توضیح نخست: من نه زیاد میدانم و نه زیاد میخوانم و نه این راه را تا انتها پیمودهام. در این جاده، هنوز همان اوایل راه هستم. هنوز مشغول تماشای اطراف هستم. بر سر دوراهیها درنگ میکنم و برخی اوقات – حتی برای روزها – صبر میکنم تا یک جاده را در این راه انتخاب کنم.
از کسانی که در راه میبینم، آدرس میپرسم و در تلاشم که خانهای را پیدا کنم. خانهای که عدم تعادل مناسب من در آن قرار دارد. عدم تعادل مناسب در بین خواندن دروس از کتب مرجع و رفرنس و از منابع دیگر.
فعلا از چند خانه بازدید کردهام و در میانهی راه، خانهای پیدا کردهام که به نظرم برای این سالهایم شاید مناسب باشد. میخواهم در ادامه، این خانه را توصیف کنم. شاید که به بعضی از دوستانم کمک بکند. دوستانی که بارها به آنها قول دادهام برایشان در این مورد بنویسم.
توضیح دوم: این مطلب در مورد این که چرا باید در کنار جزوهها و خلاصهها و کتابهای کمغلط و پرغلط مؤلفین محترم و نامحترم به سراغ منابع اصلی و کتب مرجع برویم، نیست. فرض من بر این است که خوانندهی این نوشته، این موضوع برایش روشن است و نیازی نیست در این مورد توضیح بدم.
شاید برای شما هم آشنا باشد
ساعت ۸:۰۶ دقیقه است. استاد با کمی تأخیر میآید. به نظر نمیرسد که این تأخیر برایش اهمیت زیادی داشته باشد. به سمت میزش میرود و نگاهی به کلاس میاندازد. ۱۵ نفر از ۱۰۰ نفر سر کلاس نشستهاند. سه ردیف اول که خالیست و این ۱۵ نفر نیز جوری در میان این ۲۰۰ صندلی پخش شدهاند که به چشم نمیآیند.
نگاهش به دانشجویی در ردیف هفتم میافتد. او آنچنان خمیازهای میکشد که استاد احتمالا با خود میگوید که مفصل فکاش الان است که در برود.
خمیازهی دانشجو، Sympathetic Yawn را در استاد به همراه دارد. فکر میکند که درست نیست سر صبح – آنهم در جلوی دانشجویان – خمیازه بکشد.
خم میشود که فلش مموری را به کامپیوتر وصل بکند و در آن مکان امن، در پشت کیس کامپیوتر، به دور از چشم دانشجویان، چنان خمیازهای میکشد که گوشهی لباش نزدیک است ترک بخورد.
دو دختر و دو پسر به سمت میز استاد میآیند تا موبایلهای خود را روی آن قرار دهند و صدای استاد را برای هیچوقت گوش ندادن ضبط کنند.
استاد که این صحنه را میبیند، شاید با غرور و شاید هم با اندوهی بزرگ، میگوید: «بچهها لازم نیست چیزی ضبط کنید. من به شما جزوه میدهم».
و من، مانند دفعههای قبل، وقتی این عبارت را میشنوم، سه سناریو در ذهنم شکل میگیرد:
- دانشگاه استاد را مجبور به نوشتن جزوه و کتاب کرده است. استاد هم به اکراه درسنامهای را تهیه کرده است که در بهترین حالت، به درد پاک کردن شیشه میخورد.
- استاد آنقدر از اینکه دانشجو به سراغ کتب مرجع برود ناامید شده است که با خود میگوید: «حداقل بگذار درسنامهای درست را بخوانند. نه آن جزوههای پرغلط که خود مینویسند». پس درسنامهای تهیه میکند و در اختیار دانشجویان قرار میدهد.
- استاد میداند که فقط یک کتاب مرجع، برای فهم کامل این مطلب برای دانشجویانش کافی نیست. او کتابهای مرجع این زمینه را کامل بررسی کرده است. از هر کدام از آنها، بهترین قسمت را استخراج کرده، آنها را ترکیب کرده و در یک درسنامه در اختیار دانشجو قرار میدهد.
