از خاطرات بخش: مردن به خاطر دو کیلو آلو سیاه

پیش نوشت: این خاطره مال من نیست، برای یکی از اساتیدم است.

از بخت‌یاری من بود که هشت روز با یکی از بهترین پزشک‌ها و اساتید نفرولوژی ایران راند کردم. قسمتی از نیمه‌ی دوم دی ماه را با استاد محمدمهدی ثاقب بودم. به جرئت می‌توان گفت از برترین پزشکان این دانشگاه و ایران است.

در این بین خاطرات و داستان‌های زیادی برای ما تعریف کرد. در زیر، یکی از آن‌ها را می‌نویسم.

خاطره را از زبان استاد می‌نویسم:

بیماری داشتم که در بیمارستان پیوند بستری بود. آن روز به بیمارستان پیوند رفته بودم و مشغول سر زدن به بیماران بودم.

به اتاق او رسیدم.

همین که از در وارد شدم، بیمار سلام گرمی کرد و منتظرِ جوابِ من نمانده ادامه داد:

دکتر جان، جات خالی، همین الان دو کیلو آلو سیاه خوردم.

این حرف را تازه تمام کرده بود که بیهوش شد.

من که درجا فهمیده بودم قضیه از چه قرار است، سریعا پرستار را صدا زدم و پس از تزریق دو ویال کلسیم، بیمار برگشت.

دو هفته از این ماجرا نگذشته بود که فهمیدم بیمار فوت کرده است.

جویای ماجرا شدم.

گفتند برای دیالیز آمده بود. جلوی در یک دفعه افتاد. هر چقدر احیا کردیم، برنگشت.

از همسرش قضیه را پرسیدم.

دوباره دو کیلو آلو سیاه خورده بود.


 

قضیه چیست؟

مقصر پتاسیم است.

آلو سیاه از میوه‌هایی است که به نسبت پتاسیم زیادی دارد. پتاسیم آن از موز، کیوی، طالبی، انار و انجیر که میوه‌های پر پتاسیم و رایج در ایران هستند، کمتر است. ولی خب، دو کیلو آلو سیاه، قطعا پتاسیم بالایی دارد.

توضیح اضافی در این میان: بیشترین پتاسیم را بین میوه‌ها آووکادو دارد. به شخصه علاقه‌ای به آن ندارم و ندیدم بیماری شاکی از آن باشد که نمی‌تواند آووکادو بخورد.

بیماران کلیوی

این فرد، یک بیمار ESRD بود. ESRD مخفف End Stage Renal Disease است. به زبان ساده، وقتی به کسی برچسب ESRD می‌زنیم که دیگر کلیه‌هایش کارکرد درست حسابی نداشته باشند و بیمار نیاز به دیالیز داشته باشد.

این دو کلیه، این دو عضو کوچک ده سانتی، این دو عضو بسیار هوشمند، در این بیماران دیگر کارهای خود را به خوبی انجام نمی‌دهند. نمی‌توانند مقدار یون پتاسیم را به خوبی در محدوده‌ی کوچک خود در خون حفظ کنند.

این بیمار ما، دو کیلو آلو سیاه خورده و پتاسیم خونش زیاد شده بود.

کلیه‌ی او که درست کار نمی‌کرد. به علت تجمع سموم (uremic بودن) در بدنش نیز، بقیه‌ی راه‌های کنترل این یون (پمپ‌های سدیم-پتاسیم) نیز به خوبی کار نمی‌کردند.

پتاسیم جمع می‌شود.

بر قلبش اثر می‌گذارد و قلب ایست می‌کند.

ایست قلبی.

مرگ.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 کامنت در نوشته «از خاطرات بخش: مردن به خاطر دو کیلو آلو سیاه»

  1. دکترقربانی عزیز سلام
    بیشتر مطالب رو خوندم و خیلی خوشم اومد از نوع نگاهت به عنوان یک پزشک
    دلم نیومد تشکر نکنم ازت
    موفق باشی

  2. اینکه اون دنیا ازت بپرسن چی شد مردی؟ بگی فقط واسه ۲ کیلو آلو سیاه خیلی بده 🙂
    جدای از شوخی خاطره ی جالبی بود، خدا رحمتش کنه!
    یادم باشه اگه تو فصل آلو سیاه بودیم دیدم یه مریض ESRD ییهو جلوم افتاد خورد زمین، اول از همراهیش بپرسم آلوسیاه که نخورده ؟! 😉
    منم یه خاطره از استادِ جراحیم دارم در مورد انار، یکم با مغزم مذاکره کنم، شاید نوشتم 🙂
    دمت گرم ازین خاطرات بیشتر بنویس.
    فرصتی پیش بیاد همدیگه رو ببینیم دلاور

  3. باز بگو چرا میوه نمیخوری! هی میگم میوه نمیخورم واسه همینه دیگه! آدم میوه میخوره میمیره!
    ضمن اینکه این تشخیص رو در لحظه دادن خیلی مغز میخواد! اینکه در لحظه یادش بیاد آلو سیاه پتاسیم داره علاوه بر مغز اطلاعات عمومی خیلی زیادیم میخواد!

اسکرول به بالا