسیری که شروع کنی، در نهایت برات رضایت داشته باشه. همینجا بنویسی، من خیلی سریعتر میخونم تا ایمیل یا جاهای دیگه. وبلاگ بچههای پزشکی هست چند تا که در قسمت دوستان من میتونی ببینی. یه سری نویسندهها هم هستند که دنبالشون میکنم (مثلا Gawande یا Eric Topol یا Bertalan Mesko) که دنبالشون میکنم من.
سلام اقای امیر محمد قربانی .شاید این چهارمین باره که دارم این نامه رو میخونم،سال۹۸ و ۹۹ هیچکدوم نشد که به این رشته برسم،طوری شده که نه راه پس دارم نه راه پیش …نمیدونم قراره چه اتفاقی بیوفته فقط میدونم که حتی با وجود ۲کنکور بازم دوسش دارم…فقط سعی میکنم رشته ای که میرم رو دوست داشته باشم ولی نمیتونم فقط سعی میکنم ،نمیدونم شاید بعدا ….خواستم بگم خیلی خوش به حالت که داری یه همچین رشته دوست داشتنی تحصیل میکنی.
سلام زهرا
منم مثل توام.
سلام امیر محمد.اصلا نمیتونم احساسم از خوندن این نوشته رو ب کلمه تبدیل کنم.فقط میدونم چقد شیفته این نگاهت هستم چقد حالم خوب میشه با هدیه گرفتن اینهمه حس قشنگ که با حرفات تو دلم شکوفه میکنن چقد عاشق این دسته از پزشک ها هستم.چقد دلم میخواد ی روز ی پزشک شبیه تو باشم…چقد خوب بود اگه همه پزشک ها مث تو بودن.فقط خواستم بگم تو دقیقا انعکاس تصور من از ی پزشک ایده آل و فوق العاده هستی..برات آرزوی موفقیت میکنم(میدونم که موفق هستی چون پزشکی رو زندگی میکنی)امیدوارم ی روز حتما ببینمت.دلم میخواد تو این مسیر تو و کسانی شبیه تو کنارم باشن.این خوشبختی منه…♥️
نمیدونم چی رو سرچ زدم ک این نوشته و پیام هارو دیدم، واقعا امیدبخش بود، و امیدبخش تر اینک همه صحبت ها برای چند روز پیش، و همه براساس شرایط فعلی دارن صحبت میکنن ن مثل وبلاگ
های دیگ ک آخرین پیام ها برای ۸_۹سال پیشه!
حقیقت منم اوضاعم مثل چندتا از دوستانی ک کامنت گذاشتن هستش،کارشناسی نرم افزار خوندم،با بی میلی کنکور ارشد دادم،از درس های دبیرستان خیلی سال دورم، البته دروس عمومی پیام نور خیلی وسیع تر از دبیرستان، ولی خب چندسالی از اون هم میگذره
اوایل رشتمو دوست داشتم و با کلی فکر و ایده رفتم، ولی بمرور ازش زده شدم وفقط رفتم ک تموم بشه،و حرفی نمونه،و همش حس بیخودی بودن بهش دارم، نمیدونین با چ حال و روزی برای ارشد میخوندم، ورق میزدم میگفتم این چرت و پرتا چیه، ب چ کار میان،چ دردی از مردم و مملکت و دنیا دوا میکنن،میدونم ک علم بروز و رو ب رشدی ولی من توش تموم شدم، علاقمم تو دانشگاه ب فنا رفت، جالب ترین قسمتش میدونین کجاس، الآن ب لطف آشنایی، دارم دوره کارآموزی برنامه نویسی تحت وب میگذرونم، اما چ گذشتنی ک هر اروری ک میخوام رفع کنم دوروز طول میکشه،( جهت اطلاع ک ب هوش و پیش دانش و…ربط نداره،کلا جریان همینطوره،تجربه و دقت بیشتر، خطایابی زودتر،ولی برای من از بی حوصلگیم سر این کاره، وگرن اوایل دانشگاه ک کد میزدم اصلا اینطور نبودم)
همیشه سطح درسیم متوسط بوده،چ دبیرستان چ دانشگاه،همیشه ی خدا هم ته ذهنم پزشکی بوده و هست،همیشه خلا نبودش تو فکر و وجودم هست،تاقبل از دانشگاه مطالعات دارویی و فیزیولوژیکم خوب بود، ولی ب هزار و یک دلیل راه دیگ ای رفتم و دائم بهش ادامه دادم،حالا بماند ک چ شد، ولی الآن دگ بنظرم باید همرو گذاشت کنار، ولی من دگ ۲۹ سالمه، و خیلی اوضاعم با وقتی ک کارشناسیمو تموم کردم فرق داره، میترسم، میترسم نتونم، قبول نشم، قبول بشم تو دانشگاه موفق نباشم، میترسم همین موقعیتی ک ازش بدم میاد هم از دست بدم،میترسم انجام ندمو فقط افسوسش برام بمونه، میترسم جواب بقیه و اون معرف رو کتو این شرایط کار برام کار جور کرده رو چی بدم، درموندم از همه جا و مهتر از خودم و حال و آیندم
ببخشید طولانی شد، ولی بنظرم جمعی ک هستین خیلی بهتر حرفمو میفهمین و حال و روزمو درک میکنین، حتی اگ حرفام خونده نشه، بازم حس خوبی دارم ک با این جمع صحبت کردم، ممنونم از بانی
واقعا حستونو درک میکنم عمر گذروندن تو کاری که علاقه وجود نداشته باشه استهلاک روحه.به نظرم بررسی کنید که چی باعث شده علاقه تون از بین بره برخی شخصیت های کمال گرا در هر کاری که وارد بشن کم کم براشون بی معنی میشه راستش من این مشکل رو دارم و یکی دوباری مسیرجدید رو امتحان کردم اما دوباره اون دلزدگی اومد سراغم.الآن واقعا نمیدونم آیا پزشکی جاییه که دیگه روحم آروم میگیره؟کسی از من پرسید اگه هدفت کمک کردنه دوست داری بری مامایی یا پرستاری گفتم نه و اونجا بود که ترسیدم نکنه به خاطر بزرگ بودن اسم پزشکی هست که میخوام برم سراغش و خودم رو گول میزنم که هدفم کمکه….شاید در مورد شما اینطور نباشه و واقعا با تغییر مسیرتون موفق تر باشین این تصمیم رو باید با حوصله و مشورت اتخاذ کنید.اما به نظرم هیچ وقت برای کاری که مطمئن هستید براتون درسته دیر نیست و تلاش برای یه هدف درست خودش عالیه…
دقیقا حرف شما رو برای خودم بررسی کردم،چون درصدی کمالگرا هستم، ولی بیشتر با منطق پیش میرم، ن کمالگرایی افراطی
میدونم دلیل دلزدگی هام چیه، من اونموقع ب چند دلیل خیلی تو خودم بودم و میخواستم تنها و تو خلوت خودم باشم،نرم افزار و برنامه نویسی دنیای تنهایی، ظاهرا کارو جمعی انجام میدن ولی ۹۹درصدش فردی انجام میشه، ازطرفی هم شرایط دانشگاه و سختی درس ها، و اینک هرکاری میکردیم ب راه بسته میرسید، خیلی حالمو گرفت، و خسته شدم، بهتره بگم خسته شدیم، تقریبا هممون همین حالو داشتیم،خودم با برنامه وارد این رشته شدم ولی نشد، و خارج از همه اینا من خیلی ب حالم تغییر دادم، و خیلی چیزا عوض شده و اون احوالات سابقو ندارم، چون خودمو شناختم
و منم مثل شما تاحالا چندتا کار متفاوت برام پیش اومد و انجام دادم ولی در نهایت خواستم پزشکی بود،چون بنظرم میاد ک کار همیشه و درهمه حال مفید و کارآمد
راجب کمک کردن ب آدما درقالب دکتر یا پرستارو ماما هم فکر کردم،خب پزشکی خیلی ارجح تر،مامایی هم خوبه، ولی پیش خودم میگم وقتی قراره بعد از این مدت انقد تغییر مسیر بدم،پس بهتره بهترین و بالاترین کارو انجام بدم،کاری ک همیشه برام مهم بوده، ک هیچ وقت شرمندگی پیش خودم نداشته باشم و ارزش وقت گذاشتن و هزینه و حرف شنیدناشو داشته باشه
ممنون ک وقت گذاشتین و مرسی از پاسخ دهی تون🌹
به نظرم بدون عجله و اینکه فکر کنید دیر میشه کاملا بررسی کنید که فضای رشته پزشکی وبیمارستان رو میپسندین یانه واقعا کم نیستن دانشجوهای پزشکی که نتونستن تو اون مسیر ادامه بدن…الآن که کروناست ولی سعی کنید در آینده یه مقدار وقت تو اورژانس بیمارستان ها بگذرونید.یا در دوره های آمادگی اورژانس که کار عملی در بیمارستان دارن شرکت کنید و با چشم از تصمیم بگیرین.موفق باشن
سلام و ممنون بابت نوشته های دل نشینتون.
پزشکی برای من سرشار از ترس ها امید های ناشناخته است.امیدوار از این که بتونم به انسان ها کمک کنم حس مفید بودن و رضایت قلبی از کارم داشته باشم اما یه سوالی دارم ازتون اگه فردی از تشریح بیزار باشه چه حیوان چه انسان میتونه پزشک بشه؟یعنی این واحد هارو در طول دوره تحصیلی با اکراه بگذرونه یا بعد از فارق التحصیلی همچنان بااین موارد درگیره؟حتی اگه بخواد تخصصش رو در رشته هایی که با این جور صحنه ها کمتر در ارتباطه ادامه بده.یا این ترس میتونه کمتر بشه؟
سلام
وقت خوش
من رتبه قبولی پزشکی رو آوردم ولی از تشریح و عمل جراحی می ترسم آیا انتخاب پزشکی درسته؟
یا اینها و ترسشون عادی میشه.
ممنون..
سلام
من دانشجوی پزشکی هستم
بنظرم عادی شدن بستگی به مقدار ترست وعلت اون داره و میتونه عادی بشه یا نشه یا حتی میتونه عادی باشه (ما الانم داریم دوستانیکه از بوی جسد حالشون بد میشه و با ماسک میان تشریح و کنار پنجره می ایستن)
درمورد جراحی هم خب جراحی همه پزشکی نیست و میتونی به بقیه قسمتها توجه کنی (بستگی به علاقت داره البته)
امیدوارم تونسته باشم کمک کنم
سلام
چطوری مطمئن بشم ک پزشکی رو دوست دارم و فقط ب خاطر پرستیژش انتخابش نکردم؟
خودتون فقط میتونید به این سوالتون جواب بدین.یه چیز درونیه.
بازم سلام امیر محمد. وقتت بخیر.
ترم دو من تازه شروع شده. همیشه دنبال اینم که تو رشته یا هر فعالیتی که هستم جزو خوب ها یا بهترین ها باشم. برای آناتومی و فیزیولوژی با کمک راهنمایی ها تو دارم خیلی خوب سرمایه گذاری میکنم و با رفرنس پیش می رم. دوست دارم فعالیت های بیشتری کنم .مثل همین مدرسه تابستانه که تو قبلا برگزار کردی. توی حیطه پزشکی بود یا مثلا تدریس مبحث غدد. امروز صبح به ذهنم رسید که برم یه سر به کمیته تحقیقات دانشکده مون بزنم. شاید بتونم از طریق تحقیق فعالیت ام رو شروع کنم. میشه بگی دیگه چه فعالیت هایی هستن که تو حیطه پزشکی هستن ؟ پیشنهادت چیه؟ و آیا ترم دو زمان مناسبی برای شروع هست ؟
سلام
میشه راهنماییم کنید من امسال پزشکی پردیس شهرمون رو میارم ولی برای پزشکی روزانه شانس خیلی پایینی دارم و امسال سال سومی هست که کنکور میدم و اگه مجددا بخوام کنکور بدم باید نظام جدید بدم و میترسم سال اینده بدتر بشه ولی با توجه به اینکه درامد خانواده ام ماهی ۴ میلیون تومن هست ممکنه بهشون فشار بیاد و من میترسم به خاطر اینکه در حین تحصیل از نظر هزینه پدر ومادرم خیلی فشار تحمل کنند در اینده یه پزشک بشم که پول محور عمل کنم در حالی اصلا دوست دارم ۱۰یا ۱۲ سال بعد فقط صرف درامد زایی پزشک باشم
حانیه جان نمیدونم تا حالا انتخاب رشته کردی یا نه اما امیدوارم اینو بخونی و بعد انتخاب بکنی فکر کنم مهلتشم امشبه.رتبت هر چی که هست در انتخاب رشته اولویت های اولت رو چیزهایی نزن که فکر میکنی میاری چیزهای بزن که که میخوای بیاری و لب مرز هستی به این قسمت میگن انتخاب های رویایی.حالا مثلا رتبت ٢٠٠٠هست قطعا نباید این انتخاب های رویاییت پزشکی تهران و شیراز و مشهد باشه.باید شهرهایی باشه که رتبه های ١٠٠٠یا١٢٠٠رو در پزشکی قبول میکنه.بعد این انتخاب رویایی برو و انتخاب های منطقی داشته باش حالا پردیس میری،پردیس رو بزن.اما شاید امکان پردیس رو از دست بدی اگه زیاد انتخاب رویایی داشته باشی چون ممکنه یکی پردیس رو زودتر در اولویت ها قرار داده باشه.حالا دیگه خودت میدونی.کنکور نظام جدید هم مطالبش خیلی سبک شده.کنکورش سخت شده اما درسا نسبت به نظام قدیم کم حجم شده
ممنون که پیاممو خوندیو ساده ازش نگذشتی وراهنماییم کردی متاسفانه هنوز به نتیجه نرسیدم ولی انتخاب رشته کردم فقط امید دارم که خدا بخواد و همین امسال دولتی رو بیارم که اگه نیارم یه مقدار سخت میشه ولی در نهایت مجبورم با این موضوع کنار بیام
سلام یه سوال دارم شما تو سال دبیرستان دانش آنوز قویی بودید اخه فکر میکنم دانش اموزایی متوسط شانسی واسه قبولی ندارن من ۱۴۰۱ کنکور دارم …
باید نظرمو تصحیح کنم اخرش منظورم این بوده که دوست ندارم پزشک باشم صرفا برای کسب درامد
نظام قدیم گفتن دوباره برگزار میشه
سلام امیر محمد عزیز،البته دیگه اخرای این مسیر ٧ ساله هستی و باید بگم اقای دکتر.میخوام بهم یه چیزی بگی یه چیزی بنویسی برام.از همین اول معذرت اگه طولانی شد.امشب یه مشاوری تو tv صحبت کرد و گفت سه رشته تاپ تجربی اشباع شده و زیرک اونیه که الان میره پرستاری و فیزیوتراپی چون جمعیت سالمند داره زباد میشه.داشتم فکر میکردم اینده شغلی در ١٠ سال اینده چی میشه ایا پزشکی اونی میمونه که الان هست یا نه!!بعد فکر کردم که واقعا ١٠سال بعد چقدر رشته هایی مثل مهندسی،برق و عمرانو کامپیوتر مهم میشه و بازار کارش زیاد و چقدر خوبه ادم بره تو این رشته ها چون واقعا الان مهم نیست مهمچند ساله بعده و به خودم اومدمدیدم من هییییچ علاقه ای به این رشته هاندارم(حتی ١درصد چون اگه داشتم احتمال انتخاب کردنشون بود)حالا حتی اگه بازارکارش چند سال بعد معرکه بشه،(کلا هر چیزی که به زیست و ارگان های بدن مربوط باشه دوست دارم و تنهادلیلم درسه چهار سال قبل،از انتخاب تجربی فقط زیستش بود نه حتی این رشته های پزشکی و دندان و…)بعد گفتم دبیری زیست که دوسش دارم اما میبینم حوصله ٢٠تا بچه رو ندارم و اگه درسو نفهمن و دوباره توضیح بدم دیوونه میشم چون تجربه یاد دادن به همکلاسیهام رو داشتم.یه جا خوندم اگه رفاه و اسایش میخوای بین دندان و پزشکی دندان رو انتخاب کن اما من نه دندان دوس دارم نه داروسازی.پرستاری رو هم اصلا دوس ندارم.برای من میمونه پزشکی،ایا علاقه دارم یا نه!؟احساس میکنم دارم،اما گاهی فکر میکنم این علاقه یه توهمه نمیدونم نمیدونم واقعا نمیدونم.نمیدونم نگران بازارکار اینده باشم نگران علاقم باشم که روش تردید دارم.واقعا نمیدونم.میشه یه چیزی بگی دارم دیوونه میشم.تمام ذهنم رو درگیر کرده کسی هم نبود تا باهاش صحبت کنم و حرفم رو بفهمه،احساس کردم چون تو در مورد ابرروندها خوندی حرفامو درک کنی(البته یه مقاله دانلود کردم در موردش بعدا میخونم الان خیلی ذهنم مشوشه)لطفا یه چیزی بگو:-(
آیدا.
نمیتونی بفهمی که صد در صد علاقه داری یا نه. من و تو و هر کس دیگهای حدس میزنه که علاقه داره و بعدش وارد میشه.
و این رو بدون که قسمتی از علاقه هم ساختنی هست.
متوجه شدم،واقعا حرفت بهم کمک کرد.ازت ممنونم.
فکرکنم دلیل این تردیدهام ترس هست؛ترس از اینده ای که معلوم نیست چیه!به هر حال من اگه وارد پزشکی بشم حداقل ١۵ سال بعدش من یک پزشک متخصص یا فوق تخصص میشم و میترسم که دیگه ٢٠،١۵ سال دیگه اصلا به پزشک نیازی نباشه.خب قطعا ادم دلش نمیخواد بعد زحماتی که کشیده بشینه تو خونه.ولی خب همیشه میگم ادم اگه تو هر کاری بهترین خودش باشه دچار مشکلاتی مثل بیکاری نمیشه حالا تو هر کاری.شایدم اینو صرفا برای دلگرمی خودم میگم
دوست عزیز متاسفانه تو کشور ما هر کی ی نسخه میپیچه مردم فکر میکنن اون نسخه خوبه میفهمم که نگران رشته آینده ات هستی اما نه رشته های تجربی اشباع شده نه ریاضی درسته بچه های زیادی دارن مهندسی میخونن اما همه مهندس نمیشن (ی عده فقط مدرک گرا هستن و فقط اومدن مدرک بگیرن آخرش هم میرن دنبال ی کار دیگه) ، (ی عده هم فقط برای فرار از سربازی میان ی مهندسی بخونن که هم عریضه رو خالی نکن و هم ی درسی خونده باشه )(ی عده هم از ناچاری میان چون مهندسی رو دانشگاه یالغوز آباد هم داره اما اینا و خیلی امثال اینا هیچوقت مهندس نمیشن و فقط ی مدرک میگیرن تهش هم میگن مهندسی آینده نداره ما خوندیم چی شدیم انگار که اینا تو ی دانشگاه تاپ با ی معدل تاپ و علاقه تاپ فارغ شدن درسته تعداد ورودی های مهندسی زیاده اما تعداد مهندسا خیلی کمه زیاد نگران نباشید با این وضع کرونا هر کی که مبتلا بشه چند سال بعد تازه میفهمه چه بلایی سرش اومده و اونوقته که از این دکتر به اون دکتر پرش میکنه در ضمن اونی که گفته جمعیت سالمند داره زیاد میشه زیاد به تو و علاقه ات ربط نداره
خودم دانشجوی این رشته ام و حرفاتون دلگرم کننده است
واقعا از این که هرروز ناله ی دانشجوهای پزشکی رو میبینم خسته شدم و ناخوداگاه پشیمون میشم و از غول بزرگی که جلوم قرار داره میترسم ولی خب همه این ها وقتی که میبینم واقعا به درسی که میخونم علاقه دارم از بین میره.ای کاش دانشجوهای پزشکی از زیبایی های این رشته هم بیشتر بگن.
سلام،مطالب فوقالعادهایبوداماآرزومیکنمکاشهرگزنمیخوندمشون!اما اونقدر بیانتون از پزشکی شبیه طرز فکر من بود که نتونستم نخونمش.
مندانشجویترم۳داروسازیهستمیهسالپشتکنکورموندمودراین یهسال اونقدر سختی کشیدم و به خودم صدمه زدم وفقط به امیدپزشک شدن همهی سختی ها رو تحمل کردم که هرچند دلم تمنا می کرد اما جسمم والبته خواهش کسانی کهدوستم داشتند اجازه نمیداد دوباره پشت کنکور بمونم به امید پزشکی انتخاب رشته کردم وداروسازی قبول شدم اوایل برام خیلی سخت بود تبریک وتمجید دیگران برام اهمیت نداشت فکر کردم شاید به قول خیلیا باهاش کنار میام اما هنوز بعد از ۳ ترم نه تنها از حسم به پزشکی کمتر نشده بلکه بیش تر حسرت می خورم و هنوز به کورسوی امیدی که شاید بازم بشه رویام به حقیقت بپیونده دل بستم.من معدل الف دانشگاه و جز ۳ نفر برتر ورودی هستم.و مطمئنم اگه دانشجوی پزشکی بودم تلاشم به خاطر علاقم چندین برابر الانبود
بهامیدقبولیدرداروسازیبالینیتلاشمیکنم.میدونمنمیتونهجایپزشکیروبرام پرکنه اما حداقل آرومم می کنه و باعث میشه درس بخونم.
سلام خیلی عالی بود من اول دبیرستانم نه نمونه درس می خونم نه تیزهوشان ولی خیلی براشون تلاش کردم خب به قول مامانم خدا خوبتو می خواد و این حرفا هدفم پزشکیه فقط خواستم بگم تک تک کلماتتون بوی آرامش و امید میداد
سلام اقای دکتر❤
من از وقتی این نامه شمارو خوندم تلاشم خیلی بیشتر شده واسه اینکه پزشکی قبول بشم و من الان سال اخر رشته تجربی هستم و۱۴۰۰ کنکور دارم خیلی استرس دارم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید چیکار کنم واقعیتش اینه کسی نیست راهنماییم کنه
❤❤❤
سلام(: میخواستم بگم مرسی بابت این مطلب مفیدتون…باعث شد خودم رو بهتر بشناسیم وبار هم انگیزه بگیرم(:♡
۳ تا حدود ۴ سال اول پزشکی دقیقا همین بودم ، به قول شما دور و برم رو با کسایی که دائما غر میزدن پر کرده بودم ، پکیج آناتومی رو لب مرز پاس کردم و بقیه درسایی مثل بیوشیمی و فیزیولوژی رو به لطف المپیادی بودن توو دوران دبیرستان گذروندم ، اما از فیزیوپات به خودم اومدم و البته یکی از دلالیلش هم نزدیک شدن به چیزی از پزشکی که توو ذهنم بود میتونه باشه ، الان هم دانشجوی عالی ای نیستم اما همه اساتید بخاطر عشق و علاقه و پیگیر بودنم من رو تشویق میکنن ، متاسفانه راه برگشتی نیست اما هر وقتی هم شروع کنی دیر نیست ، البته من همچنان از خودم ناراضیم و این ناراضی بودن باعث تلاش بیشتر من میشه. مرسی بخاطر وبلاگ فوق العادتون . انگیزه ام مضاعف شد:))
خوشحالم که اینطور شد برات طاهره. امیدوارم بعدا هم بیای و برام بنویسی از ادامهی مسیر.
https://t.me/konkour_unique
سلام نگار جان
https://t.me/konkorrr99manabe
اولین لینک کانال مشاوره یونیک
و دومی نمونه سوالات خوبی داره
خیلی ممنونم ازت❤
همرنگ این جماعت نشو. همرنگ آنها شدن یعنی مرگ
عاشق این جملم ، باورش دارم اما گاهی مثل آدما ی دیگه شدن رو تجربه میکنم ، واقعا تجربه مرگه درحالی که ظاهرا زنده ای …
دکتر میشه بگی چجوری بین این آدما زندگی کردی ؟
از همون اول که دانش آموز بودی به فکرش بودی
الان من ی کنکوری ام ، اما خیلی شده که جا بزنم و همرنگ جماعت شم ، یادم بره برای چی دارم تلاش میکنم …
کاش میشد از اون دوران خودتون هم بگید…
سلام
خوبی دکتر ، منم بد نیستم خدارو شکر
از حالم اگر بپرسی بدک نیست خوشحالم که حال شما خوب هست
به طرز عجیبی دوست دارم موفق باشی در رشته پزشکی
من نتونستم پزشکی بخونم رفتم دارایی . حس میکردم بعد از استخدام میتونم با خیال راحت بدون مشکل مالی برم سراغ آرزوی قدیمی و ابدی خودم “پزشکی”!