هم من و هم شما میدانیم که نوع سوم، نادر است. آنقدر نادر که وقتی چنین استادی را یافتی، نباید او را رها کنی. تا میشود در محضرش شاگردی باید کرد.
اما برگردیم به کلاس درس بالا.
اکنون دانشجویی تصمیم گرفته است که به سراغ رفرنس برود. آن درسنامه پاسخ پرسشهایش را نمیدهد. آن درسنامه برایاش کافی نیست. آن درسنامه ارضایش نمیکند.
میخواهد به سراغ کتاب برود که با این تصویر روبهرو میشود. به سراغ فایلی میرود که منبع هر درس را معرفی کرده است و با تصویر زیر روبهرو میشود:
اتفاق بالا در علوم پایه نیز میافتد. عکس بالا صرفا به علت دم دست بودن آورده شده است.
آن دانشجو باید چه کار کند؟ میداند که به دلایل مختلفی که نمیخواهم آنها را در اینجا بنویسم، شاید نتواند تمام مطالب بالا را از روی رفرنس بخواند و میخواهد فقط برخی را انتخاب بکند.
من چه مطلبی را از رفرنس بخوانم؟
من مواقعی را که خودم به سراغ رفرنس میروم، در زیر مینویسم. این ۴ مورد، صرفا پیشنهادهای من است. قطعا شما موارد مخصوص به خود را دارید. من هم موارد دیگری را دارم که در لیست زیر نیاوردهام:
موضوع مورد بحث، از علایق شخصی من است
من به هر علتی از Pheochromocytoma خوشم آمده است. فرضا فقط از اسمش خوشم آمده است. خوب در دهان میچرخد. از علائمش خوشم آمده است و به نظرم جالب است. هر علتی. اصلا مهم نیست که چرا.
من برای این موضوع، به سراغ رفرنس میروم و مهمترین فایدهاش هم این است که برای رفرنس خواندن، انگیزهی بیشتری خواهم داشت. همچنین، دانستن و فهمیدن لذت دارد. لذت فهم، از بزرگترینِ لذتهاست. وقتی که این فهمیدن در موضوع مورد علاقهی ما باشد، بیشک این لذت دوچندان خواهد شد.
پس چرا چنین انگیزاننده و چنین لذتی را از خود دریغ کنیم؟
موضوع اورژانسی
از اورژانسهای پزشکی و رشتهی غدد، Diabetic Ketoacidosis یا DKA است.
در DKA مریض بر روی پلی راه میرود که با چند طناب نهچندان ضخیم، برپا شده است. هر تصمیم ما میتواند به مثابه بریدن یکی از طنابها یا افزودن طنابی دیگر باشد. بیمار را میتوانیم به قعردره پرت کنیم یا او را به سلامت از این پل عبور دهیم. ولی موضوع این است که اگر نقشهی آمادهای نداشته باشیم، ممکن است خطا بکنیم. خیلی وقت نداریم.
بگذارید بگویم که اگر بیماری که DKA دارد فوت کند، بیش از ۹۰ درصد مواقع، تقصیر پزشک است. از خطای اوست.
پس بهتر است که این موضوع اورژانسی و تهدیدکنندهی حیات از منبع معتبر و کاملی مانند کتاب مرجع مطالعه شود. ممکن است که استاد وقت نداشته باشد تا در سر کلاس، Euglycemic DKA را توضیح بدهد. حالتی که در آن، با وجود این که بیمار در DKA است و انتظار داریم قندش بالا باشد، قند خونی درنزدیکی محدودهی طبیعی دارد.
یا ممکن است استاد به هر علتی در مورد شرایط دادن بیکربنات صحبت نکند ولی مریض تو آنقدر وضعیتش بد باشد که شاید به بیکربانت نیاز داشته باشد.
فکر میکنید وقتی چنین بیماری داریم، موقع مناسب خواندن DKA از روی رفرنس است تا تازه بخواهیم تصمیم بگیریم که چه کار کنیم؟ اصلا وقت چنین کاری را آن موقع خواهید داشت؟ اگر وضعیت بیمار Severe باشد، واقعا چقدر وقت هست که تازه بخواهیم به سراغ رفرنس برویم و از ابتدا همه چیز را چک بکنیم؟
قرار نیست تمام مطالبی که از رفرنس خوانده میشود، یادمان بماند. اما وقتی آن را قبلا خوانده باشیم، در چنین مواردی، دقیقا میدانیم که باید به کجا مراجعه کنیم و قطعا این یادآوری اطلاعات، بسیار سریعتر خواهد بود.
