پیشنوشت: در ابتدا مطلب را خطاب به یک دانشجوی فیزیوپات نوشتم. تمام که شد، دیدم موضوع کمی جامعتر شده و برای کارآموزان نیز مناسب است.
مطلبی که در ادامه میآید، سبک زندگیای که من در دوران فیزیوپات داشتم، نیست. روزهای آخر فیزیوپات بود که به این نتیجه رسیدم.
ماههای بعدی، بیشتر به آن فکر کردم و به نظرم روشی که در ادامه میگویم، شاید برای بعضی از دانشجویان مفید باشد. این سبک شخصی است و ممکن است برای شما مفید نباشد. همچنین، قطعا تنها سبک درست نیست و اصراری هم بر این ندارم که بهترین سبک است. صرفا از نظرِ «منِ الان»، سبک درستی به نظر میآید و Cost-Effectiveness آن مناسب است.
ادامهی ماجرا را در قالب یک سری پیشنهاد مینویسم. همانطور که محمدرضا قبلا گفته بود:
پیشنهاد را هر کسی میتواند مطرح کند. اما توصیه، از سوی کسی مطرح میشود که خود را صاحب صلاحیت میداند و من، این عنوان را برای این حرفها، به کار نخواهم برد.
از نوشتهی چند پیشنهاد برای وبلاگنویسی (برای زینب دستاویز) – محمدرضا شعبانعلی
مقدمه
گامی جلوتر آمدهای. یک Milestone را طی کردهای. وارد دورهای جدید شدهای. دورهای که اساتید به کل عوض خواهند شد، درسها تغییر خواهند کرد و احتمالا به آن ذهنیتی که [بقیه یا همان Hidden Curriculum] از پزشکی در درون تو شکل دادهاند، نزدیکتر خواهی شد.
دورهای که نامش فیزیوپاتولوژی یا پاتوفیزیولوژی (Pathophysiology or Physiopathology) است. به اختصار آن را فیزیوپات مینامند.
به زبان ساده، در هنگام بیماری، فیزیولوژی نرمال بدن تو تغییر خواهد کرد و دچار یک پاتولوژی میشوند (به یاد داشته باش که ریشهی یونانی Patho به معنی رنج (Suffering) هست).
فیزیوپاتولوژی، دورهی مطالعهی رنجی است که بیماری بر کارکرد طبیعی بدن تو وارد میکند و خواهی دید که بدنت برای مقابله با این رنج چه خواهد کرد.
در دانشگاههای مختلف کشور، این دوره تفاوتهایی دارد. اما، نقطهی مشترک بین همهی آنها – که به نظرم بزرگترین ضعف آموزشی این دوره نیز هست – تزریق حجم وحشتناکی از اطلاعات به مغز تو در یک زمان کم است. سه تا شش-هفت روز کلاس؛ چند روز فرجه؛ بعد امتحان و سپس بلاک بعدی.
با توجه به دانشی که تا الان کسب کردی، حتما میدانی که مغز به علت جمجمهای که در اطرافش قرار دارد، قدرت تحمل ورم کردن (Edema) را ندارد. جمجمه، اجازهی انبساط نمیدهد و این تغییر حجم ناگهانیاش منجر به Herniation میشود ?
این اتفاقی هست که اکثر دانشجویان فیزیوپات آن را تجربه خواهند کرد.
بگذار با هم مروری کنیم که تو باید چه کاری در بخش انجام بدهی. به نظرم، آن وقت است که برایت روشن خواهد شد که بهتر است این دوره را چگونه بگذرانی:
فرض میکنیم در بخش گوارش هستی. روز اول است. باید یک یا چند بیمار را بشناسی و او را برای استاد معرفی کنی.
رامین را در نظر بگیر. ۲۱ سال دارد. دانشجوی سال سوم مهندسی معدن. از ۱۱ روز پیش در بخش گوارش بستری است. اتاق شمارهی ۲۰۷.
شمارهی اتاقها را نگاه میکنی. اتاق ۲۰۷، اتاقِ سوم در سمتِ راستِ راهرویِ طویلِ نسبتا تاریکِ بخش گوارش است که دیوارهایش با پوسترهایی در مورد هپاتیت، کبد چرب، سرطان معده و پیوند کبد پر شده است.
در میزنی. وارد اتاق میشوی. اتاق به خاطر نور غیر مستقیم آفتاب که از پنجرهی بزرگ اتاق به درون میآید، روشن است.
چهار تخت در آن اتاق است.
در گوشهای که دور از در اتاق هست، جوانی بر تخت دراز کشیده. از همان دور نگاهش میکنی (Inspection).
چاق به نظر میرسد و پوستش از دور رنگ عادی ندارد. جلوتر میآیی. موهایش کمی سفید شده و دست و پا و صورتش، برخلاف شکم برآمدهاش، لاغر است. صورت کشیدهای دارد و چهرهی لبریز از بیماریاش نیز زیباست. با خود فکر میکنی که حتما قبل از بیماری، زیباتر نیز بوده است.
صدایش میزنی. با او صحبت میکنی. شرح حالی از او میگیری. به تو میگوید که مشکل از چند ماه پیش شروع شده.
مدفوعش کمرنگ شد. ادرارش پررنگ شد. کف دست و پایش به شدت میخارد. اشتهایش را از دست داده است. کم کم پوستش زرد شد و شکمش برآمده شد و …
تعداد زیادی مشکل به تو میگوید و سپس پروندهای پر از سونوگرافی و MRI و آزمایشهای قبلی به تو میدهد.
اجازه میگیری و معاینه را شروع میکنی. Inspection را که از همان لحظهی ورود به اتاق آغاز کردهای. پردهی دور تخت او را میکشی و معاینه را با Palpation ،Percussion و Auscultation ادامه میدهی.