اما روز از روز بدتر میشه دیگه نمیشه دیگه این آرزو رفت زیر خاک ، اون زیر زیر
فکر پزشکی موهایم را سفید ۳۰ سال دارم هفته ایی نشده به این آرزویم فکر نکنم. میدانم هیچ کس باور نمی کند خودم هم باور نمیکنم اما من به آرزوی لباس سفید ، موهایم را سفید کردم . ای پزشکی
دکتر قربانی من دو سه سال پیش هم پستی برات نوشته بودم . دکتر تو را خدا یه راهی جلوی پام قرار بده . من دیگه بعد ۸ سال چیزی از زیست یادم نیست کجایی عربی ۸۰ درصد کجایی فیزیک کجایی ریاضی هندسه . ای وای بر آرزوهایم
ای وای بر زندگی من .
خب اشکالی نداره که چیزی یادتون نیست.انقدر آموزش درسا زیاااااااااادن تو اینترنت که دیگه میتونید بخونید.سایت های مختلف کانالای تلگرام مختلف اصلا هستن کسایی که کل زیستو خط به خط رایگان بدون هیچ هزینه ای درس دادن مثل استاد جشانی پور تو کانال تلگرامش…اگه بگردید کلی آموزش پیدا میکنید.قشنگ درسارو توضیح دادن.روشای درس خوندنو حتی.
سلام دوست عزیز
💖هیچ وقت برای دنبال کردن ارزو ها دیر نیست…
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
ک خود راه گویدت ک چون باید کرد...
❤من سایت الا رو پیشنهاد میکنم کیفیت اموزش ها خیلی خوبه و کاملا رایگان
❤زیست جلال موقاری توی همون سایت الا پیدا میکنید بی نظیر😍
ازمون های ماز زیست هم فوق العاده است.
❤ کتابای عمومی خیلی سبز
❤عربی خیییلی سبک تر شده اصلا با قواعد سنگین چند سال قبل
قابل مقایسه نیست..
❤دینی هم یه درس حفظی شبی نیم ساعت بخونین حله😉
متن کتاب خیلی مهم تر از تست و ارتباط مفاهیم ایات شعر و متن خیلی مهم
❤ادبیات یه درس مهارتی و از همه دروس عمومی مهمتر
۳ تا ۲۰ دیقه اخر شب تست قرایت ارایه و لغت
از تعداد کم شروع کنید ک گوشت بشه بچسبه به مغزتون🤣 بعدش کم کم زیاد کنید😊
دستور سوالاش سلیقه ای تسلط روی بقیه مباحث زودتر بدست میاد😊
❤واس زبان و ریاضی هیچ پیشنهادی ندارم😩
❤برای شیمی باتوجه به مسئله محور شدن سوالات کنکور کتاب مسائل شیمی خیلی سبز پیشنهاد میکنم چندین دور مسائل حل کنید.
❤فیزیک سوالات ابی قلم چی و تهیه کاغذ های کوچولو برای مرور ایده های خوب و جالب
در همه مراحل سعی کنید خودتون رو طراح سوالای کنکور فرض کنید که قرار حال بچه ها رو بگیره🤣
انگار هرچی انتقام جویانه تر باشه سوالات
بهشون جایزه میدن😬
امیدوارم براتون مفید باشه😊
اینو یادم رفت بگم ک
من سال کنکورم مشاور داشتم اما حقییقتااا هیچ تاثیری نداره…
ویس های مشاوره ای کانال تلگرامی یونیک خیییلی مفید بود برام
موفق و شاد باشید😊🌹😊
سلام خانم فائزه ببخشید میشه آیدی این کانالی که میگین رو بگین؟خیییییلی ممنون میشم(آخه منم کنکوریم بعد شرایط و وضعت مالیمون جوری نیست که بتونم مشاور داشته باشم)
خیلی ممنونم از همتون . نکته اشتراک من با پزشکان و دانشجویان پزشکی و داوطلبان کنکور پزشکی فقط دیپلم تجربی هست . خیلی خوشحالم که اشتراک را با شماها دارم .
برای زبان هم میتونید از درک متن دکتر شهاب اناری استفاده کنید که عالیه و زبان جامع کنکور تالیف دکتر شهاب اناری و روزبه شهلایی مبتکران استفاده کنید خیلی کتابای خوب و موثری بودن برای من.
خیلی ممنون چشم
سلام.حال دلتون خوب
می تونید از سایت الا استفاده کنید.اموزش صفر تا صد مطالب رو بصورت رایگان داره
با ارزوی موفقیتتون
سلام ….من ۳۱سالمه،یه ساله که دارم پزشکی میخونم ،فوق لیسانس شیمی هم دارم،سال ۸۵ که برای اولین بار کنکور دادم با اینکه همه از من توقع پزشکی داشتن چون از خون و هرچی مربوط به بیمارستان بود متنفر بودم و بخاطر دل خودم شیمی رو انتخاب کردم و ادامه دادم بگذریم از اینکه هیچ وقت مجال نه تحقیق و پژوهش و نه کاری مرتبط با رشته و علاقه ام پیدا نکردم و همین باعث شد که علاقه ام کمرنگ بشه اما بازم پشیمون نشدم از انتخابم ،من اون زمان با عشق انتخاب کردم الان هم با عشق پزشکی رو انتخاب کردم و براش جنگیدم و به دست اوردم و دارم لحظه به لحظه اش رو زندگی میکنم ….نمیخام شعار بدم چون انجامش دادم،از لحظه ای که تصمیم گرفتم بخونم تا حتی روز قبل از کنکور اتفاقاتی برام افتاد از بستری شدن بابام تو بیمارستان و منفی هایی که میشنیدم اما همیشه یه چیز مانع از تسلیم شدنم بود ….تصورکردن…..تصور اینکه من به خواسته ام رسیدم ضربان قلبم بالا میرفت و اشتیاقی دیوانه وار داشتم و من دوباره میجنگیدم با تنبلی با حرفای منفی با هر چیزی که به اسم سرنوشت میخاست مانع از رسیدن من به خواسته ام بشه…..پس اگه واقعا دوسش داری بجنگ تا بهش برسی و اما و اگرو ای کاش و …. نیار ما فقط یه بار زندگی میکنیم، الان میگم خدایا شکرت خدایا ممنونتم ….خدایا به من و به ما کمک کن تا زیبا زندگی کنیم و زمین رو جای بهتری کنیم ….
واقعا احسنت بر شما.
انشاالله منم بتونم مثل شما بتونم به پزشکی برسم به قول شما فقط یک بار زندگی میکنیم دفعه بعدی وجود نداره . ممنون واقعا .
درود بر پزشکی و پزشکان عاشق
مطلب فوق العاده ای بود
منم همین هفته پیش کنکور دادم ولی سال پیش تلاس خوبی نداشتم از الان میخام شروع کنم برای کنکور ۱۴۰۰
امیدوارم تلاشم جوری باشه ک ۱۰ سال دیگه ی پزشک عاشق ب جامعه تحویل بدم☺
یادتون نره پزشکی واقعا ارزش هر سختی رو داره …
همه ی سختی ها تو دوران تحصیل وقتی حال خوب و خوش و شادی مریض و خانوادش رو ببینی در یک آن از ذهنت پاک میشه
با آرزوی موفقیت برای تمام عاشقان این رشته مقدس
چه حرفهای قشنگی
چقدر امیدبخش
چقدر عاشقانه
چقدر حس خوب داشتن
چقدر حس خوب دادن
کنکور و سختی های دبیرستان تموم میشن، و من مطمئنم که میخوام تو این راه قدم بذارم.
امیدوارم لیاقت کمک کردم به جسم و روح ادمارو داشته باشم 🙂
همیشه شاد و موفق باشید…
سلام
من یه زن ۲۷ساله و چند ساله به خاطر ازدواج و دوتا بچه درسمو کنار گذاشتم
در حقیقت بعد پیش دانشگاهی دیگه لای کتاب درسی رو ندیدم .
من از بچگی عاشق درس خوندن بودم و بعد ازدواج و بچه دار شدن همیشه حسرت نخوندن درس ازارم میداد من اگه درس نخونم و چیزی یاد نگیرم میمیرم و شدیدا وابسته به یادگیری و درس هستم
و حالا بعد هشت سال تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم و درس بخونم
و فوق العاده انگیزه دارم و فقط گاهی که بچه ها اذیت میکنن ناامید میشم.و من عاشق پزشکیم ?شاید بخندید بهم ولی خیلی دوست دارم جوری بخونم که قبول بشم
شدیدا به یه همراه و پشتیبان و یه نفر که تجربه داره تو درس و کنکور نیاز دارم
ایا به نظرتون من میتونم قیبول شم
چطوری درس بخونم
پرسا جون امید دارم که موفق میشی اگه کمکی خواستی من هستم خودمم پشت کنکوریم این ای دی منه تو تلگرا مaydahamidi@
سلام پریسا
یکی از همکلاسی های من دقیقا شرایط تورو داره ولی خیلی زحمت کشید و تونست چیزی که میخواد رو به دست بیاره
به جرئت میگم از خیلی دانشجوها که سنشون کمتره و شرایط راحت تری دارن بهتر درس می خونه و از پزشکی لذت میبره
اگر از ته دل پزشکی رو بخوای و همه تلاشتو براش بکنی قطعا به دستش میاری و در نهایت قدرشو بیشتر از خیلی ادمای دیگه میدونی.
وای ممنونم واقعا کلی انگیزه گرفتم
و اره واقعا من شدیدا علاقه مندم به این حرفه و سختی هارو به جون میخرم
سلام عزیزم معلومه که میتونی من یه نفر رو میشناسم که با وجود شوهر و بچه درس خوند و البته اون هدفش قبولی تو ازمون وکالت بود و تلاش کردو قبول شد و الان یه خانوم وکیله و صد البته که از این موارد زیاده
سلام بر اقای دکتر قربانی و تمام دوستان خوبم
میخواستم بدونم چه کتاب تستایی برای پایه یازدهم میتونه بهم در کسب درصد های بالای کنکور کمک کنه
من برای دهمم خیلی سبز استفاده کردم اما چند نفر امسال پیشنهاد کردن که برای یازدهمم سیر تا پیاز بگیرم
لطفا کمکم میکنید که چه کتاب تست هایی برای دروس تخصصی و عمومی یازدهم خوبه
خیلی سبز ، نشر الگو ، گاج ، خانه زیست شناسی ، سیر تا پیاز ، مبتکران …؟
دوستان اگر شماهم نظر یا تجربه ای داشتید لطفا کمک کنید
مرسی از همتون ☺
سلام
به هیچ وجه درگیر اینک کدوم منبع رو انتخاب کنی نشو.از هر کی بپرسی یه منبع رو میگه. یه رتبه برتر خیلی سبز خونده، یکی میکرو. تعدد منابع الان خیلی زیاد شده و اگ زیاد فکرت درگیر انتخاب منبع باشه، فقط الکی ذهن خودتو مشغول می کنی. زیادم تفاوتی نداره. مهم اینه ک درست بخونی و تو بازه های معین، مرور + تست + تحلیل داشته باشی. برای بعضی درسا هم به دلخواه میتونی خلاصه برداری داشته باشی. به قول متمم حتی خلاصه رو بنویس و بنداز دور. خود خلاصه نوشتن باعث میشه، یادگیریت تثبیت بشه. مثلا برای فصل هورمون ها، خلاصه ضروریه.
حالا برای زیست خیلی سبز یا میکرو به نظر من بهتره. برای شیمی هم مبتکران یا خیلی سبز.
اگر با درسنامه و کمک درسی های فیزیک، نتونستی با فیزیک خوب ارتباط برقرار کنی، از فیزیک فرید شهریاری استفاده کن. که فیزیک رو کاملا مفهومی یاد می گیری.
سلام
سرچ کنید سایت …، الان حضور ذهن ندارم ادرس رو … یه پست دارن که درباره بهترین منابع کنکور نظام جدید و قدیم برای هر درس مطرح کردن و در هر رشته ای .اون کمکتون میکنه
اسم سایت توسط امیرمحمد حذف شد.
تبلیغ کنکوری ممنوع.
یه بنده خدایی بود که میگفت اینجوری کتاب کمک درسیتونو انتخاب کنید : یه فصل از کتابو قشنگ بلد باشید و همون رو تو کتاب کار باز کنید و با چند تا کتاب کار دیگه مقایسه کنید و ببینید کدام رو بهتر میفهمید و بیشتر به دلتون می چسبه.مثلا ممکنه یه کتاب زیادی توضیح داده باشه یه کتاب کم ولی یکی درست به اندازه و…..خلاصه چون هر آدم با اون یکی متفاوته پس ممکنه یه کتاب کار به کار یکی خیلی بیاد ولی به کار یه شخص دیگه نیاد.
سخنان دکتر مکری فوق العاددددده بود و دید فوق العاده ای رو بهم داد.لذت بسیار زیادی بردم از شنیدنش.یکی از نگرانی های من همین وقت زیادی بود که صرف موفقیت باید بشه اما حالا دیگه خیلی از نظر ذهنی اروم ترم.و این رو مدیون تو هستم امیر جان
سلام من یک دانش اموز دهم رشته تجربی هستم روزی ۳ ساعت کمتر هم مطالعه دارم و در مدرسه استعداد های درخشان تحصیل می کنم من اونقد به خودم اطمینان دارم که مطمعنم پزشکی قبول می شم اما ……. راستش من دلم پزشکی رو به همراه جوانی کردن ها می خواد اما از طرفی پدرو مادرم ارزوشومه من پزشک بشم اما یه ترسی ته دلم هست که می تونم توی پزشکی طاقت بیترم ظرفیتشو دارم یا نه ولی من خیلی به تحقیق و کشف علاقه دارم و همیشه توی ویکیپدیا در حال مطالعه هستم اما سوال تینجاست که می تونم توی پزشکی دووم بیارم یا نه
همه چیز به این وابسته است که توی این سه سال چجوری سبک زندگی بقیه ی عمرت رو تعیین کنی
باید از الان ویژگی هاو استعداد های خودت رو بشناسی و در صدد رفع نواقص و تکمیل و پروراندن استعداد هات باشی و life style درستی رو برای خودت بسازی
این سایت سایت خوبی هست و البته متمم هم
سعی کن مطالعه ی متون دینی رو هم توی برنامه روزانت بگنجونی(مثلا قرآن و صحیفه سجادیه)
خطبه متقین از نهج البلاغه و نامه امام علی به عثمان ابن حنیف والی بصره از جمله سخنان اعجاز انگیز امیر المومنینه حتما بخون
از خدا آرزوی توفیق برای تو دوست عزیز دارم
سلام بسیار لذت بردم
دخترم ورودی ۹۵و استاژر هست و خوشحالم که این مسیر را انتخاب کرد هر چند به عنوان یک مادر همیشه نگران خواهم بود به خصوص در این ایام کرونا امیدوارم همه کادر درمان سلامت باشند و همچنین دخترم و امیدوارم پست کنکوری ها هم به آرزوهاشون برسن . دوران سختیی دارید اما آخرش شیرین خواهد بود قطعا….
سلاممممم خیلی ممنون که انقد قشنگ نوشتید
من اینو چند ماه پیش برای اولین بار خوندم و دوباره دیروز برای دومین بار خوندمش اما حسی که به این حرفا داشتم از چند ماه پیش تغییر کرده بود دیروز که اینارو خوندم انگیزه بیشتری گرفتم ممنون برای نوشته های قشنگ و دلرباتون 🙂
من دانش اموز سال دهم تجربی هستم و خیلی انگیزه دارم برای کنکور و رشته قشنگ پزشکی و رویاهای جذابمممم 🙂 ☺?
ولی بعضی وقتا این فکر میاد تو سرم که نکنه کنکور انقد سخت باشه که نتونم قبول شم؟؟؟ یا اگه قبول نشم چی میشه ؟؟؟یا …
با وجود انگیزه ای که دارم بعضی وقتا نا امید از عالم و آدم میشم و ترس میاد سراغم و خیلی اذیت میشم
تو این روزای نا امیدی چه پیشنهادی برای ماهایی که اندکیییی تا کنور وقت داریم دارید؟! لطفا کمک میکنید خیلی زیاد ممنون :))
همیشه خواننده بودم اما اینبار دوست داشتم بنویسم؛ چون این متن قدیمی که تاریخ تولید دو سال پیش رو داره خیلی ناگهانی، وسط روزای شلوغ زندگیم با عجیب ترین زمانبندی اومد جلو چشمم!( شایدم الان من فقط به این مضمون حساس شدم)
چیزی که ازش مطمئنم اینه که منِ امروز پزشکی رو بیشتر از منِ کنکوری دوست داره، منِ امروز از آنچه که میخونه و سبک زندگی که داره، لذت میبره، اما مشکل کجاست؟ اون هنوز نمیدونه دلیل اصلی لذتش چیه! یه چیزی ذهنشو قلقک میده که این بهترین راهی بود که میتونستی برای زندگیت انتخاب کنی؟ میدونه که قابلیت های یه پزشک خوب شدن رو داره اما نگرانه اینه که نکنه یه ریحان بهتر با آرامش بیشتر تو یه مسیر دیگه انتظارشو می کشه؟
اون دنبال جواب سواله که نشه یه پزشک غرغرو همرنگ جماعت که وقتی داره رویایی ۱۸ سالگیشو زندگی میکنه ناله و فغانش گوش فلک رو کر کرده و دیگه خودشم یادش نیست این همون چیزی بود که خودش میخواست!
پ.ن: با وجود همه این سوال ها حتی ۱ مسیر جایگزین هم به ذهنم نرسیده!
سلام:)
انشالله که حالتون خوب باشه.
یه سوال برام پیش اومده بود؛ اینکه پزشکی به شیوه نوین دقیقا چیه؟ چه فرقی با غیر نوین داره؟
و درکل نظرشما چیه در این باره؟
ممنون پیشاپیش:)))
خداقوت..
سلام محدثه.
وقتی میگیم نوین یا ادغام (Integrated)، منظور اینه که به جای اینکه بیان به شما یه ترم آناتومی یاد بدن و یه ترم فیزیولوژی و …، اینا رو بخش بخش کردن و هر کدوم رو در دستگاه مرتبط به خودش بررسی میکنند. مثلا دستگاه گوارش: آناتومی گوارش + بافتشناسی گوارش + جنینشناسی گوارش + فیزیولوژی گوارش.
در شیوهی غیرنوین، چنین چیزی نبود. یه درس بود آناتومی که کل آناتومی بدن درس داده میشد، یه درس بود بافتشناسی و …
نظر شخصی من اینه که دانشگاههای ما Pseudo-integration هستند در مقطع فعلی، نه ادغام واقعی.
سلام،جنس حرفهای شما شبیه محمدرضا شعبانعلی عزیز است.نوع گفتار برای من تداعی کننده صحبت های ایشونه
سلام
قبلا یه بار همینجا حرفی زدم ازین که به اجبار درس می خونم و این حرفا
نمیدونم چجوری ولی متن های شما باعث شد حس بهتری پیدا کنم
یه حس عجیبب مثل یه شعله که تا حالا حس نکردم. الان که فکر میکنم میبینم اونقدر ها هم بدنیس درواقع منی که تو طبیعت عنکبوت وعقرب جمع میکردم و سال هشتم برای روز ازمایش ۳۳ تا قورباغه تشریح کردم و گره دهلیزی بطنی رو در فاصله ی بطن ها و دهلیز ها با نخ بستم تا ضربان بطن و دهلیز نامنظم شه (تو اینستاگرامم عکساش هست mo-rf-gh )همچین بی علاقه به پزشکی نبودم و درضمن با توجه به اینکه شما هم مینویسید و هم به پزشکیتون میرسید شاید خیلی وقت برا فعالیت جانبی زیاد نباشه ولی یه خورده وقت هست
منی که الان براتون اینو نوشت اون روز افسرده بود و الان میخواد دنیارو فتح کنه …
امیدوارم زندگیتون سرشار از امید و موفقیت باشه 🙂
چه دلی داری تو پسر.
یاخداااا بیچاره اون قورباغه ها
سلام… میدونم زیر اینپست جای این سوال نیست ولی لطف میکنین راهنمایی کنین… من ترم سه پزشکی ام و میخوام وارد حوزه تحقیقات بشم… راستش هنوز خودم هم خیلی دقیق نمیدونم ک ادامه دهنده این راه هستم یا نه ولی دوس دارم تجربه اش کنم… میشه یه اطلاعاتی بدین ا این مسیر؟ به نظرتونکار درسته وارد این ماجرا شدن و ایا از لحاظ زمانی درسته؟
سلام غزل. من چون خودم وارد نشدم – نه این که بد باشه، اولویتم نبود – نمیتونم راهنمای خوبی در این زمینه باشم.
سلام. من فکر می کنم چکیده مطلب شما یعنی این که در سختی ها هم شاد باشیم و زندگی کنیم به نظر من پزشکی رشته ایه که واقعا میشه در کنار تمام سختی هاش شاد بود وقتی بیماری رو درمان می کنی یه حس خوب بهت دست میده. من می خوام یه انتقاد کوچیک از شما بکنم کاش الان یعنی هنوز که پزشکی رو تموم نکردین درباره سختی و اسانی ان چطور با پزشکی زندگی کردن اینجور نمی گفتین ولی در کل عالی بود بازم ببخشید. من در جایگاهی نیستم که انتقاد کنم. ولی یه سوال از شما دارم؟ یه شخص که هیچ علاقه ای به پزشکی نداره و به اجبار خانواده اومده رشته پزشکی چطور از این شخص توقعی هست که با پزشکی زندگی کنه و شاد باشه …. خیلی زیاد متن هاتونو خوندم ولی هیچوقت توش جواب اینو نیافتم. موفق باشید .
سلام اقای دکتر ورودی ۹۲ هستند و فارغ التحصیل شدند
سلام مریم جان. من چند ماهی مرخصی بودم و هنوز فارغ از دانشگاه نشدم.
سلام و درود بر شما عذرخواهی میکنم نمیدونستم
انشالله که با موفقیت فارغ الحتصیل بشید
سلام اقای دکتر. راستش من یه پسر پشت کنکوری هستم تو یکی از شهر های کوچک استان هرمزگان که حتی کتابخانه هم نداره راستش من اولین باره دارم میبینم که یک نفر معایب و بدی پزشکی رو میگه ولی از شما ممنونم که این حقیقت ها رو میگین راسش من یک سال دست نخورده وقت دارم ولی قبلش هیچ انگیزه ای نداشتم حتی گوشی مو هم کنار گذاشتم امروز واقعا حالم بد بود می خواستم تمامه کتابامو وسط حیات جمع کنم و اتیش بزنم تا از ترس این که قبول نشم و بعدش از همه سرکوفت بخورم خلاص ی
بشم . ولی از نامه شما فهمیدم که میشه با سختی ها هم زندگی کرد و شاد بود ….