موضوعات شایع
ندولهای تیروئید شایع است. اگر گردن تمام افراد کرهی زمین را سونوگرافی کنیم، در حدود نیمی از این جمعیت، حداقل یک ندول در تیروئیدشان یافت میشود. فکر نکنم دیگر لازم باشد که توضیح اضافه دهم که چرا چنین موضوعی را باید خوب بلد باشیم؟
یک نکتهی دیگر در این موضوع وجود دارد. تقسیمبندی سادهای برای علائم بیماریها به شکل زیر است:
Common presentations of common diseases
Uncommon presentations of common disea
Common presentations of uncommon diseases
Uncommon presentations of uncommon diseases
اولی و دومی، برای کسی که در خط اول مریض میبیند – حداقل در این روزگار که هنوز انسان، بیمارها را در خط اول میبیند – واجب است. سومی از تو یک پزشک خوب و چهارمی از تو یک Diagnostician عالی میسازد. یک پزشک متمایز.
برای اولی و دومی، به نظرم، بد نیست که به کتب مرجع نگاه بکنیم. همه پرکاری تیروئید را با کاهش وزن میشناسیم. این در دستهی اول قرار میگیرد. اما حدود ۵ درصد از افرادی که پرکاری تیروئید دارند، وزنشان افزایش پیدا میکند و این در دستهی دوم قرار میگیرد (چون افزایش اشتها و کالری دریافتی، بر افزایش متابولیسم غلبه میکند). این نکتهی ساده را اگر ندانیم، درصدی از این بیماران را – حداقل به راحتی – تشخیص نمیدهیم.
موضوعاتی که آنها را نفهمیدهام
شاید همیشه این مورد چهارم به کار نیاید. کتب رفرنس لزوما نفهمیدن موضوع را برطرف نمیکنند. گاهی مراجعه به یوتیوب مؤثرتر خواهد بود. ولی در هر صورت، در اکثر مواقع، برای این مورد نیز در ابتدا به رفرنس مراجعه میکنم و سپس در جاهای دیگر میگردم.
چهار مورد بالا، حداقل مواردی است که من به خاطر آنها به رفرنس مراجعه میکنم. بقیهی مطالب را از کتابهای معتبری که خواندن آنها کمتر وقت میگیرد – مانند کتابهای دستهی Essential، درسنامههای برخی اساتید، نوشتههای خودم در سر کلاسها – میخوانم.
قبلا در نوشتهی در مورد تکست خواندن در پزشکی، تعدادی از رفرنسها را معرفی کردهام. بعدها، آن را تکمیل خواهم کرد و در یک پست مفصل، تمام رفرنسهایی که میشناسم را معرفی میکنم.
پینوشت: فکر کنم علاقهام به غدد واضح است. تمام مثالهایم در مورد غدد شد.
سلام آقای دکتر
نمیدونم آیا پیام من رو خواهید دید یا نه ولی چون نیاز دارم به مشورت گرفتن از یک فرد آگاه، مینویسم.
آقای دکتر من الان در مقطع فیزیوپات هستم و خیلی سردرگم هستم که چه کتابی لازم است تهیه کنم. چون بعضی از کتاب های علوم پایه را زیاد استفاده نکردم. و میتوان از کتاب های کتابخانه استفاده کرد. میخواستم از شما راهنمایی بگیرم که شما در این دوران و حتی بعد تر چگونه و به چه مقدار رفرنس تهیه کردید؟
در نهایت اگر پیام من را دیدید، خیلی خوشحالم که پزشکانی مثل شما وجود دارد و خیلی دوست دارم پزشک علاقهمندی مثل شما باشم…
سلام
وبلاگ دلنشینی دارین و تا به حال خیلی برای من مفید بوده. امکانش هست کمی در مورد الویت بندی توضیح بدین.؟با شروع یک بخش جدید من نمیدونم چه مباحثی شایع تر یا اورژانسی ترن. راهش اینه که کمی از اون بخش رو بخونیم؟
یه سوال دیگه. شما درسنامه ی بیماری های مغز و اعصاب که رفرنس این درس هست رو مطالعه کردین؟ نظرتون در مورد این کتاب چیه؟
چند فصلش رو بله. کتاب مناسبی بود در این چند فصل. معمولا معلوم هست شایعها و اورژانسهای هر بخش لیلا. خیلی اوقات تو هر بخش حتی یه بنر چسبوندن که سرفصلهای آموزشی رو برای دانشجوها توضیح داده.
ولی اگه دقیق میخوای، میتونی با سرچ عنوان و Blue Print بهش برسی.
سلام خسته نباشید دانشجوی ترم یک پزشکی هستم. خیلی برای انتخاب منابع گیج شدم نمیدونم از کجا باید بخونم. جزوه کتاب اصلی. یا چیزای دیگه. میشه لطفا کمکم کنید و راهنماییم کنید. ننتشکر
سلام امیر محمد جان
من خیلی واسم سواله اگه کتابا و رفرنسارو به زبان انگلیسی بخونیم واسه امتحانا و ازمونای دانشگاه و بیمارستان واسمون مشکلی پیش نمیاد؟
سلام آریا.
نه نگران نباش. یه کم اولش سخته چون اسمهای فارسی واقعا ناملموس به نظر میرسه (حداقل از نظر من) ولی خیلی زود عادت میکنی.
سلام.…
من دانشجوی ترم ۳ پزشکیم…ک از مهر میرم به ترم ۴…وشیوه نوین ینی ۴ترمه علوم پایه میدیم…
من ازدوران علوم پایه م راضی نیستم…رفرنس نخوندم ب جزوه و پاس امتحان اکتفا کزدم و جلو رفتم و هم تفریح داشتم و هم درکنار اون جزوه رو میخوندم و فک میکردم کار درسته …بنابرتصور غلطی ک توی ذهتم کاشته بودن ک پزشکی اصلش از فیزیو پات شروع میشه
الان باتوجه به تموم شدن درسای اناتومی و فیزیو و جنین و بافت و …برای همیشه…نمیدونم ضعفی ک دارم رو چجوری جبران کنم؟
ادمی ک علوم پایه خوبی نداره …چ کنه ک بازم پزشک موفقی باشه؟
بیسواد نباشه…جون مریض ب خطر نندازه…
من پشیمونم از علوم پایه م …
سلام ملیکا. مطلبی در مورد علوم پایه شروع کردم به نوشتن که تا چند روز دیگه تموم میشه. فکر میکنم کمکت بکنه.
ممنونم امیدوارم زودتر بخونمش
لطفا حتما بنویسید چون من هم دانشجوی ترم ۲علوم پایه در شیوه نوین هستم به شدت با این که برای امتحان علوم پایه چی کار کنم ایا از رفرنس بخونم یا نه مشکل دارم
هنوز ننوشتی که
اگه بگم واقعا تو آناتومی خنگم میخندین؟
هرکار میکنم یاد نمیگیرم
شریان ها، ورید ها، اعصاب و…
اسامی شون رو یادم میره، مسیر ها هم همینطور
روش هایی که بقیه گفتند رو هم امتحان کردم ولی فایده نداشت
خیلی ناراحتم از خودم و الان که این کامنت رو دارم مینویسم اشکام سرازیره
آقای دکتر اگه فرصت کردید به راه حلی بهم نشون بدید ممنون میشم
سلام ?
ببخشید دخالت میکنم?