سلام
من امسال سومین سالی هست که کنکور میدم همیشه ارزوی پزشکی داشتم ودارم اما تلاشم به اندازه کافی نبود حتی بعد سه سال کنکور هرسال به خودم قول میدم جبران کنم ولی نمیش الانم کمتر از یه ماه مونده به کنکور اگه چیزایی که خوندمو مرور کنم شاید یه رشته قابل قبولی بیارم اما پزشکی نه وهربار به این فکر میکنم ده سال بعد خودمو میبینم که حسرت میخورم نمیدونم چیکار کنم خانوادم تا الان حمایت کردن ولی میگن امسال دیگه نمیزاریم وایسی ازمون نظام قدیمم سال بعد برگزار نمیش به نظر شما با توجه به علاقه زیادم وتنبلیم وشرایط سختی که برای سال بعد دارم پزشکی ارزششو داره؟اگه این بار همه تلاشمو انجام بدم
سلام کیمیا . می دونم نظر من زیاد واست مهم نیست ولی اگه یک سال دیگه بمونی و خدایی نکرده قبول نشی خیلی زندگی برات دشوار و هیچوقت دیگه این سنت تکرار نمیشه پس امسال به امید خدا قبول میشی و میری دنبال هدف های زندگیت
کاش یه مشاور مثه شما داشتم..با خوندن این مطالب قوتی دوباره گرفتم که اگه کم کاری کردم تو درس خوندن برای کنکور میتونم بازهم برای چیزی که عاشقشم به تعادل درس بخونم و تلاش کنم و بیشتر و بیشتر عاشق هدفم بشم و ازش لذت ببرم.بسیار ممنون بابت حرفا و مطالبتون(یه پشت کنکوری ؛)..)
سلام اقای دکتر وقتتون بخیر
میدونم شاید بیان کردن این مطالب در اینجا خیلی کار درستی نباشه اما من واقعا حالم بده زمان هایی رو که درس نمیخونم بعدش خودخوری عجیبی به سراغم میاد الان ۳۴ روز دیگه تا کنکوره و حس نا امیدی برزگی به سراغم اومده ?میشه راهنماییم کنید
???
سلام لطفا از مراحل تحصیل در مدرسه و تغییر رشته و مطالعه برای کنکور هم توضیحاتی رو بدین
ممنون
نوشته های شما برای من مثل گمشده هایی هستند که پس از مدت ها جستجو پیداشون کردم.دغدغه هایی که تو ذهنم بالا پایین می شدن و بالاخره دیدم یه نفر دیگه بسیار زیبا تر از افکار من،در موردشون حرف زده.
از روز اولی که زندگیم به دانشجوی پزشکی بودن تغییر کرد،بارها تو خوابگاه افرادی رو دیدم که گله ها و شکایاتشون از پزشکی همه حس و حال خوبی رو که موقع ورود به این رشته داشتم رو از بین می برد.
زمان برد تا بتونم دریچه نگاهمو عوض کنم،اولا فکر میکردم اگه فلان سال بالایی هر حرفی میزنه حتما درسته و هیچی نباشه تجربش از من خیلی بیشتره…
اما وقتی دیدم ترم ها میگذرن و من چیز دیگه ای رو میبینم و تجربه میکنم،سعی کردم دید مستقل تری به دست بیارم…
ممنونم که می نویسید،خوندن نوشته های آدمی که آلودگی های ذهنی مشابهی با من داره،برام لذت بخشه.
سلام من یه ماه دیگه کنکور دارم درسام خوبه رو شیمی و فیزیک سرمایه گذاری کردم بعد از عید بالای ۸۰ ۹۰ میزنم تو ازمونا باتو جه به بقیه درسا فکر میکنم قبول میشم ولی الان که ۳۵ روز مونده به کنکور یه سوال تو ذهنمه این که من اینجا چیکار میکنم من اصلا استعداد و علاقم تو ورزش وموسیقیه و حتی فکر به اینکه به خوام بعد این همه سال بیخیال اینا بشم باعث میشه بغض کنم
تو این سه سال خداشاهده هروقت نخوندم تو خونه چیزی جز بدبختی نموند برام همه دعوا و داد که فلان رفیقتو ببین ترازش شده ۷۰۰۰ تو هنوز فلانی و غیره نمیگم نخوندم ولی خداشاهده اگه خوندم درس رو دوست داشتم نه چیز دیگه اگه خوندم هدفم خودم نبود این بود که رفیقم میگه بهم درس بده برم براش توضییح بدم و تمام کل هدفم همین بود میدونم اگه قبول نشدم نگهم میدارن مثل ابجبم که نگهش داشتن تا دندان قبول شه با هزار جون کندن قبول شد فکر نکنم ارزششو داشت بحث علاقه نیست فشار خانوادس میگن اگه قبول نشی فردا انتظار هیچ حمایتی از ما نداشته باش …
بخونم باهام خوبن نخونم نیستن البته عادت کردم (هرچند گیرنده درد سازش نداره) ولی هنوز دارم ادامه میدم شاید بعد کنکور تونستم حس خوبی پیدا کنم.
راستی اینم بگم جالبه
کلاس اول میخواین چیکاره شین پرسیدن یکی گفت معلم یکی گفت خلبان یکی گفت اشپز یگی گفت کارگردان اول راهنمایی پرسیدن یکی گفت مهندس یکی گفت برنامه نویس یکی گفت نمیدونم یکی گفت وکیل اول دبیرستان پرسیدن و همه یک صدا جیغ زدن پزشک
متاسفم که این طور هست. تنها میتونم بگم که چنین چیزی رو بارها دیدم و نمیدونم بابتش چه کاری از دست من بر میاد که انجام بدم.
توی تمام این خانواده ها اینـمشکلات هست و اینم بخاطر اینه که اونا نگران اینده بچشونن وگرنه خاطرت جمع اگه امسال هم قبول نشی بازم هواتو دارم و بهت کمک میکنن
شاید درست نباشه من حرفی بزنم ولی نمی تونم ساکت باشم،ولی پاتو عقب نکش!برا منم پیش اومده و خب جاش نیست درموردش بگم؛اما هرکسی که این اتفاق براش افتاده و درمورد انتخاب خانواده سکوت کرده هنوزم پشیمونه پس تردیدی نداشته باش و اگر واقعا علاقه ای نداری ادامه نده!خانواده که نمیتونن زور کنن.یک سال دو سال سه سال!یه زمانی به بعد میخوان چیکار کنن؟موفق باشی عزیز!:)
hg عزیز
عجیب مثل تو ام… تنها نیستی، فقط تصمیمت رو به منم بگو… من حتی انگیزه اینکه حداقل تو این روزای های آخر قبل کنکور اینهمه تلاش به ی سرانجامی برسونم هم ندارم…
ممکنه سخت باشه ولی واقعا حیفه با این درصد ها کنکور رو رها کنی
سعی کن قبول بشی بعد تصمیمت رو بگیر ک چ رشته ای انتخاب کنی
سلام آقای دکتر، با خوندن نامه شما و گوش دادن به فایل سخنرانی استاد آذرخش مکری احساس آرامش بیشتری دارم و از دو دلی و شک من کاسته شده. و از این بابت بسیار سپاسگزارم و آرزو میکنم هرکجا که هستید در پناه خدا باشید. مایل هستم بدونم الان بعد از دوسال ممکن هست دوباره نامه ای بنویسید؟ آیا این اشتیاق در شما پایدار بوده(طبیعی هست که هیجانات جای خودشون رو به یک احساس عمیق تر و پخته تر داده باشند) و آیا از مسیری که طی کردید احساس رضایت دارید علی رغم تمام سختی و مشقت ها.??♥️
سلام نفیسا. وسوسهام کردی با این کامنتت که یه نامهی دیگه بنویسم. این روزها مشغول نوشتن یه مطلبی هستم با عنوان حرفهایگری در مسیر پزشک شدن. بعدش شاید چنین نامهای نوشتم.
نمیدونم.همکلاسی هام دوستام و خیلی های دیگه کلی پزشکی رو میگن دوست دارن و عاشقشن.مثلا عکس پروفایلشون روپوش پزشکیه و ….ولی من هیچ جوری نمیتونم علاقه پیدا کنم بهش.نمیدونم چرا.خیلی چیزا هست ک بهشون علاقه دارم و میدونم چرا و خیلی هاش نمیدونم چرا.چیزایی هم هست ک بهشون علاقه ندارم و علتشون رو نمیدونم و خیلی هاش رو هم میدونم.
سلام من ۴۲ سالمه ودارم برای کنکور پرشکی میخونم البته از درس دور نبودم و مدرس درجه یک نجات غریق هستم ،مدرک امدادگر اورژانس دارم مربی آتش نشانی هم هستم ،خیلی از شاخه های نجات رو رفتم ولی تصمیم گرفتم که خود پزشکی رو بخونم چون نجات رو دوست دارم ، احتیاج به انرژی مثبت و یه نشونه دارم برای درست بودن و تقویت اراده ، البته بگم که خانواده از هر نظر با من موافق و همراه هستم ،دخترم رشته تجربی میخونه و امسال کنکور شرکت میکنه ،و کمک هم دارم
ما انسان ها درخت نیستم که ریشه کنیم در خاک و یک جا ساکن بمونیم ما باید تا وقتی نفس داریم برای خواسته هامون بجنگیم و به جلو حرکت کنیم و متوقف نشیم اینکه شما عاشق نجات انسان ها هستین یعنی مسیر درستی رو انتخاب کردین و پزشکی رشته ی مناسبی برای شماست تلاش کنید تا به دستش بیارین
این طلب درتو گروگان خداست
زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست
سلام
منم میخوام برای کنکور پزشکی بخونم و خیلی سال از درس فاصله گرفتم کارشناسی کامپیوتر هستم
میشه راهنمایی کنید از کجا شروع کنم ؟اول همه ی درسهای پایه دهم رو بخونم وقتی تموم شد برم پایه بعد و به همین منوال؟
ممنون میشم کمک بفرمایید
سلام وقتتون بخیرمن یکبار پیام دادم و پیامم رو ندیدم نمیدونم مشکل در ارسال بود یا به صلاحدید دکتر قربانی تایید نشده بود
من چون مثل شما از درس فاصله گرفتم و دوباره میخوام برای کنکور پرشکی شرکت کنم میخواستم اگه بشه شما راهنمایی بفرمایید که از کجا باید شروع کنم .ممنون
سلام من ۴۲ سالمه و دارم برای کنکور پزشکی میخونم البته از درس دور نبودم ،نظرتون چیه انرژی مثبت لازم دارم
بسیار عالی
سلام اقای دکتر . امروز ناراحت و سردرگم بودم توی هر سایتی هم میرفتم فقط سردرگم تر میشدم.اما تک تک جملاتتون مث یک معجزه برام بود .هر کلمشو نوشیدم و دوباره بر از احساس شدم. واقعاعزیزید .انسان هایی مثل شماکه روح امید رو در دل بقیه هم بدون خودخواهی زنده میکن برام واقعا ارزشمندن. ممنون که در عین بیان حقیقت احساس واقیتون رو هم صادقانه ابراز کردید. دعاتون میکنم به خاطر حس خوب الانم.مممنون . انشالله به اهداف قشنگتون برسید
سلام.الان این نامه تون رو خوندم
قلبم ب درد اومد،فردا استارت سه روز یباره برا کنکور منم ک ذهنم مشغول شد یه جمله سرچ کردم این نامه ی شما بالا اومد،
واقعا زیبا و اموزنده بود،
خستم از این کنکور لعنتی میخام هرچی زودتر پر بکشم برم جایی ک دوس دارمو طبابت کنم،
خیلی وقته(حسابش از دستم در رفته) دیگه خونه ی خودمو بیمارستان میدونم و دوستایی ک قراره باهاشون باشم مریضایی ک قراره برا درمانشون تلاش کنم،
من عاشق پزشکیم،یه کلمه ک ب پزشکی ربط داره کافیه تا منو مجذوب خودش کنم،
تشکر از متن زیباتون اقای دکتر
سلام دوست عزیز.
بعد که میای دانشگاه همه چیز از کنکور سخت تره. شاید چندین برابر. پزشکی واقعا رشته قشنگیه، من که واقعا عاشق رشتم هستم. ولی گاهی اوقات شرایط اینقدر سخت میشه که با خودت میگی ، این من بودم که میگفتم بااااید پزشکی قبول شم؟
از این رشته سخت تر نبود؟?
امیدوارم سال بعد به خاطر درسای دانشگاه این رو بگی.?
سلام ازتون ممنونم واقعا اشکم درومد من فهمیدم ناراحتیم برای کارهایی که تا الان انجام ندادم چقد بیخود بوده من با حرفاتون قلبم چندین بار لرزید من اون حس عاشق شدن رو پیدا کردم من خودمو دیدم من گریه کردم من دوازدهم تجربیم شیراز و ۶ سال تو مدرسه تیزهوشان خوندم بذون توقف ولی امسال نمیدونم چیشد حس میکردم که هیچ کاری نکردم از زندگیم لذت نبردم موسیقی نرفتم مدام همینارو گفتم تا اینکه از انرژیم کم شد .ولی الان با این حرفاتون همش از یه حس عجیبی پر شدم یه چیزی تو سرم داد زد هی این تویی
این هدف توعه پزشکی که با عشق کار کنه لبخند بزنه و عاشقانه درمان کنه پزشکی که زندگی کنه
ازتون ممنونم که وجود دارین که بدنیا اومدین
من از همین امروز که ۶۰ روز مونده به کنکورم هرکاری میکنم هرررکااری دیگه نمیذارم هیچی هیچی منو ازش دور کنه
مطمعنم بهش میرسم
وای خدا براتون دعا میکنم از ته قلبم
امیدوارم تو دانشگاه با ادمایی مثل شما رفت و امد کنم و خودم این طرز فکرم رو تا اخر راهم حفظ کنم
سلام سوال مهمی دارم این راسته که میگن تجربی کسی قبول نمیشن؟برادرم میگه دوست من ۵۰ میلیون پول کلاساش بوده ولی تو کنکور قبول نشده راسته که میگن کسی تو کنکور تجربی قبول نمیشه یا از هر ۱۰۰ نفر ۱ نفر انتخاب میشه؟
کسی که ۵۰ ملیون پول داشته و داده به جماعت کلاش معلومه جایی قبول نمیشه
باید میزاش بانک سودشو میخورد
سلام حنانه جان
من سال اول قبول شدم بدون هیچ هزینهای برای کلاس، دو دوست صمیمی ام هم قبول شدن، تلاش و هوش میخواهد نه کلاس… کلاس وقت تلف کردنه
سلام آقای قربانی
می خواستم کوتاه بپرسم، الان بعد از دو سال از نوشتن این متن، همچنان عقایدتان و اشتیاقتان همین است که بیان کردید؟
سلام رضا.
اگه بخوام دوباره همین متن رو بنویسم، احتمالا تغییراتی خواهد داشت. جنس این تغییر، بیشتر برای نوع نوشتن من میبود. باورم و اشتیاقم هنوز هم همین هست رضا. البته رنگ واقعبینی و همدلی بیشتری بهش اضافه شده ولی شالودهی اصلی همان هست هنوز.
دختر من هم ورودی۹۵هست و الان استاژر هست اون هم غر میزد …اما خوشحالم که در این راه قدم گذاشته
فقط نگران این روزهایی کرونا و سلامت دخترم هستم . امیدوارم همه کادر درمان سلامت باشند
بعضی وقتها اتفاقی یه دوست پیدا میکنی…
آدرس سایتتونو یک دوست برام داد
و فکر کنم ناخواسته یک دوست بهم هدیه داد...
چندتایی از نوشتهاتونو خوندم
یه دانشجوی سال دویی پزشکی قطعا در قیاس با شما خیلی راه داره….
فقط تشکر میکنم که مینویسید…
هرچی بخوام بگم بقیه گفتن نیازی به تکرار مکررات نیست
امیدوارم در امتحان دستیاریتون چه اگر امسال و چه در آینده موفق باشید
سلام
تقریبا یک یکسالی هست که وبلاگتو می خونم برام جالب بوده شایدم جو کنکوره
ولی چیزی که واقعا سوال شده برام اینه که هیچ چیزی از قبل قبولیت ننوشتی یا اگه نوشنی من نخوندم ولی بالاخره یه جواریی مبهم هست یعنی من از امیر محمد دبیرستانی هیچی نمی دونم.
فقط بخاطر اینکه خودم درست در این زمان هستم دنبال این بودم که چیزی از لون دوران بخونم.
و اینکه برای ثبت نظر در وبلاگ من ایمیلی دریافت نمی کنم (چند روزه هم دیگه چک کردن دستی سخت میشه☹)
…
سلام محمد.
پلاگینای که این کار رو انجام میداد، غیرفعال بود. فعالش کردم. از این به بعد، ایمیل دریافت میکنی اگه که یه نفر به کامنتت پاسخ بده.
شاید بعدها از امیرمحمد قبل دانشگاه هم نوشتم. الان نه.
سلام ببخشید من یه پسر کلاس هفتمی ام میخاستم از همین الان گام بردارم برای پزشکی و جراحی میخاستم ببینم کتابی در زمینه قلب و جراحی قلب سراغ دارید که مطالعه کنم.
راستش کنجکاوم بدونم چجوری با متمم و اقای شعبانعلی اشنا شدی اگه برات ممکن هست این هم در لیست نوشتنت بذار.
ممنون
سلام اقای دکتر ??
من زهرا هستم و الان سال دوم دبیرستان هستم و تجربی میخونم به طور اتفاقی نامه شمارو دیدم حرفاتو واقعا خیلی زیبا و اموزنده بود من توی مدرسه دولتی درس میخونم و اوضاع درسیمم خوبه کتاب های کمک درسی گرفتم و تست میزنم ولی مشاور ندارم خودم برنامه ریزی میکنم و درس میخونم ولی بعضیا میگن تا مشاور نداشته باشی نمیتونی قبول بشی
ایا باید حتما مشاور بگیرم؟
واقعا خیلی استرس دارم و نمیدونم باید چیکار کنم واسه کنکورم با این اوضاع که هرکس یه چیز بهم میگه?لطفا اگه میشه راهنماییم کنید
سلام
صبحت بخیر
امیدوارم حالت خوب باشه
تمام این حرفایی که میزنم نظر شخصی من هست و ممکنه برای شما کارایی نداشته باشه
ببین من پزشکی کرمان درس میخونم و ورودی ۹۶ هستم
حقیقتش بیش از سه چهار جلسه پیش مشاور نرفتم
اینو یادت باشه (البته از نظر من) که مشاور اصلی خودتی و فقط یه مشاور خوب میتونه کمکت کنه توی این مسیر (و نه اینکه معجزه کنه یا قبولیت رو تضمین کنه)
من اگه برگردم حتما از یه مشاور کمک میگیرم تا عملکرد بهتری داشته باشه ولی خب بدون مشاورم میشه پزشکی قبول شد (حتی همون سال اول مثل من :)) ) ولی خب با مشاور خوب راحتتره و عملکرد بهتری خواهی داشت
موفق باشی
ممنونم. واقعا مرسی که جواب دادین
خواهش میکنم :))
به امید موفقیتت …
سلام
از دیروز که کامنت گذاشتم ،توی مطالبی که نوشتین غرق شدم،هروقتی که پیدا میکنم میام سراغشون،با خوندنشون،هربار به خودم سرکوفت میزنم که چرا بیشتر درس نخوندم چرا وقتم رو هدر دادم؟
با خوندن حرفاتون اونقدر به پزشکی علاقم بیشتر شده که میترسم امسال قبول نشم و میدونم که امسال سال اخره،دیگه هیچ فرصت دیگه ای ندارم،تو کامنت قبلی اوضاع و احوالم رو گفتم ،خواهش میکنم یه چیزی بگین،نمیدونم چی،لابد دلم میخواد بگین ،اره امسال قبول میشی نترس و فلان و بهمان ولی نع،یه چیز واقعی بگین ممنون،?
سلام اقای دکتر.
من نامتون رو فک میکنم،روزهایی خوندم که شکست خورده بودم ،کنکور ساا اول نتیجش خوب نبود و میخواستم برای سال دوم تلاش کنم ،و انرژی فوق العاده ای بهم داده بود ،امروز دوباره دیدمش ،در حالی که حس و حال اون روزهای اول رو ندارم ،روزهای اولی که شروع کردم چنان انگیزه ای داشتم که ترازم۱۰۰۰تا نسبت به سال قبل افزایش پیدا کرد،ولی حالا خسته و ناامید از همه و خودم،بیشتر از خودم ،انقدر که به خودم قول دادم و شکستم ،تقریبا از بهمن۹۸ به اینور دست و پاشکسته درس خوندم ،اصلا به نظر خودم نخوندم اینو دفتر برنامه ریزی به وضوح مشخص میکنه ،ولی با این وجود تقریبا تموم شده،قبل اینکه ازمونا غیرحضوری بشن میانگین۶۳۰۰بود ،ولی بعد از غیر حضوری شدن اومد روی ۵۰۰۰و دیگه تهش ۶۱۰۰و ۶۲۰۰،تقریبا نمیخوندم ،هی میگفتم این ازمون نع اون یکی ازمون تا رسید به امروز ،۲هفته وقت میخوام تا درسارو ببندم و بعدش ازمونای جامع رو شروع کنم ولی من وقت زیادی رو از دست دادم،از الان تا کنکورتقریبا۲ماه و نیم وقت هست ،در حالی که اگه وقتم رو هدر نمیدادم خیلی بیشتر میشد ،عذاب وجدان گرفتم فک میکنم چون وقت از دست دادم دیگه نمیشه،اینو یه طرف مغزم میگه،ولی طرف دیگه میگه ،اگه واقعا این ۲ماه رو بخونی موفق میشی و ..اقای دکتر خواهش میکنم کمک کنین ،میشه؟من چم شده که دیگه تلاش نمیکنم؟من واقعا میخوام پزشک بشم.لطفا کمک کنین.،مدیر لطفا ثبت کن،خواهش میکنم.???????
حال خوبی نیست این احوال
منم همینطور از اراده و اشتیاقم داره کم میشه
من این رورا به حال بدم بعد از اومدن نتایج فک میکنم به اون گریه هام و الکی خودمو قانع کردنام بعد افسرده میشم و گریه نیکنم و نیرم دوباره درس میخونم و این خوبه
تو ام به وون روزی فکر کن که جوابا بیاد و تو پزشک نشده باشی اینهمخ حداقل روزی ۵ ساعت خوتدی ک اخرش بشینی واسه سال بعد؟
اینهمه بردی که اخرش ببازی؟
من کم خوندم این هفته و قرار بود حد و شیمی ۳ فصل ۳ و ۴ رو تموم کنم اما حتی شروعش نکردم و به مشاورم دروغ گعتم که تموم کردمشون و خوندمشون
اما از همین صبح۲۷خرداد شروع میکنم و ۲ روزه مرورشون میکنم و از اون به بعد مراب با برنامه جلو میرم
سلام اقای دکتر نوشته هاتون عالی بود امیدوارم همیشه موفق باشید.
انسان اگه واقعا بخواد کاری رو انجام بده و بهش علاقه داشته باشه هیچی جلو دارش نیست اگر کسی با عشق و علاقه وارد رشته پزشکی میشه قطعا تمام سختی ها شو به جون میخره
سلام من دانش آموز سال هشتم هستم و از ماه دیگر پایه نهم من در تابستان شروع میشود.پدرم میگوید وایسا تا نهم بشی بعدا خودشون میگن که بهتره توی چه رشته ای بری ولی راستش من وقتی بچه بودم چون مامانم کلی توی گوشم میخوند پزشکی و پزشکی من دیگ گفتم میرم پزشکی به خاطر مامانم هم که شده ولی راستش اون رویای ۵ سالگی من بود ولی الان من به ریاضی علاقه مند هستم و پیشنهاد شده که برم ریاضی ولی بازم نمیدونم واقعا هنوز موندم که چیکار کنم اخه سال دیگ باید انتخاب رشته کنم.بابام میگه هرچی انتخاب کنی ما احترام میزاریم ولی یه جورایی منو میترسونه اخه واقعا نمیدونم الان من پزشکی دوست دارم یا نه تازه من میخواستم جراح قلب بشم ینی تا همین چند روز پیش ولی خب هرچی فکر میکنم میبینم نمیشه واقعا نمیدونم علاقشو دارم یا نه یا اصن میتونم با این حجم دانشجو یا نه و اینکه ایا برای تخصص خیلی اذیت میشوم؟چون نمیدونم از پزشکی لذت میبرم یا نه که بخوام انتخاب کنم.چون داشتم به ریاضی فکر میکردم .حالا نمیدونم واقعا چون مثلا وقتی هم زیست میخونم بعضی قسمت هاش یادم میره یا مثلا از سال های پیش یادم نیست و انگار دارم حفظ میکنم ولی ریاضی رو جوری هست که راستش خیلی باهاش حال میکنم ولی بازم نمیدونم چیکار کنم.لطفا لطفا خواهش میکنم کمکم کنید.