از این نرم افزارهای آناتومی هم استفاده کردی تا حالا؟
شایدم به مرور نیاز داری …
سلام…وقتتون بخیر.داشتم تو اینترنت میگشتم که بلاگ شما رو دیدم و تقریبا همه ی مطالب مربوط به پزشکی و کتب و…رو خوندم.با خودم فکر کردم شاید برای منی که دانشجوی دندانپزشکی هستم.البته علوم پایه ام فعلا.کتب پیشنهادی خوبی داشته باشید.من تقریبا سعی میکنم تمامی دروس رو تکست هارو بخونم همراه با ترجمه.تقریبا هم غلط های ترجمه ی گایتون رو دراوردم?میخوام بفرستم برای انتشاراتش بلکه اصلاح کنن.ولی ازتون یه درخواستی دارم اگر کتاب خاصی که در طی علوم پایه به دردم میخوره و یه منبع جدید و اپدیتی هست بهم معرف کنید.ممنونم که وقت مبذارید.
سلام آقای امیرمحمد ..
قبلا هم این پست شما رو خونده بودم ولی تجربه ای که لان داشتم رو نداشتم .
من هم جزو دانشجوهای پزشکی هستم که مدت ها مردد بودم بین خوندن تست یا جزوه .، که البته یک واقعیت مسجل وجود دارد که جزوه خالی به تنهایی کافی نیست .
من بیمارهایی که تو مورنینگ ، راند بیان میشن رو میرم جدا میبینم شرح حال میگیرم بعد uptodate اون بیماری رو سرچ میکنم ، یک دیدی راجع به بیماری داشته باشم ،،، یک مبحث رو میخونم از روی کتابهای خلاصه (اما زیاد خلاصه هم نه مثل گایدلاین ) بعد میرم پاتوفیزیولوژی بیماری رو از روی تکست میخونم و شاید کل فصل رو چون ذهنم از قبل با مبحث آشناست اینجا عمق درس خوندن رو زیاد میکنم این کار اینقدر کمک میکنه که دوست دام اون لحظه یکی رو پیدا کنم براش توضیح بدم، من همیشه با خودم میگم خوندن تکست بدون برنامه یا پزشکی بدون برنامه مثل اقیانوس هست آگه ندونی یا اگر مسیر رو بلد نباشی وقتی شیرجه بزنی نمیدونی از کجا سربلند کنی ،،،
یک سایت osmosis هم هست که حتما باهش آشنا هستین خیلی ویدیو های توپی میگذاره، ،
در انتها بابت به اشتراک گذاشتن تجربه هاتون سپاس …
راستی راستی اسم تو تایم منیجر که درخت میکاشت رو میگین لطفا .
سلام مهتاب. مرسی که برام نوشتی. لطف کردی.
واقعا عالی عمل میکنی. ادامه بده همینطور.
من خودم هم اکثر همینکارا رو انجام میدم. اتفاقا از قسمت خلاصهی آپتودیت هم زیاد استفاده میکنم علاوه بر مقالههاش. وقتی میخوای یه دید کلی در مورد موضوعی داشته باشی، خیلی کمککننده هست.
تو اپلیکیشن Forest، با این ایمیل هستم:
amir.gh95@gmail.com
هنوز ننوشتین که
سلام مهتاب..
خیلی خوشحالم بعد از سرچ های متعدد و سردرگمی های طولانی و استرسی که الان برای ورود به بیمارستان تا یه هفته دیگه دارم، بالاخره چیزی نزدیگ به اون چیزی که دنبالش بودمو پیدا کردم:« یه الگوریتم برای درس خوندن و کار تو بیمارستان».. اما هنوزم سوالایی هست که علیرغم سرچ های زیادی هنوز موفق به پیداکردن جواب درستش نشدم.. سوالات جزئی که راه رو برام واضح تر کنه.. تو میتونی کمکم کنی؟!؟
سلام .زهرا…حتما. امیدوارم بتونم راهنمایی موثری داشته باشم . میخوای ایمیلت رو بذار من به شما ایمیل میزنم .
سلام.من میخواستم نظرتون رو در مورد رشته رادیولوژی و آینده ای که میتونه واسش پیش بیاد بدونم
سلام. کوتاه اگه بخوام بگم و کمی خوشبینانه: نقش رادیولوژیست قرار نیست حذف بشه. این نقش باقی خواهد ماند؛ اما قطعا رادیولوژیستی که با هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی و کمک گرفتن از اینها آشنا نباشد، حذف خواهد شد.
خیلی ممنون از توضیحتون.