سلام دکتر عزیزم
الان به قدری خوشحالم ک نمیتونم واستون توصیف کنم من بلاخره وبسایتتونو پیدا کردم بعد از یک سال اصلا انتظار اینو نداشتم که بشه شما رو پیدا کرد ولی بلاخره انقد گشتم تا یافیدم 🙂
درست یک سال پیش وقتی به انگیزه نیاز داشتم و نمیدونستم چیکار کنم کاملا اتفاقی این نامرو خوندم چقد عجیب بود اونروز حالم و من یه تصمیم گرفتم یه تصمیم محکم که من باید یک پزشک بشم کسی که نه از روی خواسته خانوادش بلکه از روی خواسته خودش محکم در این مسیر قدم میزاره.
اومدم تشکر کنم به خاطر اونروز، روزی که هدف نهاییمو کشف کردم و به خاطرش از تلاش دست ور نداشتم
الان من یک دانشجوی پزشکیم که بلاخره به ارزوش رسیده من تو این زمینه هنوز یه تازه کارم که میخواد راه رفتن یاد بگیره؛ اما بلاخره همون بهترین دونده ای خواهم شد که از خودم انتظار میره.
مرسی که در این راه بابالنگدراز مخفی من بودین…
سلام آواز.
امیدوارم بیشتر برام بنویسی و یه روزی هم بگی که هر مرحله از پزشکی رو با رضایت و موافقیت ادامه دادی.
سلام وعرض ادب محضر
شمابزرگوار که حرفاتون مانند گلی دربیابان مشکلاتمان است واقعا ممنون بابت حرفاتون که باعث تغیرنگرش من به مشڪلات وسختی ها شد ?
اواز چطور تو اون مدت انگیزتو حفظ کردی و نا امید نشدی
ساعت۱۲:۴۰بامداد،و منی که دوباره خودمو با گوشی پزشکی و روپوش سفید تصور کردم:)
حرفاتون واقعا تسکین دهنده س برای دل کسی که وسطای راه کلی انرژی منفی بهش داده شده که عمرت هدر میره و زندگیتو نابود میکنی و…
ممنونم ازتون که منو از سر درگمی چند روزه خلاص کردین
وای خوش بحالتون منم امسال با لطف خدا وتلاش خودم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان میارم و اون لباس سفید وزیبا رو به تنم میکنم انشاالله خبرش رو میام میگم
به امید روزی که تمام پدرومادرها به بچه شون افتخار کنند
سلام
درحالیکه تازه استاژر شدم و توفیق اجباری بودن کنارخانواده و نرفتن به بیمارستان از اونجاییکه واقعا دلم میخاست برم و اونجا به خودم شغلمو نشون بدم و اکنون
ساعت ۲و ۶ دقیقه نیمه شبه،
این مدت توی قرنطینه،به خیلی چیزا فکرکردم خیلی چیزا
اما هنوز نتونستم سردرگمی که بعد از اون همه رخداد تو زندگیم پیش اومد رو حل کنم و بگم اوکی!
باشه ….بریم مثل قبل پزشکیونو بخونیم با همون شور وشوق
بله هنوز نشده!
اما میشه!
و سرچ کردم تا فیلمی ببینم شاید نقطه ای باشد بعنوان پایان فیلم ترسناکم
و سایت شما بالا اومد
مخصوصا اون ویسی که از دکتر گذاشته بودین
بعد ک سایت رو بررسی کردم
پیش خودم گفتم
هنوز کسی توی سایت ها مثل وبلاگ های قدیم می نویسه؟ 🙂
خلاصه که خوشمان آمد بسی!
دکترجان
سلام آیا در رشته پزشکی باید برای درس های مختلف کنفرانس بدیم ؟چون که من توی کنفرانس دادن خیلی ضعیف هستم
سلام.حرفاتون خیلی به دلم نشست.منم میخوام به این لذت هایی ک گفتین دست پیداکنم.میدونم قطعا رسیدن به پزشکی سختی ها و مشکلات هایی رو هم داره برا همین میخوام از شما راهنمایی بخوام.لطفا جواب سوال منو بدین و منو از این سردرگمی نجات بدین
من پایه دهم رشته تجربی هستم در مدرسه دولتی درس میخونم و معدل ترم اولم ۱۹.۱۵ شد و از اول ورود به این رشته کلیی پیج مشاوره ای رو تواینستاگرام دنبال کردم و اینکه همشون بلااستثنا ادعا میکنن که کارشون حرف نداره و تو مشاوره عالین.
من الان نمیدونم چیکار کنم.ایا برای پزشک شدن حتما باید مشاور داشته باشیم؟!یا تو مدرسه انچنانی درس بخونیم؟!از یه طرف میگم بستگی به خودت داره و با درس خوندن میشه قبول شد ولی از طرف دیگه میترسم با مشاور نگرفتنم پشیمون بشم.
آقای دکتر شما هم تو دبیرستان مشاوری داشتین ک بخواد بهتون کمک کنه یا بدون مشاور پزشک شدین؟
سلام دوست عزیز
با اجازه امیرمحمد من پاسخ تورا میدهم
من مشاور نیستم ولی توصیه هایی برای تو و دوستانی مثل تو داشتم.
لطفا خودت رو درگیر این حاشیه ها نکن. یقین داشته باشه کسی که در این مقطع به تو می گوید مشاور خصوصی حتما و داشته باش و بااااایدیست ابتدا به فکر خودش بوده! اصلا درگیر نکن خودت رو. تو در این دوسال ۱۰و۱۱ باید بیشتر یاد بگیری به خودت متکی باشی آرامش داشته باشی درست را به اندازه بخوانی و نه کمتر و نه بیشتر. و از هر حاشیه ای به دور باشی.
این رو هم بخاطر داشته باش هر حرفی که جماعتی ان را می گویند الزاما حرف درست نیست!
امیدوارم موفق باشید یاعلی
ممنون از راهنماییتون . اجرتون با امام علی???
ازتون خیلی ممنونم انشاالله خدا پشت وپناهتون باشه امیدوارم کردیدوکلی انگیزه به من دانش آموزدادیدکه تا الان درگیربیماری کرونابودم چون میخوام این سه ماه باقی مونده روخوب بخونم تابه همه لذت های که ازشون تعریف کردیدبرسم
به امید خدا
در پناه حق باشیدانشاالله سال بعدهمین موقع منم مثل شماست پزشک موفق باشم
سختی های زیادی رو پشت سر گذاشتم تا در رشته ای ک با جونو دل دوسش دارم تحصیل کنم پس وقتی بش برسم ی لحظم ولش نمیکنم شبو روزمو باش میگذرونم مث ی عاشق ،اره من عاشقم تا ب عشقم نرسم دس از تلاش برنمیدارم ، چ لذتی بالاتر از اینکه تسکین دهنده درد مردم باشی
سلام
چطور میتونم باهاتون ارتباط برقرار کنم؟
ادرس ایمیل یا اینستگرام؟
من چند روزه هی این پست شما رو میخونم خیلی قشنگه و بهم انگیزه میده هر جوری هست و با هر شرایطی که دارم ادامه بدم کاشکی همه ی پزشک ها از قشنگی رشته شون بگن اینکه چقدر سختی کشیدن توی این رشته و خستگی هاش لذت بخشه وقتی درد بیماری رو مداوا کنی و لبخند روی لبش بیاری(((((:
نه اینکه خیلی بد نشونش بدن
چند وقت پیش یه مستند دیدم احتمالا شما هم در جریانش هستید اینقدر که بدگویی و نقد و انتقاد به پزشکی وارد کرده بود سازنده!جالبب اینجاست این رزیدنت عزیز خودشون گروه مشاوره ای زدن و از این راه هم درآمد زایی میکنن و برعکس اون مستند حرف میزنن -_- خیلی ها رو واقعا ناامید کرده این مستند…
امیدوارم من هم پزشکی بشم که همیشه نظر و حسش نسبت به رشته جذابش قشنگ بمونه(((:
امیدوارم همیشه موفق باشید و بدرخشید.
بسیار عالی
چه قدر قشنگ مرسییییییی درست چند ساعت پیش گیر یکی از همو دانشجوهای غرغرو افتادم و اونقدرر گفت پزشکی اونی که فکر میکنی نیس که هرچند من با همه وجود از عشقم دفاع کردم ولی بازم ته دلم لرزید که نکنه وسط راه بفهمم اشتباه اومدم نکنه خسته شم نکنه لذتی که دنبالشم رو تو پزشکی پیدا نکنم ولی با خوندن چندین باره حرفاتون فهمیدم نه من دارم درست میرم تقریبا سه ماه دیگه کنکوره و قراره بعد چند سال با رسیدن به چیزی که دوسش دارم به ارامش برسم ….
من تا الآن شبانه روز تلاش کردم و مطمئنم ۱۰۰ درصد (انشاالله)به تمام اهدافم میرسم…
۱۰ سال دیگه به هرچی که الآن میخوام رسیدم و اجازه نمیدم هیچ کسی و هیچ چیزی جلومو بگیره جزء مرگ….
چقدر دلنشین و قشنگ می نوسید.هر بار که یه مطلبی از وبسایتتون میخونم یه چیز جدید یاد میگیرم(یعنی انگار که ادم بفهمه چقدر متفاوت و قشنگ میتونه به همه چی نگاه کنه).شما یکی از تاثیر گذار ترین معلمای زندگیم هستین(یعنی با خوندن همین مطالب وبسایتتون منظورمه).واقعا برام سوال بود که زیبایی پزشکی تو چیه ؟پزشکا اعصابشون خورد نمیشه با اینهمه مریض و سر و صدا و آه و ناله سر و کله میزنن؟ که تابستون وبسایت شما رو پیدا کردم و از سوالایی که تو ذهنم بود کلی خجالت کشیدم.این مطلبتون اولین مطلبی بود که از وبسایتتون خوندم.
سلام آقای قربانی
من دانشجوی ترم ۳ پزشکی هستم. اخیرا خیلی ذهنم درگیر این فکر بود که برای تبدیل شدن به یه پزشک خوب به چه مهارت هایی نیازه؟
علاوه بر یادگرفتن زبان انگلیسی و تسلط بر اون به نظرتون وقتم رو برای یادگیری چه مهارت هایی بزارم؟
من شنیدم که در آینده همه ی پزشک ها به مهندس آی تی نیاز پیدا میکنند. چه نیازی به اونها داریم؟
در کل مهرت ها و ویژگی های یک پزشک خوب چیه از نظر شما؟
سلام مرسده. در نوشتهای برای دوران علوم پایه، مقداری از این مهارتها رو توضیح دادم.
سلام من پایه دهم تجربی و به پزشکی خیلی علاقه دارم و برای رسیدن به پزشکی خیلی تلاش میکنم از شما میخواهم راهکاری برای عزم و جدی بودن برای رسیدن به این هدف را ارائه کنید.
ممنون
سلام من رستا هستم هیچ وقت تو زندگیم به پزشکی علاقه ای نداشتم وادارم اما بخاطر اطرافیانم دوست دارم این علاقه را در خودم ایجاد کنم من وقتی بهش فکر میکنم ازش میترسم از مسولیتش زمآنی که فکر میکنم بعد از کلی تلاش باز هم باید کلی درس بخونم یه حس بد بهم دست میده لطفا بهم بگین چیکار کنم تا در من علاقه این رشته ایجاد بشه
سلام من ۱۴سالمه و کلاس هشتم هستم و در مدرسه نمونه تحصیل میکنم در کل درسای خوندیم هم خوب هستند فقط مشکل کوچکی در ریاضی دارم به رشته پزشکی علاقه دارم تصمیم گرفتم که کتاب های کلاس نهم را هم بخوانم به نظرتون من کنکور قبول میشم؟
دوست عزیز تو اگه از الان بخونی رتبه۱کشور میشی? بیشتر کنکوری ها از دهم حتی از دوازدهم شروع کردند و رتبه برتر شدند والان واقعا زوده واسه دلسردی . اگه واقعا دوست داشته باشی تمام تلاشتو میکنی و نگران شدن یا نشدنش نمیشی موفق باشی گل
سلام..من خودم نهم هستم نه درست نیس از الان شروع کنی.وارد کلاس دهم شو بعد به فکرش باش الان فقط فکرتو تو معدلت کن تا موفق باشی تامام
دوست خوبم تو هنوز فاصله زیادی تا هدفت داری
بزار اینطوری بگم فرصت خیلی خوبی داری که رسیدن بهش رو قطعی کنی
پس تو این مدت می تونی هدفی رو که انتخاب کردی خوب بشناسی خودت رو براش آماده کنی نمی گم فقط درسی منظورم اینه که خوب دقت کنی و ببینی برای رسیدن به هدفت روی چه بله هایی قدم برمی داری
متاسفانه خیلی از بچه ها دیر متوجه میشن اما تو فرصت خیلی خیلی زیادی داری پس این فرصتت رو نباید از دست بدی مخصوصا سال های آخرت که به امتحان کنکور ت نزدیک میشی اون موقع است که به مفهوم وقت طلاست کامل پی می بری
امید وا رم موفق باشی دوست خوبم.
سلام وقتتون بخیر
ممنون از مطالب خوبتون ?
من دهم تجربی هستم اما الان که این نوشته رو می نویسم خیلی ناراحت و ناامیدم …?
من عاشق رشته دندون پزشکی هستم و از اینکه یه روز نتونم به خواسته ام برسم خیلی میترسم
همیشه تو زندگیم درس رو اولویت قرار دادم و تقریبا از بیشتر علایقم دست کشیدم من موسیقی رو دوست دارم اما به خاطر این که تو درسم تاثیر نزاره سمتش نرفتم من نقاشی کشیدن رو دوست دارم اما فقط گاهی می کشم که تاثیری روی درس هام نزاره من نوشتن رو دوست دارم اما برای اینکه تو درسام تاثیر نزاره کم می نویسم من شعر گفتن رو دوست دارم اما برای اینکه تو درس هام تاثیر نزاره کم شعر می نویسم می دونم برای رسیدن به بعضی هدف ها باید از روی خیلی از علایق ها گذشت اما من وقتی بعضی از دوستام رو می بینم که بدون دست کشیدن از علایقشون تو درساشون خیلی موفق هستند و نمره های خوبی کسب می کنن دلم به حال خودم می سوزه….
من ۱۶ سالمه گاهی اوقات از خودم می پرسم تو این ۱۶ سال زندگیت چه چیزی کسب کردی؟ چه هنری داری؟ اما من جوابی برای خودم پیدا نمی کنم من از همون کلاس اول یادگرفتم فقط درس بخونم یاد گرفتم از همون کلاس چهارم بخونم برای قبول شدن راهنمایی مدرسه نمونه یادگرفتم از کلاس هفتم بخونم برای قبول شدن دبیرستان مدرسه نمونه من همه اینا رو قبول شدم اما حالم خوب نیست فکر می کنم گیجم نمی دونم کجای داستانم اما با تمام وجودم می خوام در کنکور رتبه خوبی کسب کنم تا دندون پزشکی قبول شم به خودم دلداری می دم به درک نمی تونم پیانو یاد بگیرم به درک که نمی تونم کلاس نقاشی برم به درک که وقت نمی کنم کتاب های مورد علاقه ام رو بخونم به درک که نمی تونم بنویسم به درک که از همه اینا و خیلی از علایقم گذشتم اما مهم اینه که آخرش خوب بشه …
من از آینده می ترسم ، می ترسم اون روزی برسه که من قبول نشده باشم اون وقت من می مونم و رویایی که تموم شدن و سوختند آرزوهایی که تباه شدن من هر شب موقع خواب برای خودم رویا می بافم خودم رو تو لباس پزشکی در مطبم می بینم خودم رو زنی موفق می بینم که همیشه خندونه و از اینکه این مسیر رو انتخاب کرده خوش حاله …
من دوست های خوبی ندارم که باهاشون حرف بزنم همیشه تو زندگیم دیگران رو نصیحت کردم و یا کمکشون کردم به خاطر همین همیشه تنهام خیلی ها مسخره ام می کنن اما هر بار فقط نگاهشون می کنم و با لبخند ازشون می گذرم اما حرف هاشون هیچ وقت از یادم نمی ره اونا می گن من موفق نمی شم و من می ترسم که روزی حرفشون به واقعیت بپیونده….
برام دعا کنین دعا کنین بتونم موفق بشم ?
ترنم جان کنکور ته خط نیست
تازه آغاز مسیر زندگیته
قرار نیست قبولی یا عدم قبولیت توی دندان پزشکی باعث موفقیتت یا شکستت بشه
با این دیدی ک برای خودت نسبت ب کنکور ساختی
بعدا حتی در صورت قبولی باز هم سرخورده و ناراضی میشی
از طرف رتبه ۲۰۰ کنکور
سلام. منم دقیقا عین شما هستم. می تونیم یا هم ارتباط برقرار کنیم؟
منم عین شما هستم.
سلام نمیخوام نامیدت کنم منم مثل تو به دندون علاقه داشتم ولی به خاطر ضرر های بسار زیاد جسمی قیدشو زدم الان فقط فکرم تو پزشکی هس درسته دندون کمی راحتر از پزشکی و داروسازی هستش ولی ارشوداره.مثلا نوشته بود که کمر درد/دیسک کمر/دیسک گردن/گردن درد/پادرد های مزمن/خطر الودگی به بیماری هپاتیت/ایدذ و… حالا نمیخوام دلسردتون کنم ولی یه جا نوشته بود سال۲۰۳۰نیازی به دندانپزشک نخواهد بود
بسی زیبا بود
حال کردیم
باشد که مانیز رستگارشویم:-)
سلام . وقت بخیر
نمیدونم که چندمین باره که دارم این متنو میخونم و امروز به چندمین همکلاسیم معرفیتون کردم..
اما همیشه برام الگو بودین و هستین .
برای نوشتن motivation letter ام در رشته پزشکی چند بار مطالب تون رو خوندم و خیلی بهم کمک کردند ..
امیدوارم هر جا که هستین موفق باشین
سلام . ممنون از مطالب عالیتون . میخواستم بدونم که هدف شما از انتخاب پزشکی چی بوده
راستش من این رشته رو دوست دارم ولی پدر و مادرم مخالف هستن و از این بابت حمایت نمیشم . مطلبی که گذاشته بودید شوقمو بیشتر کرد که بیشتر تلاش کنم . راستش کنکور خیلی داره بهم فشار میاره چون من حامی ندارم و از همه مهم تر نمیتونم به غیر از این رشته به رشته دیگه ای فکر کنم واسه همین یکمی از شرایطم خسته شدم و فکر و خیالم قبول نشدن راحتم نمیذاره . میترسم که از مسیرم دور بشم چون روز به روز روحیم داره ضعیف تر میشه . لطفا کمکم کنید
دیروقته و من میخوام بعد خوندن پستتون همه تراوشات مغزمو تف کنم. کاش به عنوان یه دختر یکم بیشتر احساساتی بودم. کاش گریه میکردم ولی الان دیگه چیزی تا کنکور نمونده و من به این فک میکنم که چطور تونستم به همه چی پشت پا بزنم. خیلیا آرزو دارن پزشک بشن ولی کدومش راسته و بهشون تزریق نشده. اکثرمون علاقه های کاذب پیدا کردیم. حرفام اونقدر زیاده که نشه نوشت و نشه گفت فقط باید تو قلبم بود تا از نزدیک دیدشون. به هرحال عوض شدن و تلاش کردن از اتاقم باید شروع بشه.
بهتون کتاب درمان شوپنهاور رو پیشنهاد میکنم
از ته دل آرزوی موفقیت دارم براتون و اگه یه روز به عنوان دانشجو دیدمتون منو به یاد بیارین..
سلام
من دانش آموز پایه یازدهم دبیرستان فرزانگان۱ کرجم. خواستم بگم که پزشکی از بچگی جذبم کرده بود اما نمیدونستم که چرا. همیشه از بی انگیزگی خودم ناراحت بودم و از آینده می ترسیدم و نمیدونستم که چطور انگیزه ایجاد کنم چون دید بازی نسبت به آینده ی این رشته سخت نداشتم که بخوام براش تلاش کنم. به دنبال راهی برای ایجاد انگیزه بودم که این نامه رو پیدا کردم و بعد از خوندنش، تا چند ساعت درگیر خوندن کامنتای مختلف بودم. اینجا دانش آموز دیگه ای رو دیدم که مثل من از آینده میترسید و پاسخ زیبای شما که بهش گفته بودید (ترس از ناشناخته ها، بهایی است که باید برای پیشرفت بپردازیم) حالم خیلی بهتر شد و دیدم بازتر. انگیزه پیدا کرده بودم. اون روز با فهمیدم که زندگی کردن به عنوان یه دانشجوی پزشکی، همون چیزیه که با تمام وجودم میخوام بهش برسم و ترس از اینکه واقعا دوستش نداشته باشم، کاملا عادیه و اولین پیره. به یاد وقتی افتادم که کلاس اول بودم و درس بچه های سوم ابتدایی به نظرم خیلی سخت و عجیب و غریبی بود اما وقتی خودم کلاس سومی شدم، همه چیز خیلی آسون تر و عادی تر از چیزی بود که فکر میکردم. بین کامنتایی که خوندم، کامنت دانش آموزی رو دیدم که قبل و بعد از کنکورش اینجا یادداشت گذاشته بود و خوشحال بود. امروز که دوباره احساس بی انگیزگی بهم دست داد، اومدم اینجا تا دوباره به خودم یادآوری کنم و تصمیم گرفتم که حس و حال الانمو بنویسم.اینکه منم میخوام مثل همه بچه هایی که به اهداف شاید سختشون توی زندگی رسیدن، برسم. میخوام تلاش کنم. درسته میترسم اما باهاش مقابله می کنم چون که چالش ها زندگی آدمارو می سازن. من یه زندگی آسون نمیخوام. پس برای اهدافم می جنگم که یه روز بیام اینجا و بگم که تونستم و زندگیم همون شد که میخواستم. میخوام بجنگم. درسته سخته اما دوسال زندگی سخت و تلاش برای درسایی که بهشون علاقه ندارم، ارزش یه عمر یادگرفتن چیزایی که دوستشون دارم رو داره.
ممنون که این نامه رو نوشتید. نامه ای که حال منو به کلی تغییر داد و بهترش کرد.دوباره میام همینجا و از نتیجه کنکورم میگم. بازم ممنون
سلام. من موافق نیستم که که دوسال خواندن درس های مضخرف ارزش یه عمر یاد گرفتن چیزایی که عاشقشونم رو داشته باشه. از کجا معلوم این عمری که ازش حرف میزنی بعد اون دوسال ملالت اور یه هفته بیشتر دووم نیاره. من میخوام از همین الان فقط چیزایی رو که, عاشقشونم رو بخونم و روی اونا وقت صرف کنم. فرصت ها مثل ابر میره. دوسالو حروم نخواهم کرد
این نظر شماست
درسهای دبیرستان اونقدر هم بد نیستن و حتی اگه دوستشون نداشته باشیم، رسیدن به علاقه ارزش زحمت کشیدن رو داره
سلام
من دانش آموز پایه یازدهم هستم. از بچگی از پزشکی خوشم میومد ولی دقیقا نمیدونستم چرا. اما بعد از خوندن این نامه دید بهتری پیدا کردم. الان فهمیدم که پزشکی همون سبک زندگی جذابیه که با تمام وجود میخوام که داشته باشمش. خیلی نگرانم ولی میدونم که میتونم. اینجا کامنت دانش آموزایی رو دیدم که قبل و بعد از کنکورشون نوشته بودن و از حس خوبشون می گفتن. منم میخوام که این احساس و تجربه کنم. راه سختی در پیشه اما حس میکنم که دوسال سخت تلاش کردن با درسایی که بهشون علاقه ندارم، ارزش یک عمر پرداختن به علاقمو داره. با اینکه دومین باره که این نامه رو میخونم، ولی از شدت هیجان دستم داره
می لرزه. ممنون از شما برای نوشتن این نامه که به شدت حال منو عوض کرد.