من در آستانه انتخاب رشته ام و واقعا یسری معیارها دارم که رادیولوژی نزدیکترینه بهش.
من ادم تحمل کشیک های سنگین و پر استرس و بعد آنکالی های مشابه نیستم.از استرس دوری میکنم و حتی فعالیت بیمارستانمم هم ترجیحمه که به دور از استرس باشه.در عین حال رشته ای باشه که مهابت و ابهت خودش را داشته باشه و مثلا مثل پوست نباشه که یه گوشه کار خودمون رو بکنیم.
درامدم که همیشه مهم بوده
و اینده اش.
الانی که من رشته انتخاب کنم ۴ ۵ سال بعد تازه فارغ التحصیل میشم و وارد بازار کار.یعنی این رشته ایندش تا ۴۰ ۵۰ سال اینده خیلی مهمه.
واقعا خوندن رادیو تو ایران با المان و فرانسه و…ایا خیلی تفاوت داره؟!
من اگه وارد این رشته بشم فلوشیپ میگیرم حتما و برخی فلوها تو ایران نیست و باید رفت کشور دیگه ولی خود دوران رزیدنتی اینکه رشته ای هست رادیو که خیلی در حال پیشرفت و اپدیت شدنه ایا درس خوندن در کشورهای دیگه خیلی وضعیت متفاوتی رو ایجادمیکنه نسبت به ایران؟؟
کلا به نظرم، با توجه به این که – به غلط یا درست – اینترنیست و pediatrician و حتی رشتههای دیگه، روز به روز دارن بیشتر به رادیولوژیست «وابسته» میشن، یه رادیولوژیست خوب در این روزها، میتونه خیلی بدرخشه.
ولی همینجور که خودت گفتی، این که چه بلایی سر رشته میاد مهمه. باید ببینیم megatrend ای که در این مورد هست چه شکلیه.
موضوعی که واضح هست اینه که رشتههایی که pattern-based هستند، بیشتر تحت تأثیر artificial intelligence قرار میگیرند. مثلا روانپزشکی رو مقایسه بکن با رادیولوژی یا پاتولوژی. خب معلومه که کدوم بیشتر تحت تأثیر قرار میگیره.
پس به نظرم مهمترین فاکتوری که بخوای الان رادیولوژی رو انتخاب بکنی، اینه که با کار کردن با هوش مصنوعی راحت باشی، سعی کنی بفهمیش و از همه مهمتر، ازش استفاده بکنی؛ نه این که لجبازی کنیم و بهش توجهی نکنیم.
در مورد خارج از کشور پرسیدی، چیزی که در حال حاضر میدونم اینه که نه تنها تو ایران، بلکه تو خیلی از جاهای دیگه هم، تو رو برای پزشکی آینده تربیت نمیکنند. باید خودت این کار رو انجام بدی. قطعا تفاوتهای – احتمالا – بارزی بین ایران و بقیه جاها هست؛ ولی بدون هر جا باشی، نقش خودت در یادگیری این موضوعات خیلی پررنگه. پس شاید خیلی فرقی نداشته باشه که کجا بخونی اگر که خودت رو برای این موضوعات آماده نکنی.
سلام
یادم نیست که چطور از همان مهر به فکر رفرنس خواندن افتادم و مسر همیشگی ام به سمت قفسه کتاب های تکست کتابخانه.
اما یادم هست بعد اولین میان ترم های دانشجویی(که البته از حق نگذریم کم کاری خودم بود) برای اولین بار مردد شدم و فهمیدم تنها کتاب همیشه توقع استاد را برآورده نمیکند و به تدریج این تردید رشد کرد و بعد از خواندن گایتون فکری زده شد که چقدر فارسی خواندن راحت تر و باحال تر است.
خلاصه اینکه چرا فقط برای تقویت زبان انگلیسی این همه وقت این کتاب ها کنم و چمیدانم به جایش فیلم و مقاله و… نبینم و نخوانم؟!
درگیری کشید و کشید تا با این جا آشنا شدم و فهمیدم راه درستی پیش گرفته بودم که البته چاشنی های بیشتری می خواهد اما اینبار با مشکل جدیدی روبرو شدم که فهمیدم حوصله مراقبت کتاب های کتابخانه از خط خوردگی و بهای سنگین ضعیف شدن چشمم از پی دی اف خوانی را ندارم:)که با این اوضاع کاغذ سریعا پشیمان شدم.