به عنوان آخرین حرف، میخوام بگم که من میتونم به هدفم برسم و با سرسختی براش می جنگم.
#کنکور۱۴۰۰_پزشکی تهران
سلام اقای دکتر قربانی،من ۲۵سالمه و تقریبا خیلی جاها کار کردمو فعالیت داشتم،وقتی به گذشتم فکر میکنم حس میکنم کل لحضه ها و اتفاقای زندگیم مثل یه پازل و جورچین میمونه که من برسم به این تصمیم،تصمیم برای اومدن تو این مسیر زیبا و قشنگ، من میخوام استارت درست خوندمو بزنمو برای کنکور ۱۴۰۰آماده بشم! حرفای شما واقعا تاثیر گذار و زیبا بود مرسی مرسی بابت اون نامه. این دنیا به آدمای خوب و خوش قلبی مثل شما خیلی نیاز داره موفق باشین.
برای چه کنکوری بخونید رشته الانتون چیه و چجوری میخونید ممنون
سلام آقای قربانی.من یک سوال درمورد رشتتون ازتون داشتم ممنون میشم اگر بتونید با ایمیل راهنمایی ام کنید.میدونم سرتون شلوغه ولی ممنون میشم کمکم کنید.نیازی ب درج متن هم نیست.ممنون.
بازم سلام،متاسفم میدونم وقت تون محدوده ولی من هنوز منتظر هستم.
سلام آقای دکتر خسته نباشین
ببخشین من یه سوال دارم اونم اینکه
میدونم که کنکور پزشکی و درکل تجربی قبول شدن سخته.اما معلمای ما بهمون میگن نگران نباشین اصلا
کنکور سوالای آن چنان سختی نداره و قرار نیس اونقد استرس داشته باشین یا سوالای خیییلی سخت حل کنین.خودمم وقتی تستا رو میزنم تو هردرسی تستایی که نوشته مربوط به کنکورن خیلی برام سخت نیستن
اما خب تو برنامه های تبلیغاتی یه سری موسسه ها تو تلویزیون و.. که خودمم اعتقاد چندانی به تبلیغاتشون ندارم میگه سال یه سال کنکور سخت تر میشه و درصدهای خیلی بالا قبول میشن
الان سوالم اینه که خود شما که موفق شدید درجه سختی سوالاتون و مطالعه کتاباتونو میشه بگید چقدربود؟؟و الان اعتماد به کدومشون درسته
ممنون میشم اگه راهنماییم کنین
خطاب به خانومناهید یگانه.ازتونمیخوامشماکه دانشجوی پزشکی هستین کمک کنین مشاوره هم میدید؟من خیلی نیاز دارم به کمک.۵سال از درس دور بودمشما که با تجربه هستین میتونین بهم کمک کنین
سلام .وقت بخیر خدمت شما و دکتر قربانی.
با اجازه دکتر قربانی ،چون دارم تو وبلاگ ایشون جواب کامنت شما رو میدم.
بله من به طور محدود مشاوره کار میکنم،البته اگه دختر هستید میتونم باهاتون همکاری داشته باشم.
بله دخترم.البته ۵سالم از درس دور بودم .هزینه مشاوره هاتون چه قدر هستش
لطفا این بحث رو جای دیگهای ادامه بدید. اینجا محل مناسبی برای چنین صحبتی نیست. هیچ کامنت دیگهای در این خصوص تایید نمیشه. من ایمیل خانم یگانه رو برای شما ایمیل میکنم.
سلام آقای دکتر میشه ازتون مشاور بگیرم یه سئوالی داشتم
سلام. من مشاورهی کنکور نمیدم.
سلام دکتر . میشه از حس و حال پزشکی بیشتر بگید ؟ من خیییییلی زیاد عاشق پزشکی هستم اما خوندن مطالبتون بهم انگیزه بیشتری بخشید . ممنون از شما.
سلام تارا.
نوشتههای خاطرات بیمارستان رو میتونی بخونی:
http://amirmghorbani.com/category/hospital-diary/
دکتر چقدر حس خوبی داشت نوشته ها من خیلی به فلسفه علاقه مندم اما زیباترین نگرش فلسفی رو بدن انسان به من داد و من دیوانه در عاشق کشف کردن مکانیزم کالبدم هستم درمان فقط بخش کوچکی از زیبایی های پزشکیه…
سلام . من یه دانشجوی پزشکیم و دوست دارم یه سری از تجربیات خودمو بهتون بگم شاید بتونین بهتر تصمیم بگیرین
اولا فکر نکنین کنکورو دادین درس تمومه واقعا اینطوری نیست شاید نخواد اندازه کنکور ۱۰_۱۲ ساعت خوند ولی شما کلاسای سنگین دارین تقریبا از ۸ صبح تا ۶ عصر کلاسین و باید سعی کنین روزانه دو سه ساعت مطالعه داشته باشین که عقب نیفتین و دوران امتحانا اذیت نشین البته به حرف آسونه این ۳ ساعت ولی چون در طول روز زیادی کلاس دارین و بعدشم دوس دارین استراحت کنین و این حرفا یخورده سخته ولی اگه عادت کنین که روزانه مرور داشته باشین قطعا واستون عادی میشه و جز برنامه روزانتون میشه. یه چیز دیگه که مهمه اینه که برنامه داشته باشین ، برنامه داشتن فقط واسه کنکور نیست ، برنامه واسه کل زندگی شماست یکی از چیزایی که از کنکور آدم یاد میگیره برنامه ریزی و داشتن برنامه و هدفه و همچنین صبره . در ضمن سعی کنین که یه آدم تک بعدی نباشین که تنها هنرش درس خوندنه سعی کنین ورزش کنین حتما و توی یه زمینه دیگه مث موسیقی، هنر ، سینما یا هر چیزی که بهش علاقه دارین فعالیت داشته باشین چون رشته پزشکی یه رشته سخته واقعا میگم سخته و درسایی که داره درسایی هستن که عملا شما رو یخورده از اون احساساتتون ممکنه دور کنه بد نیست که با موسیقی با هنر با کتابای شعر و همچین چیزایی به آرامش روحتون کمک کنین . یه نکته خیلی مهم که واقعا خودمم درگیرش شدم این بود که اونقدر توی بعضی مسائل احساسی عمل نکنین و اول از هر چیزی به پیشرفت خودتون و به آرامش خودتون فکر کنین و درگیر رابطه نشین واقعا میگم بهتون آسیب میزنه از هر لحاظ آسیب میزنه عاقلانه تر تصمیم بگیرین و عمل کنین، هرچند که تا یک سری مسائل برای آدم تجربه نشه ازش درس نمیگیره ، میگن که شنیدن کی بود مانند دیدن (یه همچین چیزایی)، حالا شاید این حرف من برای خیلیا مسخره باشه ولی چند نفرم آگاه بشن و بتونن به خودشون بیان برای من کافیه. در مجموع خوش باشین و خوش زندگی کنین و به فکر پیشرفت و هدفتون باشین
سلام.خیلی ممنون از راهنمایی تون.
من هر جمله ای رو که نوشتین،با دقت خوندم و اون مورد آخر رو که گفتین سعی میکنم بدون اینکه تجربه اش کنم ازش درس بگیرم.بازم یه دنیا ممنون.
me.xمنظورم ایشونه
سلام می خواهم یه تصمیم مهمی تو زندگیم بگیریم دوست دارم ایمیل ایشون داشته باشم ازشون یه راهنمایی بخواهم طبق نوشته اشون از مدیر سایت بهم لطف کنن یا ایمیل خودم به ایشون بدن
سپاس
سلام
میشه ایمیل ایشون بهم بدید یا اینکه ایمیل من به ایشون بدید لطفا بهم اطلاع بدید می خواهم راهنمایی ام کنن یه تصمیم مهمی می خواهم بگیریم فکر کنم اگه اینجا سئوال تایپ کنم ایشون سئوال نخونن دیگه
سپاس
سلام من سال یازدهم تجربی هستم، سطح درسیمم خوبه
پزشکی و دوست دارم ولی بیشتر بخاطر درآمدش میخوامش
ازطرفی به هنر نقاشی هم خیلی علاقه دارم
این دوتا راهش کلا جداست ومن بین پزشکی و نقاشی موندم
هردوشو خیلی دوست دارم و ازهیچکدوم هم نمیتونم بگذرم
ب نظرشما میتونم پزشکی و بعنوان راه اصلی انتخاب کنم و نقاشی و درکنارش ادامه بدم؟؟
ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام . من عاشق پزشکی دانشگاه تهرانم وباید صد در صد بهش برسم . خواهش میکنم از دانشگاه پزشکی بیشتر بنویسید
ممنون ازتوضیح عالی که راجب این رشته دادین منم دوتااز خواهرام دکترن ومنم بین داروسازی و پزشکی مونده بودم ولی الان که میبینم پزشکی یه حس لذت بخش دیگه ای نسبت به داروسازی داره امیدوارم اونایی که واقعا پزشکیو میخوان بهش برسن وبرای همه ی مردم جهان مفیدباشن
سلام وخسته نباشید
یک سوال داشتم ، من برای اینکه بخوام رشته ژنتیک رو بخونم بهتره که مستقیما برگ سراغ این رشته یا
از پزشکی وارد بشم بهتره . چون آشنایی با رشته ژنتیک ندارم
خواستم ببینم شما اطلاعاتی دارین در موردش.
میدونین رشته ژنتیک با اون ژنتیکی که بعد از پزشکی میشه خونت چه تفاوت هایی باهم دارند ؟
سلام فاطمه. متاسفانه خیلی تفاوتشون رو اطلاع ندارم و تفاوت حوزهی اختیارشون رو نمیدونم.
سلام
اول اینکه باید از مطالب قشنگ این سایت حسابی تعرف کنم …عالی بودن عااالی
اما من به عنوان یه دانش آموز نیاز به راهنمایی دارم و امیدوارم نخندین به سوالم و راهنماییم کنین
من عااااشق رشته تجربی ام اولا دوما خیلی خیلی خیلی با خوندن زیست وشیمی لذت میبرم و کیف میکنم و عاااشق بچه هام . از سالهای سال پیش وقتی میگفتن چیکاره میشی میگفتم دکتر بچه ها (به زبون کودکانه)یا همون پزشک اطفال میشم
واقعا کمک کردن به بچه ها رو خیلی دوست دارم
درسته از تشریح متنفرم اما اومدم تو این رشته که به ترسم غلبه کنم و دنبال آرزوم برم ولی جدیدا متوجه شدم که به همون اندازه که بچه هارو دوس دارم به شیمی هم علاقه مندم و سوالای خیلی پیچیده ای از عمق مطالب شیمی برام پیش میاد و یه سری رویا ها دارم که دوس دارم شیمی رو طوری مطالعه کنم که بتونم مشکلات مربوط به اونو حل کنم
حتی خنده دار اینکه گاهی تو ذهنم میگم آیا میشه هم پزشک بود هم داروساز؟که به هردو علاقم برسم
و انتخاب یکی از اینا برام خیییلی سخته وهرجوری فک میکنم میبینم هردو رو به شدت دوست دارم
و هرچقدر سختی باشه حاضرم تحمل کنم به خاطرشون
اگه تشریح برام ترسناکه اگه مسائل شیمی یه جاهایی بینهایت سختن و همه اینا رو حاضرم تحمل کنم
اما نیاز به راهنمایی دارم
شما اگه جای من بودین چیکار میکردین ؟؟
میشه منو راهنمایی کنین؟؟من چیکار کنم؟؟آیا واقعا نمیشه هردو رو باهم داشت؟؟و اگه نمیشه چطور انتخاب کنم هدفمو؟؟من واقعا ممنون میشم اگه راهنماییم کنید?
سلام. درد انتخاب کردن همینه به نظرم. خیلی اوقات، انتخاب کردن بین چند گزینهای هست که ما دوست داریم و برای همین هست که انتخاب کردن درد داره. چون همواره در انتخاب، یک component از دست دادن هم هست.
یه کتابی من خوندم به اسم A Job to Love از مدرسهی زندگی. ترجمه شده با عنوان شغل مورد علاقه. اسم نویسنده رو هم گذاشتن آلن دو باتن (موسس مدرسهی زندگی هست). این کتاب کمکت میتونه بکنه توی این انتخاب کردن.
خیلی خیلی ممنونم☺
سلام اقای دکتر
من ۱۴ سالمه وکلاس هشتم هستم
من خیلی به رشته پزشکی علاقه دارم
نمره های توی مدرسه ام هم خوبه
ولی از الان به کنکور فکر میکنم با خودم میگم که
اگه نتونم پزشکی قبول بشم چی؟
دختر بازیگوشی هم هستم اگه متن های بلند
یا درس های سخت و ببینم استرس میگیرم و
چیزی ازش متوجه نمیشم
به نطرتون توی پزشکی موفق میشم؟؟؟؟؟؟
مممنون میشم جواب بدید
فوق العاده بود
به امید اینکه روزی بتونم به اندازه حس و حال قشنگی که شما با این متن ایجاد کردید عاشق این رشته بشم
گاهی از خودم متنفر میشم که چرا رویاهامو به خاطر حواشی و لذات کوچک و بی ارزش به فراموشی می سپارم
شاید چون اون طور که باید عشق رو تو این زمینه درک نکردم
و از خستگی ناشی از تلاش برای هدفم اون طور که باید لذت نبردم
با همه وجودم تلاش میکنم تا عشق رو تو این مسیر پیدا کنم
و با سعی بیشتری به راهم ادامه بدم
سلام،وقت تون بخیر.خدا رو شکر این مدت هم گذشت و ایشالا از بهمن ماه ترم یک شروع میشه.و منم میرم دانشگاه. تا حد زیادی تونستم رو مهارت های زبان انگلیسی ام کار کنم.راستش چند روزیه خیلی می شنوم که امسال ظرفیت رزیدنت رو زیاد کردن و قراره پزشکی هم اشباع بشه و از این قبیل حرف ها.به نظر شما این حرف میتونه به واقعیت بپیونده؟حتی برای کسایی که پزشک متمایزی بشن و مهارت های زیادی داشته باشن .واقعا نگران میشم .
سلام
دستتون درد نکنه بابت نوشته دلنشینتون
کم نیستن بچه هایی که عاشق پزشکی هستن ولی هم از دانشجوها و هم تو سایتای مختلف انقدر از سختیاش بد مینویسن که واقعا آدمو دودل میکنن
من پشت کنکوری ام و به شدت مشتاقم که تموم سختیای این راهو به جون بخرم
من یه پشت کنکوری ام …دیشب ازخداخواستم یه نشونه برام بفرسته تابفهمم واقعا میخوام پزشک شم؟؟اصلا توانایی شو دارم؟؟؟
ورسیدم به سایت شما.خیلی ازتون سپاسگزارم…
اگه یک پزشک داروی اشتباهی تجویز کنه و یا یک عمل موفقیت آمیزی نداشته باشه و منجر به فوت یک آدم شه چی؟?
سلام ستاره. یه روزی باید مفصل در این مورد بنویسم. حتما این کار رو میکنم.
سلام من کلاس هشتم هستم و ارزوی پزشکی دارم اما درگیرم من نمی خوام ی پزشک بشم و تو درمانگاه یا مطب به طبابت بپردازم . می خوام پزشکی بشم که کار مهممممممی کنم ولی نمیتونم درس را به تفریح ترجیح بدم و درگیر میشم و افکار بد میاد سراغم . لطفا راهنمایی کنید .
سلام کی مینویسید؟؟احساس میکنم متن جالبی میشه
فقط میتونم بگم این نوشته پر از حس مثبت بودن و واسه کسایی که مثل من نمی گم بی انگیزه ولی کم انگیزه بودن فرصت خوبی بود تا به خودشون بیان.ممنون ازتون
خیلی روم تاثیر گذاشتید اقای قربانی…..ممنونم ازتون
سلام دوست عزیز شاید باورت نشه ولی واقعا بهترین دوستم شدی چراکه با همین نامه ی کوتاه تو حرف هایی که توذهنم درباره ی پزشکی که من دربارش رویا چیده بودم به حقیقت پیوست به استاد با معرفتت بگو براتون همیشه لحظه های شادی رو ارزومندم
من کسی بودم که همش خودش یکی بدو میکنه که چی میشه چرا اینایی که پزشک شدن غر میزنن من هیچ وقت درکشون نمیکردم چون پزشک ها رو محترم و دوست خدا به خودم معرفی میکردم… به هر حال سر فرصت سجده ی شکر این لحظه برام واجب شده برام دعا کنین من عاشق همه ی دکتر های زحمت کش هستم.
خدا خیرتون بده من حالم دگ گون شد
من دقیقا تو همین دقایق و لحظه ها به همین حرفا احتیاج داشتم…انقدر ذهنم پرشده بود از غرولند دانشجوهای پزشکی که واقا ناامید شده بودم..اصن دلیل ناامید شدنمم نمیتونستم توجیه کنم…ممنون واقعا
سلام دکتر خواهش میکنم جواب بدید
من یازدهم و عاشق پزشکیم و خیلی دوست دارم پزشکی قبول شم یعنی حاضر از همه چیز بزنم برای پزشکی اما من تو یه مدرسه دولتی معمولی درس میخونم و نمیتونم هزینه کلاس کنکور بدم اما آزمون شرکت میکنم و کتاب تست ها رو هم خریدم
ولی از هرکی میپرسم میگن با این شرایط نمیشه پزشکی قبول شد ولی من میخواستم بپرسم بر اساس تجربه ای که دارین
من بدون کلاس کنکور و بدون مدرسه خوب ولی با کتاب تست و آزمون از همین حالا که حدودا ۵۷۰ روز زمان دارم با شروع از سطح صفر میتوانم به پزشکی برسم اگه یکسره بخوانم؟
آره، شک نکن! مطمئن باش که بدون کلاس کنکور و مدرسه ی عالی هم میشه قبول شد. تو همون کتاب تستهایی که خریدی همه ی نکاتی که واسه ی کنکور لازم داری گفته شده؛ فقط بخون، با انرژی و بیشتر از توانت، بخون!!!اجازه نده حرفای بیسر و ته و بیارزش اطرافیان آیندتو تباه کنه
خیلی ممنونم که پاسخ دادید خانوم دکتر فقط میخواستم ازتون بپرسم یعنی از الان که یازدهم هستم از صفر میتونم تو این یک سالو نیم ۱۰۰ در ۱۰۰ شدنی هست قبولی پزشکی؟
خدایا کنکور با بچه ها چه کرده که انقدر توانایی های انسان بودنشونو نادید میگیرن! تو از الان راحت میتونی دو رقمی شی!! راحتا!!
فقط به شرطی که باور داشته باشی توانایی هاتو و ارامش داشته باشی!!
مرسی واقعا عالی بود
سلام من پشت کنکوری نظام جدیدم خواهش میکنم کمکم کنین به جای درس به طور عمیق تلویزیون نگاه میکنم قبلا تو وقت استراحت وقتی کسی تلویزیون میدید من بدون توجه میگذشتم اما الان میشینم و میرم تو عمقش انگار تنها تفریح من تلویزیونه هم زود عصبی میشم هم استرسی ام چیکار کنم؟ ازتون خواهش میکنم کمکم کنین
سلام خانوم.
نمیدونم این رو خواهید خوند یا نه.
اما در یه سری مقاطع از زندگی؛ شما به این مسئله احتیاج دارید. همه چیز ماکزیمم perfect نیست و همه چیز definitely داغون نیست!
شما باید یه دلیل خوب برای کاری که میکنید داشته باشید.
اگه از تلویزیون لذت میبرید پس چرا تماشاش نکنید؟ اما یه جنبه دیگه هم وجود داره که شما هنوز کشف نکردید که تلاش برای هدفتون چقدر لذتبخش تره….
بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی حالمو خوب و آرومم کردی دکتر قربانی عزیز? فقط میتونم ازت تشکر کنم
منم خیلی دوسدارم دوباره درس بخونم وپزشکی قبول شم ولی شرایط مالی اجازه گرفتن کتاب های کنکور بهم نمیده ،ارزومه پزشک بشم پارسالم کنکور دادم ورتبه خوبی اوردم سال ۹۹ دوباره تلاش میکنم
چقدر خوشحالم از گوش دادن به حرفای دکتر مکری عزیز و خوندن متنتون آقای دکتر. دلم میخواد بغلش کنم. چقدر به این حرفا نیاز داشتم. از طرف یه دانشجوی پزشکی که دو سال از هم ورودی هاش عقبه و بعد از مدت ها شکست و نارضایتی از نو شروع کرده
چند روز بود که از هدفم دور شده بودم و امروز همه ی جهان باهم هماهنگ شده بود تا یه بار دیگه به من ثابت کنه که باید بیشتر رو هدفم متمرکز شم… خوشم میاد دنیا برای من صبر می کنه صبر می کنه بعد یهو هرچی بوده و نبوده رو مثل پتک می کوبه تو سرم… امروزم متن شما مثلا اتفاقی به چشمم خورد و کلا بخش تلنگر های زندگیم در امروز رو تکمیل کرد.
در آخر که…
قلم زیبایی دارید. خیلی لذت بردم و متشکرم.
چراجواب منونمیدین؟؟؟ چرا چرا چرا
باعرض سلام بنده یازدهم ریاضی هستم وبه تجربی علاقه دارم برای اینکه پزشکی قبول شم از الان چندساعت بایدمطالعه داشته باشم
سلام آقای قربانی،امیدوارم که شب و روز پاییزی به کامتون باشه…..
مشتاقانه منتظر متن “آیا به پزشکی علاقه داریم یا نه؟؟” هستیم …..
شاد و موفق باشید 🙂
سلام ساغر. یه متنی نوشتم. این شروعش هست که به این سوال جواب بدهم.
سلام من کلاس نهم هستم و عاشق پزشکی هستم به دلیل اینکه نه پولش برام مهمه نه اینکه بهم بگن خانم دکتر خانم دکتر من به خاطر پدرم می خوام دکتر شم یه روز صبح بابام میره دکتر حالش خوب نبوده فشارش بالا بوده یه نوار قلب میگیرن و میگن مشکلی نداری شبش پدرم فوت میکنه من به همین دلیل فقط می خوام دکتر شم حتی گفتم در ماه ۲۰ عمل مجانی کسی که پول نداره عمل کنم
سلام
حرفاتون برام خیلی جالب بود اما چطوری می شه که آدمایی مثل من که پر از افکار منفی هستند این فرایندو تو خودشون ایجاد کنن.من عاشق این رشته ام اما این احساس منفی منو داره از رویا و آرزوم دور می کنه چطوری میشه که تمام منفیارو ازبین برد منم نمیخوام از هدفم دور بشم ولی راه حلش چیه؟راه حل های متفاوتی رو امتحان کردم.اگه می تونید لطفا یه راهی پیشنهاد بدید.ممنونم…
سلام سارا
ما باید در گام نخست از خودمون آغاز کنیم. همهش ننالیم، همهش غر نزنیم و منفی نباشیم. که این برمیگرده به این که چه قدر روی خودمون کار کنیم و پیشرفت کنیم. باید بدونی که ما با یک گزینش بزرگ در هر دم رویارو هستیم. که چهطور این لحظه رو بگذرونیم. منفی یا مثبت. این خود خود ما هستیم که حال خودمون رو خوب میتونیم بکنیم. ولی این رو بدون که قرار نیست همیشه شاد و خندون باشیم. گاهی اندوه و درد هست که دست خودمون هم نیست. این بحثش جداست.
درباره دیگرانی که هستند ما تنها با خوب بودن خودمونه که میتونیم رو اونها تاثیر داشته باشیم وگرنه ما مسئول منفی بودن اونها نیستیم تا وقتی خودشون میخوان منفی بمونن.