حالا شما اگر وقتی بین کشیک های شبتان پیدا شد و حوصله دیدن وبلاگ و چک کردن دیدگاه داشتید؛ به نظرتان کار مفیدیست که این همه وقت را فارغ از نمره صرف تمرکز بر آن ها کنم؟ یا اگر قرار باشد کتاب بخرم بین گایتون و لانگمن یکی را انتخاب و دیگری و بعضی درس های دیگر را فارسی بخوانم؟! یا دغدغه ام سایت up to date و درست کردن خودم برای پزشک خوبی شدن باشد؟!
ممنون که نوشتید و من از چیزهایی که نمیدونستم آگاه شدم:)
سلام اقای قربانی
خیلی وقت بود میگشتم دنبال سایتی مثل اینجا تا بیشتر یاد بگیرم و مسیری که توش هستم رو بیشتر بشناسم
من مهر میرم ترم ۳
البته دانشگاهم خیلی کوچکتر از شماست (ارومیه)
حس میکنم خیلی دورم از چیزی که باید باشم
این یه سالو با جزوه پاس کردم همه درسارو
حتی معدلم نزدیک الف شد ولی وقتی الان هیچی یادم نیست و بی سوادم چه فایده
فکر کنم یه مقدار هم به خاطر سیستم ضعیف دانشگاهه که مارو جزوه خون بار آورده
خواهش میکنم بهم کمک کنید راهم رو پیدا کنم دوباره
حتی در چند کلمه بهم جواب بدید ممنون میشم
نمیدونم مطالب قبلی رو از رفرنس شروع کنم و بخونم یا ولشون کنم و رو مطالب بعدی تمرکز کنم؟
سلام اقای قربانی
خیلی وقت بود میگشتم دنبال سایتی مثل اینجا تا بیشتر یاد بگیرم و مسیری که توش هستم رو بیشتر بشناسم
من مهر میرم ترم ۳
البته دانشگاهم خیلی کوچکتر از شماست (ارومیه)
حس میکنم خیلی دورم از چیزی که باید باشم
این یه سالو با جزوه پاس کردم همه درسارو
حتی معدلم نزدیک الف شد ولی وقتی الان هیچی یادم نیست و بی سوادم چه فایده
فکر کنم یه مقدار هم به خاطر سیستم ضعیف دانشگاهه که مارو جزوه خون بار آورده
خواهش میکنم بهم کمک کنید راهم رو پیدا کنم دوباره
حتی در چند کلمه بهم جواب بدید ممنون میشم
نمیدونم مطالب قبلی رو از رفرنس شروع کنم و بخونم یا ولشون کنم و رو مطالب بعدی تمرکز کنم؟
مطالب اموزشیتون خیلی خفنه و واقعا به درد ما دانشجوهای علوم پایه میخوره تا از اساس بتونیم خوب بار بیایم… خلاصه از اینا بیشتر بنویسین!
تجربه من اینه که کلا هر مطلبی رو که از منابع مختلف میخونم و درموردش تحقیق میکنم خوب یادم میمونه… چه تکست بوک باشه چه یوتیوب یا حتی ویکیپدیا!… حتی بعضی موقع بحث کردن با یه دوست میتونه به یادگیری و دیدن جنبه های مختلف مطلب کمک کنه.
اقای قربانی یه سوال بی ربط ولی مهم
شما “مهارت های بالینی پزشکی” که تقریبا اموزشی را هم براش نداریم در بیمارستان چطور فرا میگرید؟
ممنون میشم در این مورد هم بنوسید…
سلام آقای قربانی وقتتون بخیر خسته نباشید
من تقریبا بیشتر متن های شما رو خوندم من در اصل دیپلم تجربی هستم و به خاطر بعضی از مسائل رشته دیگه ای غیر از پزشکی و در دانشگاه خوندم.در حال حاضر ۳۶ سالمه اما موندم سر دوراهی که برم دنبال عشق و علاقم یعنی پزشکی البته با این سن و دوتا بچه ۵ ساله که دوقلو هستند یا آزمون وکالت شرکت کنم و برم دنبال همون رشته حقوق.مضاف بر اینکه همسرم اصرار دارند که دنبال علاقم باشم و همه جوره منو حمایت می کنند.واقعیتش بیشتر نگران بچه هام تو این پروسه سخت و نفس گیر هستم.ممنون میشم راهنماییم کنید
ادامه حقوق
پزشکی بسیار طولانیه تخصص رو هم در پیش دارید و این واقعا با مسئولیت هایی که الآن شما در قبال فرزندانتون دارید همخوانی نداره
وکالت رو دنبال کنید میتونید attorney for doctors بشید و وکالت پزشکان رو قبول کنید در دادگاه های خاص پزشکی
سلام اقای قربانی من چند وقت پیش بصورت کاملا اتفاقی یکی از مطلب های شما رو خوندمو از اون روز تقریبا تمام متن های شما رو خوندم حسی ک همه متن هاتون به من منتقل میکنه علاقه و وجدان کاریه و واقعا خوشحال میشم از این بابت
قبل از خوندن مطلب های شما فک میکردم علوم پایه مهم نیس و جدی نمیگرفتم ولی وقتی دیدم یجا نوشته بودین تصمیم دارید یکبار دیگه علومپایه رو بخونید واقعا بهم انگیزه داد خیلی ممنون
سلام
من یه دانشجوی فراغ التحصیلم یادمه زمانی که دانشجو بودم کتابهای مرجع رو می خوندم چون رشته ی من علوم انسانی بود تقویت درس عربی خیلی مهم بود شاید باورتان نشه چندین ساعت تو کتابخانه می نشستم و کتابهای عربی سیوطی و ابن مالک و… می خوندم که به حساب از اصل قوی بشم الان که فارغ التحصیل شدم تنها چیزی که از دانشگاه برایم مونده همین درس عربیه! شما از هرجایی از اون می تونید سوال کنید ولی خب این باعث شدم از بقیه دروسم عقب بیافتم چون نمی رسیدم من در درس عربی طوری افتادم جلو که نمره ام max کلاس شدم می خوام این رو بگم من نتونستم مرجع همه ی دروس رو بخونم و افسوس هم می خورم ولی هم کدوم از شماها که می تونید وقت را از دست ندید چون می گذره….
یعنی از نظر شما نیازی نیست در طول ۷سال پزشکی تمامی رفرنس های رایج رو بخونیم؟
تمایز مطالبی که نفهمیدی و اونایی که یادت نیست رو از کجا میدی؟ کلن برای مطالبی که یادت نیست (بعضن از اساس) برنامهت چیه؟
و من هنوز متوجه راه حل برای وقت کم و نادونی های زیاد نشدم. فرد وسواسیای مثل من باز کردن رفرنس با خودمه ولی برای خروجم ازش هیچ تضمینی وجود نداره و یهو ساعت هاست که دارم واسه یه مطلبی که شاید یک جملهی استاده توی رفرنس میچرخم. که خب قاعدتن منطقی هم نیست واسه هر جمله بخوام همچین وقتی بذارم. تو راه حلت چیه؟
خیلی ممنون امیرمحمد
حقیقتاً برای خط اول، یادگیری اپروچهای مناسب به علائم بیمار اولویت اصلیه و واقعاً تکستبوکها بهترین محل برای مراجعه هستن.
به دوستانی که تارنمای شما رو دنبال میکنن پیشنهاد میکنم که بگردن و این اورژانس ها و موارد شایع و تظاهرات ناشایع اونها رو پیدا کنن و زیر همین پست در اختیار بقیه دوستانشون قرار بدن تا اونا هم مطالعه کنن.
مثلا چیزی که به ذهنم میرسه آرتریت سپتیک هست در رشتههای ارتوپدی و روماتولوژی که خب عمدتا خودشو با التهاب تک مفصلی نشون میده اما باید در نظر داشت که میتونه بصورته اولیگو و یا حتی پلی آرتیکولار بهویژه در افراد جوان مبتلا به گنوکوک خودشو نشون بده…