سلام اقای دکتر ، من دانشجوی پزشکی ام ،انقدری حرفای منفی شنیده بودم که کل ذوق و شوقم واسه پزشکی مرده بود ، دمت گرم دمت گرم دمت گرم نمیتونم و نمیدونم چجوری بگم حس و حال الانمو بعد خوندن نامه ات ، فقط بدون خیلی کمکم کردی مرسی ❤
بع
سلام
ببخشید من کنکوری ام امسال به امید خدا و دوست دارم پزشک بشم
یه سوال داشتم خدمتتون میشه بگید هر درسیو تو کنکور چند درصد زدید پزشکی قبول شدید ؟ البته اگه زحمتی نیست چون خیلیییییییییی عاشق پزشکیم میترسم زبونم لال …
سلام فاطمه
ببین نمیشه یک نسخه پیچید. سال تا سال فرق میکنه رتبه ها و درصدها و ظرفیتها و سهمیهها. اگر دنبال آمار و ارقام هستی سایت های کنکور همه رو یک جا بیشتر از چیزی که دنبالشی در اختیارت میذارن.
اگر به پزشکی علاقه داری بهت پیشنهاد میکنم با علاقه همه درسهات رو بخونی و سختی راهش رو به جون بخری. هدف داشته باشی و براش تلاش کنی و ناامیدی به دلت راه ندی. و باید بنویسم که حقت رو از ماراتن کنکور بگیری. البته کنکوری زندگی کردن فداکاری های زیادی میخواد که باید باهاش کنار بیای. از قافله عقب نمونی
خییلی عاالی بوود مررسی ایشالا همیشه موفق باشین خیلی سردرگم بودم جواب خیلی از سوالهای توی ذهنم توی وویس و گفته هاتون بود ممنون
سلام
واقعا متن خیلی خوبی بودی
آقای قربانی یک سوال داشتم، ممنون میشم اگر فرصت کردین جواب بدین
من امسال کنکور دارم، در رابطه پزشکی هم خیلی تحقیق کردم و واقعا بهش علاقه دارم…ولی همیشه استرس دارم که نکنه اگه پزشکی قبول بشم، پزشک خوبی نشم؟! شاید من برای این رشته مناسب نباشم…
از کجا باید متوجه بشیم که علاوه بر علاقه، مهارت لازم برای این رشته رو هم داریم؟
سلام سپیده. مدتی هست که میخوام یه مطلب در این مورد بنویسم. این روزها زیادی درگیرم. مینویسم کم کم.
ممنون
لطف می کنید
جانا سخن از زبان ما می گویی!
وویسی که گذاشتید واقعا خوب بود.چطور میتونم به صحبت هایی با این محتوی دسترسی داشته باشم؟
اکثرا توی گوگل یکسری حرف های بی سر و ته توسط آدمایی که شناس نیست رزومه نام و نشانشون گذاشته میشه.
اگه میتونید بهم معرفی کنید سایت یا کانالی که پادکست های معتبر بشه توش گوش کرد
سلام فاطمه. متاسفانه جایی نمیشناسم.
سلام. آقای دکترقربانی . من توی مدرسه تیزهوشان دستغیب ۱ شیراز سال ۱۱ درس میخونم و عشق پزشکیم و حتی عاشق شیفتاشم شاید عجیب باشه ولی اینطوریم دیگه . ارزومه ک رتبه خوبی بیارم و به امید خدا با کلی انگیزه هم درس میخونم . امیدوارم بعد ها مثل شما بتونم به هم نوعان خودم تو این راه پزشکی خدمت رسانی کنم
https://www.aparat.com/v/rSAG8
جناب آقای دکتر
عرض سلام و احترام به حضرتعالی و تمامی دوستانی که این متن رو می خونند امیدوارم اوقاتتون همگی به خیر و نیکی باشه.من ارشدم رو با بهترین معدل و از دانشگاه دولتی گرفتم و مشغول به کار شدم تمام ترم ها رتبه اول بودم شاید از اول به درستی انتخاب رشته نکردم ولی به نظر خودم بهترین کارم این بود که PhD نخوندم (با استفاده از امتیاز استعداد درخشان می تونستم بدون کنکور دکتری رشته ام رو بخونم)الان که چندین سال هست شاغلم حس میکنم تواناییم بیش از این بوده و احساس پوچی میکنم کتابهای زبان اصلی میخونم بازم حس خوبی ندارم به نظر خودم خیلی مفید نیستم چون کارمند اداری هستم،نظرتون الان میتونم کنکور بدم و پزشکی قبول بشم؟
سپاس از عدم پاسخگویی
لطفا پیغامم رو حذف کنید
سلام خانم شاید حتما سرش شلوغ باشه نتونسته جوابتونو بده و باعث افتخارمه که کمکتون کنم بله مبتونید وقتی که علاقه و عشق به پزشکس رو دارید فقط کافیه که با عشق به راهتون ادامه بدید به باید و نباید ها و شرایط توجه نکنید با عشق و تلاش میشه ناممکن رو ممکن کرد 🙂
سلام.من شرایطی مشابه شرایط شما ولی در سطح پایینتر داشتم.الان رشته قبلیم رو رها کردم و دارم میخونم برای کنکور پزشکی.
به نظر من شما هم میتونید.چرا که نه.حتما میتونید.تلاشتونو بکنید و به نتیجه دلخواهتون برسید.همیشه پیروز و موفق و سربلند باشید
سلام آقای دکتر.من حدود سیزده ساله که از درس فاصله گرفتم و الانم مامان دوتا بچه هستم ولی هنوز نتونستم عشق به پزشکی رو فراموش کنم خیلی دلم میخواد کنکور بدم به نظر شما میتونم قبول بشم
سلام . ببخشید من نظر میدم ولی چون منم ناممکن و ممکن کردم خواستم بدونین ک واسه هیچ کاری دیر نیست و هرکاری ک ادم بخواد میتونه انجام بده فقط باید چهار چیز و جدی بگیرین داشتن ایمان توکل تلاش و داشتن یک برنامه منظم و دقیق
سلام چند سال دارین؟مجرد هستین یا متاهل؟به پزشکی علاقه مند هستید؟
سلام اقای دکتر من دوسالی میشه با وبلاگ شما اشنا شدم خیلی خیلی خوشحالم که تو جامعه پزشکی مثل شما هست که با علاقه سراغ این رشته رفته است من صادقانه میگویم من واقعا از ۵ سالگیم پزشکی رو دوست دارم ۵ سالم بود که داییم پاش زخمی شد و بنا به دلایلی بیمارستان نرفت و یکی از فامیل هایمان که جراح هستند پای ایشون رو در خانه عمل کرد و من در ۵ سالگی این جراحی رو با عشق دیدم و از ان روز تصمیم گرفتم جراح بشم ولی ۲ بار کنکور دادم و پزشکی قبول نشدم به امید خدا امسال پزشکی قبول میشم و مثل شما یک پزشکی میشم که به خاطر پول سراغ این رشته شریف نرفته انشالا
سلام آقای دکتر.
من امسال کنکور دادم و پزشکی پردیس خودگردان کرمانشاه قبول شدم . وقتی فهمیدم خیلی خوشحال نشدم. چون باید هر ترم ۱۶ ملیون پول بدم خیلی ناراحتم . تازه تو کارنامه سنجش هم نوشته من دولتی فیزیوتراپی تهران و دارو زنجان روزانه قبول میشدم.
من کلن آدمیم که به چیز خاصی علاقه مند نیستم . واقعن با اینکه ۱۸ ساللمه نفهمیدم چی به دردم میخوره! به حرف والدینم پزشکی زدم. خسته شدم از بس حرف شنیدم از همه. ولی چون روحیه همنوعدوستی فوق العاده ای دارم فکر میکنم بد هم نیست… همش میگم شهر غریب ،رشته سخت، آینده نا معلوم .. چیکار باید کنم؟؟؟ من ۶ سال فرزانگان تیزهوشان تحصیل کردم آخرشم هیچی…اینقدر فشار رومه فقد دوست دارم چشامو ببندم و دیگه هم پا نشمT-T
سلام ناشناس
من بیشتر از همه چیز از متنت بیهدفی برداشت کردم. خودت هم به این که نمیدونی چی دوست داری اشاره کردی. من درمانگر نیستم (هرچند دوست دارم باشم) اما میتونم بهت بگم که تا ندونی چی از زندگیت میخوای، نفهمی چه جوری میخوای از فرصتت استفاده کنی این حالت جا خوش میکنه در وجودت. نترس. باید بری کشف کنی. یه دنیا مننظرته. نمیخوام همه چیز رو خیلی روشن و باز بنمایانم اما بدون شک خودتی که باید پاشی و جنبش کنی. ببین چی تو زندگیت برات ارزشه. قطعا داری چندتایی. پس برو و با توجه به اونها برای خودت در بستری که ایستادی (منظورم شرایط الانت هست) هدف پیدا کن یا اگر لازمه بساز. تازه میتونی از این کرختی بیرون بیای. اما فراموش هم نکن که همیشه یکسان نخواهد بود. باز هم تو این حالتها قرار میگیره آدمی خواه ناخواه. روز.هات رو دریاب.
سلام
دانشجوی دکتری روانشناسی هستم،ولی باید اعتراف کنم که ای کاش به حرف پدرم گوش داده بودم و پزشکی میخوندم،با اینکه روانشناسی رو هم دوست دارم و کاملا تصادفی از رشته تجربی در این مسیر قرار گرفتم ولی افسوس ها و ای کاش ها داره خفه ام میکنه طوری که از همین رشته ای که باعث کمک به انسان هاست لذت نمیبرم…
دانشجوی پزشکی ام .توصیه و تجربه من به شما.اینکه بتوانید در روانشناسی بهترین باشید و گره از مشکل کسی باز کنید و از زندگی لذت ببرید .دیگر هیچ وقت آرزو نمی کردید ای کاش پزشکی میخوندم.چع بسیار دانشجوهای پزشکی داریم که انصراف دادن تغییر رشته دادن و چه بسیارند که از رشته شان راضی نیستند.
شاید اگر همه انسانها یاد می گرفتیم در هر جا در هر شغل و در هر زمانی که هستیم بهترین خودمان باشیم دنیا برای ما بهشت میشد.
برایتان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم
من تازه نویسندگی و وب نویسی رو شروع کردم ، ولی چطور میتونه یه متن اینقدر فوق العاده باشه ،
خیلی از این متن انرژی گرفتم ، ممنونم ازت.
سلام امیرمحمد. مدتی بود که ازت خبری نداشتم. دیشب رفتم کلی از نوشتههات رو خوندم. امیدوارم فرصتی بشه ببینمت.
سلام اقای قربانی،
من توی انتخاب رشته الویتم با پزشکیبود حالا که نزدیک به اعلام نتایج شده حرفایی که راجب پزشکی میگن یکم منو میترسونه ?یکم گنگ شده برام متن های شما رو هم در این رابطه خوندم ولی یکم حسم نسبت به انتخابم عجیب شده.
قدیما بسکتبال میرفتم ، تو تیم منتخب استان بودم ،
چند وقت دوره ای برگزار شد که مربی اون آقای محمدی منش ( مربی سابق تیم ملی بسکتبال ) بود.
همیشه آخر تمرین یه نکته به همه میگفت : میگفت اگه یه چیزیو بخواهی باید یه چیز دیگه رو بدی ؛
اگه تو پزشکی رو انتخاب کردی شاید برای اینکه بتونی موفق باشی مجبود بشی از خیلی از زمان های تفریحت رو بزنی که بتونی یه روز پزشک مورد قبول مردم بشی.
خوب شاید بگی این حرفایی که در مورد پزشکی شنیدم چی میشه؟ ؛ باید بهت بگم منم دانشجوی پزشکی هستم و کلی از این حرفا میشنوم ، یه روز به یکی از اساتیدم که فوق تخصص اونکولوژی بود هم این حرف رو زدم ، جالب بود که استاد من هم از این حرفا میشنید حتی بهم گفت زمانی که پزشکی رو از روی علاقه انتخاب کرده بقیه بهم میگفتن روزگار پزشکی تموم شده ،
خیلی ساله از اون زمان میگذره، خیلی ساله دارن میگن که روزگار پزشکی تموم شده ولی به نظر تو کی تموم میشه این نظرات فلسفه ایه دیگران !!!!
سلام من دوازدهم تجربی هستم سال ۹۹ کنکور دارم من دندوپزشکیو فقط بخاطر پولش میخام در واقع من اصلا به درس علاقه ندارم و فقط به علت علاقه به پول و رفاه به سختی دارم درس میخونم نمیدونم با این دیدگاه میتونم دووم بیارم تو رشته دندوپزشکی یا نه ؟ اگه نه پس من چه رشته ای بخونم ؟ کاملا سردرگم هستم خاهش میکنم جوابمو بدید
سلام تیارا
من نمیتونم بهت بگم که چی درسته و چی نه. رشته من هم دندون نیست اما باهاش آشنایی خوبی دارم. میتونم بهت بگم که تو قراره ۶ سال دندون بخونی و بعد یک عمر باهاش زندگی کنی. دندون پزشکی، شغل آینده ات، تواناییهایی که خواهی آموخت هیچ کدوم برات نباید معدن طلا باشه. تو قراره زندگی کنی و از این فرصت استفاده کنی و لذت ببری. پس برو دنبال چیزی که برات زندگی بار باشه. ما تو کشوری زندگی میکنیم که متاسفانه علقههای ما همیشه برامون زندگی مناسبی نخواهند ساخت، پس اگه هدفت فقط رفاهه انتخابت خوب بوده ولی دنبال چیزی که دوست داری هم برو یا کم کم بگرد ببین چی دوست داری
سلام من امروز برای اولین بار با وبلاگ شما آشنا شدم وخیلی خوشحالم چون دیدگاه شمانسبت پزشکی بادیدگاهی که من دارم خیلی نزدیکه من ازوقتی که یادم میادمیخواستم پزشک شم من الان دانش آموز پایه دوازدهم ازیه مدرسه خاصم اماالان درست در حساس ترین شرایط اصلا برای رسیدن بهش تلاش کافی نمیکنم ممنونتون میشم اگرشما درمورد این سال آخر وتجاربی که بدست اوردید راهنماییم کنید ببخشید طولانی شد باتشکر
سلام اقای دکتر من دانش اموز پایه یازدهم به دوازدهم هستم از بچگی عاشق دندون پزشکی بودم اما به تازگی هدفم به پزشکی تغییر پیدا کرده . این رو هم بگم از هر لحاظ دانش اموز بسیار متوسطی هستم و تابه امروز نمرات معمولی و متوسطی رو در دبیرستان داشتم . نمی دونم ایا اگر وارد این رشته ” پزشکی ” بشم ایا می تونم دووم بیار زیرش ؟؟ ایا شما به عنوان یک پزشک یا دانش جوی پزشکی از کارتون راضی هستید ؟ ایا راهی هست که بتونم بفهمم منم می تونم جزو یکی از بهترین پزشکان اینده ی این جامعه بشم ؟ نمی دونم باید چی کار کنم خیلی مردد و سردرگم هستم.. خواهش میکنم برادرانه راهنماییم کنید من یکبار دیگه هم بهتون در خود وبلاگ پیام دادم امیدوارم که بهم یک جوابی بدین تا بتونم هدف واقعیمو پیدا کنم و از این سردرگمی خارج بشم … ببخشید که طولانی شد خیلی مچکرم…
سلام. در پستهای دیگه جواب طولانی این رو نوشتم. در چندین پست مختلف. اینجا دوباره تکرارش نمیکنم.
اما کوتاه بخوام بگم، آره کاملا راضی هستم و هیچ وقت پشیمون نشدم.
سلام…با خوندن مطالبتون خیلی علاقه ام ب پزشکی بیشتر شد از این نوع نگاهتون ب پزشکی و سختیاش خیلی خوشم اومد واقعا اولین باره چنین دیدگاهی رو میبینم.سوالی داشتم اونم اینکه من الان سخت تو دوراهی بین پزشکی و دندون پزشکیم دندون بخاطر سالهای کمترو راحتی بیشترش نسبت ب پزشکی خیلی وسوسم میکنه ولی از طرفی دلم بغیر از پزشکی بچیزی راضی نمیشه خیلی دوسش دارم.ادم درسخونی بودم فقط این سال اخر یکم بی انگیزه شدم چیکارکنم ینی من میتونم ۱۰سال دیگه هم ادامه تحصیل بدم؟تروخدا جوابمو بدین?
سلام تارا. این سوال بین دندون و پزشکی، برای خیلیها مسئله هست. سعی میکنم در موردش برات بنویسم.
ممنون آقای دکتر خیلیییییییییی متشکرم. که من رو برای رسیدن به هدفم مصمم کردید. انشاللهدر ادامه ی مسیرم از راهنمایی های شما استفاده کنم.
سلام مجدد آقای دکتر در باره مطلبی که فرموده بودید مطالعه کردم. و خیلی آروم شدم. و وا هی بودن این تفکر بوجود آمده در خودم رو متوجه شدم. بسیار متشکر .
فقط یه تایید از شما میخوام اونم اینکه پزشکی مازاد ارزش برابری نسبت به دولتی داره؟
خوشحالم که برات مفید بود فاطمه.
اگه از نظر مدرک میپرسی، تا اونجایی که میدونم، تفاوتی ندارن. اگه از نظر آموزش میپرسی، باز هم تفاوتهای کمی وجود داره. خودت مهمی، نه این که دولتی هستی یا مازاد.
سلام آقای دکتر. ممنون که گوش شنوایی برای شنیدن حرف ما هستید من یک دختر هستم. من سال ۹۷ رتبه ۴۰۰۰رو آوردم. امسال با اینکه تلاشم خیلی زیاد بود رتبه ۲۶۰۰اوردم. با این رتبه پزشکی مازاد شهر خودم رو میارم.آقای دکتر من تمام وجودم تا به این زمان مملو از عشق به پزشکی بوده و همین باعث شده که یکسال پشت کنکور بنشینم. ولی الان به یه سوال برخوردم. خانوادهی من یه خونواده ی پرجمعیت ۷نفره اس. و از لحاظ مالی متوسط هستیم. مادر و پدرم کاملا موافق مازاد رفتن من هستند. مشکلی که من دارم این گمه که برخلاف گذشته خودم دو لایق پزشکی نمیدونم. به خودم میگم تو اگر لایق بودی دولتی قبول میشدی. از طرفی خیلی زیاد فکر میکنم اگر پزشک نشم تا آخر عمر رسالت خودم رو انجام ندادم و خودم رو نمیبخشم . پیش خودم میگم بعد از قبول شدن کار میکنم و خرج دانشگاهم رو فراهم میکنم چون نمیخوام به خانوادم فشار بیاد. اما بازم این فکر که شاید لایقش نباشم آزارم میده. بعضی از دوستام میگن چند سال بعد از اینکه اینهمه پول دادی پشیمون میشی. حس میکنم ح رفاشون مزخرفیه ومن پشیمون نمیشم اما این دودلی خیلی آزار دهنده است. خواهشا کمکم کنید. متشکر و ممنونم
سلام فاطمه. این موضوعی که گفتی، لایههای مختلف داره. ولی شاید خوندن در مورد یک چیزی به اسم Impostor Syndrome بتونه حداقل یکی از این لایهها رو برات شفافتر بکنه.
سلام خانم فاطمه ، منم همچین مشکلیو وقتی میخواستم پزشکی پردیس رو انتخاب کنم داشتم ولی الان که سال دومم هم خانوادم خیلی خیلی راضین و هم خودم ، اینو هم بدونین که خانواده افتخارش اینه که فرزنداشو در جامعه موثر تربیت کنه.
تازه بچه های سال بالایی میگن شما علوم پایه این هنوز قشنگیای پزشکی رو درک نکردین ولی به نظرم همین الانشم ازم بپرسن ، زیباترین رشته دنیا رو پزعشقی میدونم . واقعا عشقه .
سلام.میشه بگید چطورازپزشکی لذت میبرید؟ خیلیا ناراضین وخسته ازاین رشته
سلام اقاى دکتر،خسته نباشین،،
من امسال کنکورى هستم،
واقعا ازتون به خاطر سایتتون ممنونم،چون به این حرفا احتیاج داشتم،
راستش من به پزشکى خیلی علاقه دارم ولى از سختى راهش می ترسم،(مى ترسم که از پسش بر نیام)،از هرکى و از هر سایتى که در مورد پزشکى تحقیق مى کنم دارن از یه زندگى خیلی سخت مى گن که جز درس و پزشکى هیچ کار دیگه اى نمى کنى ولى حرفاى شما خیلی بهم انگیزه داد
??
سلام آقای دکتر راستشو بخواین خیلی قلمتون رو دوست دارم و طرز صحبت کردنتون و اینکه تو کلمه به کلمه حرفاتون این همه شور و امید هست این همه عشق انگیزه، ای کاش شما استادم بودین تا اخر عمرم ازتون یاد میگرفتم راستش من دوسال برای پزشکی تلاش کردم اما نتونستم و امسال تصمیم گرفتم که رشته پزشکی هسته ای دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه رو انتخاب کنم.حرفای خیلی ناامید کننده ای از اطرافیانم شنیدم و اینکه هرکسی میاد تجربی غیر از سه رشته ی اصلی هررشته ی دیگه ای رو بخونه موفق نمیشه و جایگاهی نداره و باید مدام سرزنش بشه و دستورای دکترا رو اجرا کنه اونا امپراطورن راستش من با برادرم دوقلو هستم و یه خواهر دارم که امسال هرسه تامون باهم کنکور داشتیم با اینکه ۱۹ سالمه اما خیلی سردرگمم نمیدونم چیکار کنم نمیدونم تا کی دیگران باید برام تصمیم بگیرن آقای دکتر به نظر شما ادم نمیتونه غیر از پزشکی تو یه رشته ی دیگه موفق بشه؟؟؟من امسال سه هزار منطقه دو شدم با اینکه میدونم ممکن هست رشته های دیگه رو هم قبول شم اما پزشکی هسته ای انتخاب خودم بود و کلی دربارش تحقیق کردم و واقعا بهش علاقه مند هستم به نظرتون اشتباه کردم؟نمیخوام از این به بعد با نظر کسایی که منو نمیشناسن و با روحیه من اشنا نیستن و واسه همه یه نسخه میپیچن بیفتم تو چاه رشته تجربی رو به اجبار انتخاب کردم و شبی نبود که از گریه خوابم نبره با این حال کلی فکر کردم و تصمیم گرفتم از این به بعد خودم تصمیم بگیرم واسه خودم واسه ایندم اقای دکتر خواهش میکنم جوابمو بدین این اخرین دریچه امید منه هر نصیحتی هم داشته باشین با جون و دل میپذیرم نمیدونم چندسالتونه اما منم مثله دخترتون پدرانه نصیحت کنین ممنونم ازتون
اقای دکتر من معذرت میخوام راستش تازه با وبلاگتون اشنا شدم خیلی با ساز و کارش اشنا نیستم فکر کردم این سخنرانی که گذاشتین تو همین صفحه خودتون هستین واسه همین گفتم پدرانه نصیحتم کنین ولی وقتی فهمیدم کلا ۵ سال ازم بزرگتر هستین جا خوردم و خجالت کشیدم منظوری نداشتم ببخشین الان میگم برادرانه نصیحتم کنین اگه اشکالی نداره بازم معذرت میخوام
سلام آقای دکتر.پزشکی در کشور ایران طی ۱۵_۲۵سال آینده موقعیت شغلیش چطوره؟نکنه یه عالمه ربات بیان و پزشکی بی ارزش بشه و با توجه به نیاز محدود کشور ها به متخصص و ورودی بسیار زیاد این رشته در کنکور تو ایران، موجب نمیشه که قسمتی از پزشک ها در ایران آینده مبهمی داشته باشن؟
سلام رضا.
موضوع آیندهی پزشکی، مختص ایران نیست. با سرعت بالایی، تغییرات در حال رخ دادن هست و خب کاری که میشه کرد، این هست که خودمون رو آماده کنیم براش و «تطبیقپذیری» داشته باشیم. تعداد زیادی نوشته در آیندهی نزدیک در این باره خواهم نوشت.
سلام . من امسال کنکور دادم و شکر خدا رتبه خوبی اوردم و قراره پزشکی رو انتخاب کنم . از هر کسی ک میپرسم راجع به سختی هاش گفته ولی ازتون ممنونم که اینقدر شفاف توضیح دادین و حالا میتونم بدون هیچ تردیدی این رشته رو انتخاب کنم . ممنون
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما جناب آقای قربانی
من امسال نهمم و خیلی خیلی به پزشکی علاقه دارم جوری که هر موقع به این فکر میکنم که در آینده پزشک شدم از خوشحالی اشکم سرازیر میشه و واقعا هم دارم براش تلاش میکنم و خیلی خوب درس می خونم این متن بالا رو چندین بار خوندم و واقعا بهم انگیزه داد از اعماق وجودم از شما ممنونم چون این متن چیزی بود که واقعا بهش احتیاج داشتم میدونید
خیلی سوال دارم که ازتون بپرسم ولی نمیدونم چطوری باید بپرسم
دوس داشتم یکم برام از این رشته توضیح از خوبی هاش بدی هاش از همه چیزش تا ازتون الهام بگیرم و انگیزم برای درس خوندن اصلا واسه همه چیز از اینی که هست خیلی بیشتر شه
البته اگه زحمتی نیست و مزاحمتون نباشم
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما
من امسال میرم نهم و خیلی خیلی به پزشکی علاقه دارم جوری که هر بار که فکر میکنم پزشکی قبول شدم از شدت خوشحالی گریه ام میگیره و واقعا هم دارم واسش تلاش میکنم و خیلی خوب درس می خونم
متن بالا رو چندین بار پشت سر هم خوندم و واقعا بهم انگیزه داد احساس میکنم این متن چیزی بود که بهش احتیاج داشتم
واقعا عالی بود
کلی سوال دارم ولی نمیدونم چطور باید بپرسم
دوست داشتم برام از سیر تا پیاز این رشته توضیح بدین
اینکه از کی شروع به درس خوندن کردین واسه کنکور چجوری درس میخوندین اینکه حس تون وقتی که یه مریض رو ویزیت میکنین چیه و کلی از اینجور سوالا…..
بازهم ازتون تشکر میکنم
سلام
مرسی از مطالبتون من سال یازدهم هستم ویک سال دیگه کنکور دارم من عاشق پزشکیم به معنای واقعی کلمه . من پزشکی رو به اندازه جونم دوست برای همین هر کسی از سختیاش میگه من نه تنها دل سرد نمیشم بلکه علاقه مند ترم میشم . اما با این مطالب من دیگه اینقدر پزشکی رو دوست دارم که در کلمات
نمی گنجه دوست داشتم که چند کلمه ای با شما صحبت کنم و از شما الهام بگیرم
سلام و خسته نباشید
چقدر زیبا مینویسید میخواستم پیشنهاد بدم نوشتههاتونو کتاب کنید. من از نه سالگی گرانولوماتوز وگنر دارم و از وقتی بهدنیا اومدم عاشق کتابها بودم. تا الان خیلی بیمارستان بودم و خیلی دکتر و پرستار و… خوب و بد دیدم اما هیچ وقت اینجوری با احساساتشون مواجه نشده بودم. خوندن نوشتههاتون غیر از کمک بزرگی که به جامعهی پزشکی میکنه، به بیمارا هم امید میده که هستند دکترایی که کارشونو با علاقه انجام میدن و بیماراشون براشون اهمیت دارند.
این یکی از بزرگترین خدمتهاییه که میشه برای بشر امروز انجام داد. درمان دردشون با نیت خالص و بدون درنظر گرفتن منافع شخصی?
البته یه چیز بگم…جوان های ایرانی سختی دوران دانشجویی خیلی براشون سنگین تر از بچه های خارجی هست.
دلیلش هم اینه که تو خارج بچه ها کل دوران مدرسه و دبیرستان رو فقط تفریح و بازی میکنن و کنکور هم که ندارن راحتن کلا…ولی وقتی به دانشگاه میرن تازه یکم معنای سختی و پشتکار داشتن رو میفهمن.
ولی بیچاره بچه های ایرانی بخصوص نظام قدیم ها از همون دبستان همش باید درس و مشق مینوشتن تا دوران دبیرستان که هر روزش امتحان و پرسش بود و بعدش هم استرس کنکور و در صورت قبولی, شروع سختی های دانشجویی…..
واسه همین طبیعیه که بچه ها تو همچین شرایطی افسرده و خسته بشن.
سلام
زندگی ام پر از فراز و نشیب بوده از فقر از ناداری و کلی مشکلات دیگر که ناشی از فقر است.خوشبختانه پدر و مادرم با وجود اینکه خودشان سطح سواد پایینی داشتند اما از همان بچگی در ذهن من تنها یک چیز را ارزش کردند درس خواندن و علم و سواد و اگر روزی به جایی رسیدم دست نیازمندان را بگیرم.چیزی نمانده فقط ۱۱ماه با هدفم فاصله دارم. به یک معجزه نیاز داشتم من با دکتری اشنا شدم آن دکتر انگیزه ی مرا صدها هزار برابر قوی تر کرد.از ان لحظه دیگر پزشکی را بخاطر پول و ثروت و رقابت و اهداف مادی نخواستم . الان عاشق به معنای واقعی پزشکی هستم هر لحظه تو خط به خط کتاب زیستم خدا و پزشکی رو میبینم هر کلمه منو به خدا و پزشکی نزدیک تر میکنه. هیچ وقت امیدم رو از دست نمیدم و به خداوند بزرگ و قدرت لا یزالش ایمان دارم. من با کسانی رقابت میکنم که بهترین معلمای خصوصی و بهترین منابع را دارند اما من هم خدا را دارم .و پزشکی فقط و فقط و فقط با یک چیز بدست می اید ان هم تلاش .پزشکی جااانم دوستت دارم و تورا فقط بخاطر خودت میخواهم.
سلام. این متن فوق العاده است بارها قبل از کنکور خوندمش و هر بار ازش انگیزه و انرژی گرفتم. ازتون یه سوال داشتم ممنون میشم کمکم کنین . من احتمالا پزشکی بهمن مشهد قبول بشم و از اینکه بعد یه سال تلاش تونستم به چیزی که میخواستم برسم خیلی خوشحالم فقط سوالم اینه که بهمن قبول شدن چه فرقی با مهر داره؟؟ مثلا من مهر شهر های دیگه رو میارم .از لحاظ اینکه بعضیا میگن بعد فارغ التحصیلی یه سال عقب میمونی و این چیزا… . میشه راهنماییم کنید؟؟ برای انتخاب رشته نیاز دارم بهش. ممنون میشم راهنمایی کنید
نگران نباش کوثر. من خودم بهمن بودم. چند ماه کاملا بدون دغدغهی دانشگاه داری که میتونی از فضای کنکور هم فاصله بگیری و برای توسعهی فردی وقت بذاری.
عاشقتم فوق العاده ای
ویکتور هوگو= امیر محمد قربانی
واقا متاسفم
تو جامعه ای که پزشک تو اولویت باشه اون جامعه مریضه واقعا متاسفم تو کشور های دیگه معلم سالاریه
تو جامعه ای که پزشک تو اولویت باشه اون جامعه مریضه واقعا که متاسفم تو کشور های دیگه معلم سالاریه یعنی تو کشور ما هم زمانی معلم سالاری بود نه فقط معلم همه وضعشون خوب بود ولی مردم احمق خودشون باعث خودشون شدن
سلام.من دانشجوی ترم ۴ پزشکی هستم و این متن چیزی بود که واقعن بهش نیاز داشتم…من با علاقه وارد پزشکی شدم اما هم به علت کم کاری خودم هم جو عمومی دانشگاه که تقریبا هیچ کس با علاقه درس هارو نمیخونه و همه میخوان زوری نمره بیارن ازین چهار ترمی که داشتم لذت نبردم و چیز زیادی هم یاد نگرفتم ، با اینکه با شب امتحانی خوندن تونستم نمره های خوبی بگیرم ولی خب چه فایده!
متاسفانه دوستام هم آدمای غرغرویی هستن(البته منم باهاشون همراهی میکنم) و حالا که کم کم داریم به گروهبندی کلاس نزدیک میشیم دارم فکر میکنم اگر نخوام با دوستام توی یه گروه بیفتم فکر بدیه؟؟ممکنه پشیمون بشم که کاش با دوستام بودم؟یا ممکنه اونا انقدر از دستم ناراحت بشن و تقریبن ارتباطمون قطع بشه؟
آیا بودن با کسایی که از کارشون لذت نمیبرن سخت تره یا تنها بودن و دل به کار بستن؟
سلام
من الان چند ساله دارم به راهی فکر میکنم که به انتها نرسید،دوست داشتم برگردم و باز تلاش کنم ولی هربار تفکراتی مثل این که اگه وارد پزشکی بشم دیگه زندگی ندارم،باید زندگیمو وقف کنم،باید خیلی چیزامو از دست بدم و خیلی فکرای دیگه دلسردم میکرد و واقعا فکر نکرده بودم لذت از پزشکی یعنی همین غرق شدن،همین درگیر شدن و اگر من اینو نمیخوام پس چرا تا این حد مشتاقم؟چرا سالها میگذره و من با ۲۹ سال سن و داشتن همسر و فرزند باز از فکرش بیرون نمیام؟چرا نمیتونم رهاش کنم؟امشب پر از تردید بودم،پر از سردرگمی،پر از سوال خیلی اتفاقی این صفحه رو پیدا کردم ولی حرفهای شما تمام اون چیزی بود که من نیاز داشتم بشنوم،درش غرق شدم و احساس کردم حالا،بعد از سالها خودم رو پیدا کردم و فهمیدم باید چیکار کنم
از صمیم قلب از شما ممنونم،من جواب تمام سوال هامو همین امشب با همین حرفها گرفتم و بی نهایت خوشحالم
دقیقا مثل اینه که میخای ی خونه بزرگ از اسباب بازی درست کنی و چنتا به ظاهر دوست میزنن از ی جا کل خونه رو خراب میکنن احساساتی عمل نکن چونکه زندگی اونقدر هم دلسوز نی
دمت گرم
سلام..
دوستان هیچ وقت برای رسیدن ب خواسته ها و ارمانها دیر نیست… اهداف و تلاش برای رسیدن به اهداف حس جواانی و قدرت و اعتماد به انسان میده..
من کارشناس بیهوشی هستم. و ۲۷ سالمه..
ولی از هدفم دست بر نمیدارم….
قبولی در رشته بزشکی و تخصص دلخواهم…
حتی اگه ۵۰ سالم بشه..
با همه بالا و بایین های زندگی…
با همه کمبودها ..
سال قبل ۱۲ هزار شدم
امسال احتمالا ۴۰۰۰
سال ۹۹ رتبه برتر خواهم شد
زندگی در جریانه و من در کنار جریان زندگی به اهداف بزرگ فکر میکنم و به ارمانم خواهم رسید.. بدون توقف زندگی
فکر نکنم من شانس داشته باشم شما جواب بدید .راستی آخرش اون پسره تو اسپادر من زنده موند یامرد .ولی خوشبحالتون دکترید .
سالم و سرحال مشغول به انجام همان کارهای قبلی.
مرسی جواب دادید کاش کامنت بعدیم جواب بدید .شما که زحمت کشید جواب دادید .اون کامنتم جواب میدید لطفا .کانال تلگرامی ندارید .یاانیستا چیزی
سلام.به بیقرار.
از روحیه وانگیزه بالایی که دلری خوشم میاد.دلم میخواد آدمی مثل تو دور وبرم باشه تایکم بهم انگیزه بده تابتونم بلندشم وبه خواسته م برسم
دکترقربانی لطف میکنید ایمیل بیقرار روبهم بدین یاایمیل منوبهش بدین تاکمکم کنه دراین راه.لطفاااااا
سلام آقای دکتر
اول باید بگم که قلم خوبی دارین و آدم با خوندن مطابتون اروم میشه. راستش آقای دکتر من ارشد فیزیک دارم و نزدیک چهل سال سن!!!! اخیرا خیلی به پزشکی علاقه مند شدم، البته نه به خاطر پول که تو سن و سال من به این دلیل کسی به پزشکی علاقه مند نمیشه. تو اطرافیانم کسی هم نیست که در این مورد باهاش مشورت کنم، به خاطر همین مزاحم شما شدم. به نظر شما پزشکی خوندن تو این سن و سال امکان پذیره؟ البته من چهل ساله هستم ولی احساس یه جوون بیست ساله رو دارم!
مرسی
سلام و درود به شما! و امید به اینکه پاسخی از شما دریافت کنم…
من دانشآموز سال آخرم و تقریبا ۱۱ماه تا قبول شدن در رشته پزشکی فرصت دارم. وقتی داشتم رشته تجربی رو انتخاب میکردم تمام وجود من سراسر عشق و علاقه به این رشته و کمک کردن به آدمها بود و ثانیهای از درس خوندن دست بز نمیداشتم. داستان علاقه من به رشته پزشکی مفصله. من از ۶سالگی ارزوی پزشک شدن رو داشتم و فکر کنم جز معدود افرادی هستم که هیچ کس حتی یک بار هم به من نگفته که باید دکتر شی و حتی خانواده میگفتن که رشته ریاضی یا سایر رشتهها را بخونم اما اجباری هیچ وقت در کار نبود و اولویت علاقه من بود براشون. اما الان که به سال دوازدهم (مقطع پیش دانشگاهی) رسیدم، میدونم که چیزی به جز پزشکی نمیخوام یعنی در واقع ملکه ذهنم شده و حس میکنم اگه قبول نشم زندگیم تیره و تار میشه اما مشکل اینجاست که تقریبا هیچ پشتکار و ارادهای از خودم نمیبینم و مطمئنم که با این سطح از تلاش نمیتونم قبول شم. نمیدونم باید چیکار کنم دقیقا که انگیزم برگرده. یه روزایی و ساعتایی خیلی انگیزه دارم اما گذرا است و تقریبا ناامیدم. این رو هم بگم که هر سال شاگرد اولم و کاملا استعداد و لیاقت پزشک شدن رو تو خودم میبینم. دوست دارم یه نفر باشه که بهم انگیزمو برگردونه اما احساس میکنم هیچ کس اون صداقت لازم رو تو حرفهاش نداره و شعار میدن بیشتر اطرافیانم. اما از شما یه سوال دارم! آیا تموم این درس خوندنها و سختیها و شب بیداریها میارزه؟ و اگه بله چرا؟ و شما به عنوان یک پزشک چه توصیهای میتونید به من بکنید
ممنون از مهرتون
سلام. جواب این سوال رو به نظرم، خودت باید بدی. نه من.
من اگه جواب میدم میشه پاسخ به این سوال که برای من میارزه یا نه. واضح هستش که ارزشهای دو فرد، لزوما یکی نیست. تو با توجه به اولویتهای ارزشهای خودت، بهتره این رو جواب بدی.
بله کاملا حق با شماست، اما حقیقتش اینه که من احساس میکنم ارزشهام و اولویتهام رو از دست دادم یا ازشون فاصله گرفتم و درگیر روزمرگی شدم و من باب همین موضوع که شاید با توجه به نوشته شما ارزش های یکسانی داشتم این سوال رو از شما پرسیدم حالا ایا با توجه به اولویتهاتون میارزه؟
سلام خوانندگان محترم من به عنوان عضو کوچکی از جهان گسترده نظرم این است که هرکس در هر رشته و منسب است که میتواند برای خود و اطرافیان پیرامون جهان چه هم وطن یا غیر هم وطن چه انسان یا حیوان خدمتی کند و نیت خیر نسبت به دیگران داشته باشد چه پاک بان محترم با شد چه پزشک محترم قابل تقدیر و احترام است من شخصا علاقه به شناخت درون بدن انسان دارم اما اگرهم نتوانم به علاقه درونی ام برسم از خداوند طلب دارم که انسان مفیدی برای جامعه ام باشم و از خداوند میخوام که ما را در مسیر انسان شدن و رسیدن به کمال انسانیت کمک کند ان شا الله شما خواننده گرامی در هر کجای این عالم بزرگ هستی حتی در ساده ترین کار ها نسبت به خود و اطرافیان مهربان باشی
من یه کوچولو بپرم وسط حرفای دکتر .من پزشکی می خونم و سال چهارم دانشگاه اصفهان.از اینکه پیامتونو جواب میدم چون خودم گاهی مشکلاتی مثل شما رو داشتم.
اینکه مردد شدی اینکه انگیزه کم شده باید وقت بزاری آیا هدفی که برای زندگی ات و آینده ات گرفتی یه هدف پایدار و منطقی هست؟
من وقتی به بچه های کنکوری میرسم اینو میگم (چیزی که وقتی وارد پزشکی شدم احساسش کردم)هدف ما قبول شدن صرف در تاپترینها نیست.اینکه من خلق شدم فقط برای یه رشته کمی کوته نظری هست.اینکه هدفمان بشه فقط یه رشته یه چیز کوچیک این توان ما انگیزه ما رو محدود میکنه .هدف باید بزرگ باشه تا قدم های بزرگ برداشت .هدفهای کوچیک زود آدمو ناامید میکنن هرچند وجود هدفهای کوچیک برای رسیدن به هدف بزرگ ضروریه ولی کافی نیست.پس مقطعی هست که تو رو به هدف بزرگتر برسونه.همه ما اول با هدف اینکه به آدمو کمک کنیم پزشکی می خونیم ولی وقتی میایم تو پزشکی میبینیم گاهی فراموش شده اون هدفها.چرا؟چون اونقدر تو هدفمان اصرار نداشتیم بهانه ای بود برای رسیدن به خواسته امون.
در مورد انگیزه پیشنهادم اینه با یک مشاور تحصیلی صحبت کنی و یا کسی که این راه رو رفته و آشنا به مسیر هست.گاهی چون راه رو نمی دونیم میانبرها رو نمیدونیم زمان زیادی از دست میدیم .همیشه وجود افراد کاربرد کنارتون باعث میشه هم انگیزه کار رو داشته باشید هم خطاهای کارتون کمتر بشه و هم موفقیتت تضمینی تر . درسته نتیجه به دست خداست ولی خداوند خودش وعده داده هر انسانی به هراندازه تلاش کنه پس نتیجه اش و می بینه. یعنی تلاش و عملکرد ماست که شایستگی ما رو مشخص میکنه.پس سعی کنید بسیار تلاش کنید و با این شعار راه برید:من تلاش میکنم و هرچه در توان دارم می گذارم و از تمام توانایی هایم استفاده میکنم نتیجه آنچه خیر و صلاح من بود .مطمئنا کسی که نهایت تلاش خودشو بکنه در نهایت پاداش دلچسبی از خدا میگیره.
بدانید در مسیر راه ممکنه گاهی با تمام مقاومت هایی که میکنید ناامیدی بر شما غلبه کنه ولی این را بدانید این ناامیدی شیطان راه شماست تا متوقفتان کند پس همیشه سعی کنید امیدوار باشید حتی اگر شده به خودتان بارها تکرار کنید من امیدوارم به نتیجه.ولی هرگز تسلیم نشوید .شما حداکثر تلاش خود را بکنید نتیجه خودش خواهد آمد.
توکل و توسل و امید در مسیر را فراموش نکنید.که من هر آنچه داشتم از تلاش و حسن ظن به خدا و لطف پروردگار و توسل بوده و هست و خواهد بود و هرآنچه از دست دادم از کم تجربگی و ناامیدی و تسلیم شدن بوده.
دوست عزیز پیشنهاد من به شما خداوند اینگونه نیست که برای بنده ای خوب بطلبد و برای دیگری بد برای همه بهترینها مهیا شده این تلاش شماست و امید به خدا که به نتیجه تان می رساند.توصیه من مبنی بر مشورت با انسانی با تجربه در این زمینه رو جدی بگیرید .و تلاش کنید و بدانید کا خداوند برای شما بهترینها را خواسته و میخواهد.
و سوال آخرتون هم جواب بدم پزشکی قشنگه اگه عشقت این باشه که گره از کار کسی باز کنی و خدمت کنی در راه خدا برای شاد کردن دل بنده ای و خدا با دستان تو شفا دهد بنده ای را و با دستان تو نجات دهد بنده ای را از مرگ و آیه قرآن ۳۲ مائده:…و هر کس نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشید…
سلام دوست عزیز .
من نتوانستم پزشک بشوم !! حسابدار شدم ! همیشه مطالب پزشکی سایت ها را با حسرتی از ته دل می خونم همیشه از خدا می خوام که زودتر از دنیا بمیرم و دوباره متولد بشوم و این دفعه پزشک بشم. این را گفتم که اوج علاقه ی من را بدانید . من پسری ۲۸ ساله فوق لیسانس حسابداری که رشته دپلم تجربی خوده بودم زمان ما می گفتند کلاس های گزینه دو برگزار می شود ، لعنت بر تبیض هایی که پول را وسیله قرار می دهند خانواده من وضع مالی خوبی نداشتیم . کتابهای مدرسه ام را آن قدر خوانده بودم که از حفط کلمه به کلمه تا آخر حفط بودم مخصوصا زیست ! شاید اغراق میکنم اما فقط خودم می توانم باور کنم که چقدر درس می خواندم شاگرد اول بودم در ۴ سال دبیرستان. چه سود وقتی پای کتاب هایی در میان بود که هزینه گزاف برای علم اندوزی را طلب می کرد . هیچ وقت نویسندگان این کتابها را نمی بخشم که بین من و خوانندگان این کتابها تفاوت سطح ایجاد کرد و من نتونستم پزشک بشوم. سال اول حسابداری قبول شدم . تصمیم گرفتم ترم دوم انصراف بدم حتی دفتر ۴۰ برگی برنامه ریزی کرده بودم برای هر ساعت دوران پشت کنکور . ولی افسوس که سرنوشت خواب دیگری برای دیده بود. هزاران حسرت در حین نوشتن این متن از ته دل می کشم . دوران سربازی زمانی که افتادم یگان ستوان دوم بودم . رفتم پیش ریس بهداری گفتم من سرباز بهداری بشوم گفت باید رشته مرتبط داشته باشی. چند دقیقه ایی بعد نتوانستم قانعش کنم . ناگهان موقع رفتن از اتاق بهداری اشکم سرازیر شد . ریس بهداری زود بلند شد و اومدم پیشم گفت جای بدی افتادی ، گفتم نه جام خوبه .گفت پس چرا ناراحت شدی گفتم هیچ وقت نتونستم پزشم بشم برای اون دارم اشکم ریخت که چرا خدا برای من پزشکی و محیط این جورایی اصلا تعریف نکرده و من را بیگانه کرده با این رشته. ریس بهداری خدا حفظش کنه گفت خدا اگه نمی خواست نمی اومدی اینجا! گفت برو برگه پر کن بیار امضا کنم. شدم سرباز بهداری . خوشحال و شادان . هر روز با پزشک های سرباز می رفتیم برای بازدید و ..
خلاصه سربازی برایم خوب بود و اصلا فکر نکردم سرباز بودم هر کار سختی را انجام می دادم.
الان داشتم ناخودآگاه در مورد پزشکی در اینترنت سرچ می کردم که سایت شما را دیدم . نوشته بودید در بخش هستید و پیام را می خواندید . خواستم بگم اولا خسته نباشید و اینکه کاش خداوند برای من هم تقدیر قرار می کرد تا مثل شما در بخش بودم و مطلب می نوشتم. ایمیلم را نوشتم خوشحال می شوم مطلبی از شما دریافت کنم البته اگر فرصت کردید . آه
خدا یارتون. قدر داشت هاتون را بدونید .
دوباره کنکور بده،تو ک اینقدر علاقه داری از هدفت دست نکش،الانم دیر نیس کامنت هارو بخون….همه رنج سنی هست ک داره دوباره کنکور میده،،، هدفتو بدست بیار برو کتاب تست دست دوم بگیر،
خیلی ناراحت شدم،توروخدا هدفتو ول نکن،بشین از اول بخون دیر نیست تو فقط شروع کن،بنظرم نظام جدید کنکور بده راحت تره،ایه های دینیش کمه،عربی قواعدش شده یک چهارم قبل،زیست محاسباتش کلا حذف شده و راحته و..ازت خواهش میکنم از هدفت دست نکش،
سلام اگه تصمیم گرفتید کنکور بدید من همه کتاباشو دارم حاضرم براتون بفرسم هیچوقت ناامید نشو خدا دوستون داره که استعدادش رو به شما داده تا تونستین ارزوش کنین من تو نت کلی مطلب خوندم از پزشک هایی که تازه تو ۳۰ سالگی ترم اولشون بود حداقل با حسرت از این دنیا نمیری
سلام ای خسته
امیدوارم پر انرژی باشی
من امسال پزشکی آزاد یزد قبول شدم و خیلی ناراحت بودموالبته کمی نگران
ناراحت از اینکه باید هزینه دانشگاهمو تامین کنم
و نگران ازاینکه آیا توی این سیستم آموزشی میتونم پزشک خوبی بشم؟
اما حرفای شما یک غلیان درونی در من ایجاد کرد
باخودم گفتم که خداوند خیلی خیلی بمن لطف کرده که اجازه داده پزشکی قبول بشم
رشته ای که خیلیا آرزوشو دارن و البته بخاطر آپارتاید علمی و مسائل چرک کف دستی نمی تونن قبول بشن
در حالی که از نظر علمی و توانایی های ذهنی استحقاقشو دارن
امیدوارم بتونم به این مردم خدمت کنم
برام دعا کنید
آپارتاید علمی و مسائل چرک کف دستی رو بیشتر توضیح بده که بیشتر ب این مردم خدمت کرده باشی :”)
آپارتاید علمی=پول پارتی و سهمیه
چرک کف دست =پول
در خدمتیم
دعا کردم برات:”)
چرا از اول تلاش نکنی؟مگه تو چیت کمه از خیلیای دیگه رفیق؟ آدم وقتی چیزیو بخواد وقت نمیشناسه براش…
به نظر من میتونی پا شی!از اول و محکم تر!لااقل بقیه زندگیتو تو جایی و با شغلی که دوست داری بگذرون!نزار حسرت به دل باشی!حسرت ذره ذره ادمو آب میکنه…
سلام آقای قربانی.
مهر ماه یا بهمن ماه انشاالله ترم ۱ پزشکی میشم.
در مورد سایت متمم سوال داشتم.الان خوبه که توی سایت عضو شم و از مباحثشون استفاده کنم یا مقدماتی نیاز داره یا …؟یعنی نمیدونم که عضو شدنش برام مفید خواهد بود یا نه… اگه هست چطوری بتونم بهره برداری بیشتری بکنم…؟
و پیشنهاد و توصیه ای هم اگه دارین ، ممنون میشم.
سلام احمدرضا. بهم وقت بده یه مقدار. برات مینویسم.
ممنون از تبعیض تون در جواب دادن
سلام. متنتون بسیار عالی بود ولی ای کاش درباره ی قبل از کنکور تون هم بنویسید
سلام. متنتون بسیار عالی بود فقط ای کاش یکم درباره ی قبل از کنکور و چطور درس خوندنتون و چگونگی مدیریت استرستون در جلسه کنکور بنویسید .
سلامی به وسعت مهربانی خدا که آیت هایش نه تنها در کتاب آسمانی اش بلکه در روح یک پزشک به چشم میخورد من دختر ۱۷ساله ای هستم که با دیدن وبلاگ شما. به خودم آمدم حتی هدف خلقت انسان را هم فراموش کرده بودم شما به من انگیزه ای دوباره برای شروع دادید من ساکن شیراز هستم و در صحبت هایتان در مورد بیمارستان نمازی سوپرایز تولد و دکتر محمد رحیم کدیور حدس میزنم دانشجوی شیراز باشید نمیدانم چگونه از شما تشکر کنم بابت این همه احساس خوب که در پنهان و آشکار در پس جملاتتان به چشم میخورد از شما میخواهم کمی در مورد سالی که کنکور داشتید صحبت کنید تا کنون در مدرسه ی ما که از سال ۱۳۸۱ تاسیس شده کسی به پزشکی دست پیدا نکرده من در یک مدرسه دولتی تحصیل کردم و این از انگیزه ی من میکاهد یعنی من میتوانم پزشکی را تجربه کنم و شب و روزم را با پزشکی بگذرانم من زود خسته میشوم از درس خواندن راه کار شما برای من چیست امیدوارم که با این همه مشغله بتوانید پاسخی برای من بنویسید
سلام به شما
الان که دارم می نویسم ۳ساله که فقط و فقط برای قبولی رشته پزشکی پشت کنکور ماندم و چند وقت دیگه کنکور چهامم رو میدم خیلی افسرده و سردرگمم نمیدونم اگر امسال قبول نشم باید چکار کنم چون امسال خیلی خوب نتونستم درس بخوانم و از طرفی خانوادم از کنکور دادن من خسته شدن همه ی دوستانم امسال مدرک لیسانس میگیرند ولی من همچنان سردرگمم نمیدونم باید چکار کنم بنظر شما کار درستی من یک سال دیگر پشت کنکور بمانم و درس بخونم ……اگر امکان داره راهنمایی ام کنید.
سلام الان که دارم می نویسم ۳ ساله که پشت کنکورم وامسال کنکور چهارمم رو میدم فقط بخاطر قبولی پزشکی و ارزویی که سال ها داشتم توی این چند سال خیلی اذیت شدم از حرف مردم بگیر تا سرکوفت و خجالت و شرمندگی ،دو روز دیگه کنکور دارم ولی امسال نتونستم خیلی خوب بخونم نمیدونم اگه امسال قبول نشم باید چکار کنم ؟خانوادم دیگه از کنکور دادن من خسته شدن نمیدونم شاید اصلا دانشگاه نرم ولی …. ازشما میخوام ترو خدا کمکم کنید و بهم بگید چکار کنم همه دوستانم سال اینده مدرک لیسانس میگرن ولی من همچنان سردرگم و افسرده ام با این وضعیت ایا به نظر شما درسته که یک سال دیگر پشت کنکور بمانم و درس بخوانم فقط برای قبولی پزشکی یا نه؟
سلام آقای دکتر. من امسال میرم نهم.درسم خوبه.و دیووونه ی تجربیم.ولی گاهی میترسم موفق نشم.
اتو رانک میگفت:
ترس از ناشناختهها، در هر حرکت تازهای در زندگی، بهایی است که برای رشد خود باید بپردازیم.
آقای قربانی ممنونم خیلی زیبا نوشتین
این متن در بهترین زمان کمکم کرد
در ابتدا باید از خودم شروع کنم خیلی کار دارم…
ممنونم…
سلام اقای دکتر
متنتون دیگه جای تعریف نداره همه کلی تعریف کردم باید بگم خیلی خوشحالم که یک انسان و پزشک واقعی پیدا کردم برخلاف پزشک هایی که اینروزا میبینم خیلی حس خوبی داشت که بالاخره یه پزشک، اینطور پزشکی رو توصیف کرد.
من علاقه زیادی به پزشکی دارم از سختی هاشم اگاهم راستش من هدفم از پزشکی کمک به بقیه است نه پول دراوردن ونه فقط درمان جسمشون بلکه میخوام پزشکی باشم که روحشون رو هم درمان میکنه و به داستان هاشون گوش بدم. میدونم که خیلی راه دارم تا بیشتر از پزشکی به مفهوم انسانیت پی ببرم
اما مشکلی که من دارم کمبود اعتماد به خودم هست من الان دبیرستانم و دو سال تا کنکور دارم با وجود علاقه اما حس میکنم فرد باهوشی نیستم یا استعداد خاصی ندارم نه دانش آموزی بودم که دبیرستان سمپاد قبول شه نه کسی که بتونه مسائل رو سریع درک و حل کنه فقط کسی بودم که تلاشم رو کردم و دانش آموز معمولی موفقی بودم اما حس میکنم برای من قبولی در رشته پزشکی چیز ممکنی نیست من تست زنیم خوب نیست اما همه از من انتظار قبولی پزشکی دارن خودم هم همینطور اما همش حس میکنم پزشکی به هوش فرد بستگی داره
کسی رو پیدا نکردم که جواب درستی بهم بده میترسم نتونم انتظارات خانواده همچنین ارزوی خودم رو برآورده کنم
ببخشید که طولانی شد. ازتون سپاس گزارم
برعکسه تصورت پزشکی فقط تلاش و عشق میخواد…
به عنوان کسی که تجربه داره بهت میگم که: حاشیه رو بذار کنار و عاشقانه برای آرزوت تلاش کن اگر واقعاً همونطور که گفتی این رشته رو دوست داری…
تست زنیت هم از الان روش کار کن اتفاقاً زمان خیلی خوبی برای شروعه …
موفق باشی
سلام دکتر من یه زن متاهلم و میخوام برا پزشکی بخونم بخاطر علاقم به جراحی ولی با اینکه هنوز قبول نشدم ولی بابت زندگی مشترکم کمی نگرانم با اینکه شوهرم خیلی تشویقم میکنه شما نظری و حرفی به متاهلایی که میخوان پزشکی بخونن یا دانشجوی پزشکی هستن ندارید ؟اگه جواب به ایمیلم بفرستید ممنون میشم
یکی از همکلاسی های من امسال بچه دار شد و از همون روز اول هم متاهل بود وقتی اومد دانشگاه
ولی در کل فشار درسی تو پزشکی انقد زیاده که چه متاهل باشی چه مجرد سخت میگذره
دوران علوم پایه روز بود تا ۶ عصر دانشگاه بودیم فردا صبحشم امتحان داشتیم
بیشتر وقتا همینطوری بود
هر روز امتحان
چون امتحانا کوچیک کوچیک ان تو علوم پایه
فیزیوپاتم که از اون بدتر هر ۳ هفته باید بیماری های یه قسمت بدن رو کامل امتحان بدی
اصلا میبره آدم انگار هر روز شب امتحانه
بعدشم بخش و بخش و بخش
میشه خوند ما متاهل زیاد داریم ولی مطمئنا خیلی کار راحتی نیست
ولی اگه علاقه اته واقعا میتونی امتحانش کنی
سلام منم متاهلم و میخوام امسال کنکور بدم براى داروسازى. دکتراى زراعت دارم? ولى همیشه عاشق دارو بودم. خیلى دوست دارم یه برنامه خوب بچینم برا کنکور ٩٩ و قبول شم. کاش میشد با اون دوست متاهلت که پزشکى قبول شد یک بار صحبت کنم و راهنمایی بگیرم که چطور برنامه ریزى کرده. هر چى دنبال یه نمونه واقعى میگردم که با داشتن همسر یکى از ٣ رشته طلایی رو قبول شده باشه پیدا نمیکنم? اگه بتونى کمکم کنى ممنون میشم??
سلام
سوالی داشتم
من رشتم ریاضیه میتونم کنکور تجربی شرکت کنم؟ ؟
سلام ممنون از مطالب فوق العاده شما
سوالی داشتم به طور کلی در یک سال یک دانشجوی پزشکی عمومی به اندازه یک ماه میتونه تفریحی داشته باشه؟
بالاخره بعد از درس خوندن زیاد احتیاج به استراحت یک روزه هست
کل روزایی که استراحت کنه بره بیرون مهمونی و اینا
جمع کلش یک ماه میشه؟
مثلا طرف دانشجوی خوبی باشه
نه تنها میتونه، بلکه لازم هست داشته باشه.
این که تعداد روزهای تفریحش چقدر باشه، به خودش مربوط هست کاملا و برنامههایی که داره. ولی به صورت کلی، وقت برای تفریح هم هست.
بسیار عالی ??
پس چرا انقدر دانشجو ها غر میزنن وای نه نمیشه و فلان و از این حرفا؟
حتما توقع دارن هر روز بیرون باشن ???
با سلام… مطالبتون رو خوندم و باید بگم اولین باری بود کسی اینطور در مورد پزشکی صحبت میکرد …همه فقط از سختی هاش میگن…پسر من امسال دهمه… تمام رشته ها رو الف آورده اما خودش از دو سال پیش فقط میگفت پزشکی بذا همین تجربی زد. متاسفانه انقد مشاور مدرسه از پزشکی بد گفت که کمی دل سرد شده .مردد شده. میگفت فقط علاقه مهم نیست . پسر منم در جواب میگفت تلاش خودمو میکنم موفق بشم. مشاور میگفت تلاش نه. باید خودتون بکشی. میگفت باشه خودمو میکشم. خلاصه مشاور گفت باید روزی ۱۶ ساعت درس بخونی و کلاسای مختلف کنکور بری از الان . کلی هم هزینه داره. با اینکه عاشق کامپیوتر و هنر هم دوست داره و نقاشیش عالیه ولی میگه فقط پزشکی. منم اصلا مجبورش نکردم اتفاقا تشویقش کردم هنر بخونه میگه نه….خلاصه با این مطلب امیدوار شدم که حتما با این همه علاقه راه درست رو انتخاب کرده و موفق میشه. ممنونم
سلام اقای دکتر وقتتون بخیر…راستش همیشه دنبال این بودم ک کسی رو پیدا کنم ک توی این راه باش و باهاش درد و دل کنم و ازش راهنمایی بخوام من یه پشت کنکوری ام البته درسم توی مدرسه عالی بود و همیشه نفر اول کلاس بودم ولی سال چهارم بنا ب جو مدرسه و متلکایی ک از بچه ها میشنیدم سر درس خوندنم از درس دور شدم سال قبل کنکور حتی مجاز نشدم توی روحیم خیلی تاثیر گذاشت و شاید افسرده شدم مث این بود ک توی مدرسه مردود شدم و این ی شکست عجیبی بود برام(البته هیچکی باورش نمیشد ک مجاز نشدم و اونایی هم ک باورشون میشد بجز تیکه و کنایه چیز دیگه ای بلد نبودن) گفتم میمونم پشت کنکور و میخونم از همون موقع هدفمو پیدا کردم و عاشق پزشکی شدم ولی شرایط خانواده م خیلی خیلی بده برای منی ک باید با ارامش درس بخونم تنها چیزی ک توی خونه مون نیست ارامشه ی وقتایی کاهلی کردم و ی وقتایی واقعا شرایطم کمر شکن بود تا حالا ک حدود۱ ماه ب دومین کنکورم وقت دارم خواهرم میگه چون شرایطم اینطوریه هرچی قبول شدم برم ولی من هر رشته ای بخونم بازم در حسرت پزشکی میمونم مگه ادما چقدر عمر میکنن ک بخوای توی حسرت بگذرونیش میخوام یک سال دیگه پشت کنکور بمونم ولی این بار بخونم اقای دکتر راهنماییم کنید ک واقعا دیوونه شدم ببخشید که متنم طولانی شد ممنونم ازتون
سلام فاطمه
با اجازه دکتر
میدونم به سایت سر میزنی که جوابت بگیری
چون شرایطتت واقعا یکم برات سخت شده و دنبال راحلی
اول اینو بهت بگم. هر کاری که می خواهی بکنی.برای کنکورت که بمونی یانه دقیقا یه مدتت مثلا دوساعت روش فکر کن و از همه ی جوانب به سنجع ببین در توان هست یانه ولی واقعا. کلمه واقعا کلمه مهمی اگه علاقع داری به پزشکی مهم نیست این هدف تو دلت باشه این هدف باید تو عملت خودنمایی کنه یعنی خیلی ها میگن پزشکی یا نمیکشن یا ناامید میشن تو هم اول باید تکلیفت مشخص کنی و مقام بشی وتلاشت کنی و به خودت قولش بده که قرار نیست حسرتی پشتش باشه ولی به خاطر شکست قبلانت به نظرم بهتر تو این مدتت تا قبل کنکور یه چیزی به خودت اثبات کنی اونوم توانایت و. خوب بخون. و. حدتت توی کنکوربیاد دستت بدون بعد. ازکنکور اگر بازم رو این تصمیمت پا برجا بودی بدون اهمیت دادن به صحبت دیگران. روهدفت تمرکز کن سخته اما با تمرین میشه. فقط حواستو بدی به هدفت و پبش بریربرابرشرایط محیطی هم مقاومت کنی
اینها همه اش مرحله به مرحله اتفاق میاافتان تا تورو به نتیجه برسون.
انشالله موفق بشی
عزیزم ، من دانشجوی پزشکی هستم تا همین چندسال پیش مثل تو بودم یه سال پشت کنکور موندم وبه نتیجه رسیدم وقتی چیزی رو میخوای حتما تلاش کن و حتما بهش میرسی منکه اینطوری بودم و هنوزم زندگی میکنم تمام تلاشتو در این ماه باقی بکن و بگو کار نشد نداره تویه ماه میشه معجزه کرد و حتما به نتیجه رسید ولی یادت باشه کسی که به جای خوبی می رسه حتما از یه چیز خیلی خوبی میگذره پس توام همه ی سختی هارو تحمل کن وبدون که میشه
عاشق پزشکی بودم،درسم خوب بود ۹ نفر از همکلاسیام قبول شدن که فقط یکیشون مستعدتر از من بود،هفت ساله حسرت شده برام هنوزم ارزومه،به خاطر نتونستنم واقعا میتونم بگم چند ساله افسردم،باور دارم میتونم قبول شم ولی فک میکنم بقیه رو خسته کردم و روز به روز حالم بدتر میشه،حس میکنم از ۱۸ سالگی به بعدم تباه شده
الهی بمیرم
بخون دوباره،نزار تا اخر عمرت حسرت ب دلت بمونه
منم حس شما رو دارم ولی خب باخودم قرار گذاشتم بعد که درسم تموم شد بخونم واسه دندان قبول بشم
سلام دکتر چقدر عالی نوشتید درست وقتی که دنبال امید می گشتم این متن شما رو پیدا کردم من هوشبری خوندم راستش تو یه دو راهی ام که برای ارشدش که تازه اومده اقدام کنم یا نه راستش از کنکور دوباره دلشوره دارم بین هم رشته ای های من هم کلی affiliative behavior ?هست خب هرکسی بسته به شرایطش میتونه یه عالمه غر بزنه ولی من یکی نمیخوام بینشون بمونم پس به قول شما برای حرکت تو اون جاده ی پردرخت باید یه سری چیزا رو به جون خرید.و نکته ی مهم زندگی شما که میخوام منم ازش پیروی کنم همنشینی با استاد خوب هست.
به عنوان یه دکتر با انگیزه و پرانرژی قول بده تا آخر همین طوری بمونی و به مریض هاتم همین طوری روحیه بده.
موفق باشی
سلام من هنوز کلاس نهمم و دوستارم دانشگاه خوبی قبول شم ولی حال ندارم درس بخونم معلمامم میگن تو باهوشی ولی خودم حس میکنم ندارم
یجایی تست دادم هوشم ۹۰تا۱۲۵ شد یعنی متوسط به نظر شما با این هوش اگر درس بخونم قبولم
ولی سواله اصلیم اینه که چجوری اون غیرت درس خوندنمو بیدار کنم
ممنون
سلام
با عرض معذرت با اجازه دکتر من جوابت بدم
هوش. مهمه ولی نه زیاد مهم. پشتکاره
اگه حوصله و انگیزه می خواهی اول خودتت پیدا کن
بعد علایقت و بعد هدف گذاری کن دقیقا گام به گام بنویس. اما رو گام اول تمر کز کن تا حل نشد سراغ گام بعد نرو مثلا حوصله ات کمه. چند روز وقت بذار رو. حوصله و تحملت کار کن و بعد مثلا اراده نداری تلقین کن و کتاب رونشانسی بخون علتش جویا شو. ببین چی سرراهته اون. بردار به خودت و خدا اعتماد کن. اما برای درس خوندن. اگه اینها رو رعایت کنی. علاوه که شروع می کنی می خونی مطالعه ات در دراز مدتت می تونی حفظ کنی و ادامه بدی با ساعت مطالعه کم شروع کن ولی با دوام بعد. عادت می کنی بعد کم کم. ساعت مطالعه ات ببر بالا
انشاالله موفق میشی بهتر از الانت شروع کنی نه سال کنکورت.
سلام من هم کامنت خوندم هم متن.منم پزشکی دوسدارم ولی میترسم از که قبول نشه هوشم نکشه آخه من خیلی کند هستم .طول میکشه تا مطلبی بفهمم .به نظرتان میتونم ۹۸ کنکور دادم ولی برای ۹۹میمونم نظرشما چی آیا دانش اموزای ضعیف هم شانسی دارن یا همه نابغه اند .شما. دوستی داشتید .تجربی ندارید .میشه یکم راهنمایم کنید .ممنون
سلام آقای دکتر خسته نباشید
وخدا قوت.
ای کاش شما استاد من بودید تا خیلی چیزا ازتون یاد می گرفتم از از تجربه هاتون و هم از بینش صحیح که یک طبیب باید در مسیر. پزشکی و طبابت. داشته. و. چطور باید درحقیقت یک دانشجو برای این رشته ی با مسئولیت بود. من الحمدالله. تکلیف باخودم مشخصه و.
رشته پزشکی رو دوست دارم و. خوش حالم.
ولی یه سئوال ازتون دارم ممنون میشم بهم بگید تو این برنامه درس خوندن تا هدفهم کنکور (۹۹) من یه وقت های تفریح دارم برای یک دانشجو پزشکی خوب و موفقی باشم تا زمان. قبل از. وردم. میشه بگید تو این بازه زمانی. فراغت. مطلب. یا برنامه و یا. کتاب بدرد بخوری معرفی کنید. ممنون میشم. امیدوارم یه روز از نزدیک ببنمتون. و همه تجاربتون بتونم مثل شما کسب کنم خوش حالم. یک.الگو مناسب پیدا کردم خیلی وقت بود. دنبال شما بودم
سلام ریحانه.
یه چند تا کتاب در همین وبلاگ معرفی کردم؛ اما نمیدونم برای تو هم مفید هستند یا نه. ولی کلا پیشنهادم این هست که حتما یه برنامهای از جنس چیزهایی که خودت گفتی تا کنکورت در نظر بگیر.
سلام
خیلی خوش حالم پاسخ دادید از صبح چندبار سایت نگاه کردم. و تا ببنم شما به وبلاگتون سرزدید و. جواب منو دادید. اقای. دکتر راستش خیلی فکر کردم ولی شما طبق. تجربتون. به نظرتون من تو اوقات. فراغت تا پزشکی. چه کتابی بخونم که مربوط به ترم های اول پزشکی باشه وتا . فشار درسی هم بهم نیاد. و هم یه زمینه. خوبی داشته باشم از بین کتاب های که خودتون میشناسید کارهم به سختی کلامش و فهمش نداشته باشید. چون من میفهمش ممنون میشم بگید من هر جور شده تهیه می کنم تا الان کتاب پزشکی زیاد خوندم در رابطه با بیمار ها کلااا خیلی علاقه دارم برام مثل ماشین شده بدن مدام بهشون. فکر می کنم و.راستش می خواهم چندتا کتاب خودتون. برای ترم یک و دو پزشکی بهم معرفی کنید. هیچ وقت این لطفتون فراموش نمی کنم
نیازی نیست کتابهای پزشکی را در آن بازه بخوانی. به نظرم برای تقویت چیزهای دیگر کار کن که در پستهای این وبلاگ بهشون اشاره کردم.
بذار اینجور بگم ریحانه
توی اون چند ماه، نخوندن دروس پزشکی، قرار نیست تو رو عقب بندازه. خیالت راحت. کارهای دیگه انجام بده.
سلامی به وسعت مهربانی خدا که آیت هایش نه تنها در کتاب آسمانی اش بلکه در روح یک پزشک به چشم میخورد من دختر ۱۷ساله ای هستم که با دیدن وبلاگ شما. به خودم آمدم حتی هدف خلقت انسان را هم فراموش کرده بودم شما به من انگیزه ای دوباره برای شروع دادید من ساکن شیراز هستم و در صحبت هایتان در مورد بیمارستان نمازی سوپرایز تولد و دکتر محمد رحیم کدیور حدس میزنم دانشجوی شیراز باشید نمیدانم چگونه از شما تشکر کنم بابت این همه احساس خوب که در پنهان و آشکار در پس جملاتتان به چشم میخورد از شما میخواهم کمی در مورد سالی که کنکور داشتید صحبت کنید تا کنون در مدرسه ی ما که از سال ۱۳۸۱ تاسیس شده کسی به پزشکی دست پیدا نکرده من در یک مدرسه دولتی تحصیل کردم و این از انگیزه ی م