از او تشکر کرده و بیرون میآیی.
با چند برگ کاغذی که نوشتی، به طرف صندلیای خالی میروی تا بنشینی و نوشتههایت را مرتب کنی.
در نهایت باید همهی حرفهای او را Medicalize کرده و از این نوشتهها و آزمایشها و تصویربرداریها یک Problem List تهیه کنی و با توجه به این Problem List، یک Sign یا Symptom یا Finding را انتخاب کرده و به بیمار(ی) Approach بکنی.
توضیح اضافی
اطلاعاتی که در مورد بیماریِ بیمار کسب میکنیم، از سه منبع به دست میآیند:
۱. اطلاعاتی که از طریق صحبت با بیمار یا همراه او به ما داده میشود (History Taking).
۲. اطلاعاتی که از طریق معاینهی بیمار به دست میآوریم (Physical Examination).
۳. اطلاعاتی که موجود در پروندهی بیمار است (Documented lab data, imaging, procedures, etc).
معمولا به این شکل است که Symptom را در History Taking به تو میگویند، Sign را در Physical Examination مییابی و Finding را در Work Upهایی که برای بیمار انجام شده است (البته به شکل کلیتر میشود Finding را به همهی آنها اطلاق کرد؛ اما برای این که تقسیمبندی سادهتر باشد، این کار را کردهام).
لیست مشکلات را نوشتهای. قدم بعدی این است که بفهمیم این رنج ایجاد شده بر بدن، از کجا میآید و علتش چیست.
اینجاست که نیاز است به مشکلات بیمار Approach کنیم تا بتوانیم تشخیص بگذاریم.
برای این که ماجرا روشنتر شود، بیا به شکل کلی دو نوع اپروچ در نظر بگیریم:
- اپروچ تشخیصی
- اپروچ درمانی
منظور از اپروچ تشخیصی (Diagnostic Approach) این است که از زمانی که بیمار با یک سری شکایت پیش تو میآید، چه کار خواهی کرد که به تشخیصِ بیماری او برسی و بدانی مشکلش چیست.
منظور از اپروچ درمانی این است که از لحظهای که تشخیص را گذاشتی، چه خواهی کرد که مشکل بیمارت برطرف شود و او را درمان بکنی.
چیزی که تو در این یکسال باید بیاموزی، اپروچ تشخیصی است. این به نظرم، هدف اصلی دورهی فیزیوپات باید باشد.
اپروچ تشخیصی یا Diagnostic Approach
اپروچ تشخیصی یک سری مراحل دارد:
۱. باید بتوانی اطلاعاتی را که نیاز داری، از بیمار دریافت بکنی.
۲. حالا باید اطلاعاتی را که از بیمار گرفتی، به زبان پزشکی بازنویسی بکنی.
۳. سپس یکی از این علائم را انتخاب کرده و آن را مبنای خود قرار داده و بر اساس آن به تعدادی تشخیص برسی (اپروچ به علامت) که آنها را تشخیصهای افتراقی یا Differential Diagnosis مینامیم.
۴. بعد بر اساس باقی لیست مشکلات بیمار، به این تشخیصهای افتراقی اولویت میدهی و بررسی میکنی که آیا لازم است Work Up تشخیصی بفرستی یا خیر؟
فیزیوپات، مرحلهای نیست که اختصاصی برای یکی از این موارد باشد؛ همهی این چهار مرحله، به دانشی که در دورهی فیزیوپات کسب میکنی، نیاز دارند.
فیزیوپات را یک بستر در نظر بگیر. بستری که به تو کمک میکند که:
- بدانی در هنگام دریافت اطلاعات از بیمار، با توجه به شکایتی که دارد (Chief Complaint)، چه سوالهایی بپرسی و چه قسمتهایی را با دقت بیشتری معاینه بکنی.
- پاتولوژیهای مختلفی را که در بیماریها ایجاد میشود بشناسی و در نتیجه بتوانی گفتههای بیمار را به زبان پزشکی بازنویسی بکنی.
- یاد گرفتن مبنای اپروچ کردن به علامتی خاص و انتخاب این علامت، در فیزیوپات صورت میگیرد و البته ریزهکاریها و فوت و فنهای آن در بالین ادامه خواهد داشت.
- این که هر تشخیص به چه Work Upهایی نیاز دارد و این که کدام تشخیص افتراقی اورژانسی بوده و در اولویت باید قرار بگیرد و … نیز به دانش فیزیوپات تو نیاز دارد.
- این که بتوانی بر اساس تشخیصت سایر علامتهای بیمار را نیز توجیه کنی، کاملا به دانش تو در مورد فیزیوپاتولوژی بیماریها بستگی دارد.
پس از این حرفها، تازه به این موضوع میرسیم که چگونه دوران فیزیوپات خود را بگذرانی.
چند نکتهی مهمِ دیگر
وزن اهمیت مطالب به هیچ وجه یکسان نیست. بعضی از آنها بسیار مهمتر بوده و قطعا باید برای آنها زمان بیشتری بگذاری.
دلیل اهمیت آنها ممکن است:
- شیوع زیاد آنها باشد. مثلا چیزی نزدیک به ۳۰ درصد بزرگسالان به فشار خون بالا مبتلا هستند؛ یعنی یک نفر از هر سه نفر بزرگسال. این عددی است که نمیتوان از آن به سادگی رد شد.
- داشتن Golden Time که خود میتواند به دو علت باشد که البته با یکدیگر همپوشانی نیز دارند:
الف) تشخیصی: اگر در زمان مورد نظر تشخیص داده نشود، یا منجر به مرگ شده یا این که نقص آن عضو را به دنبال خواهد داشت. مثال خوبی برای آن، Testicular or Ovarian Torsion است.
ب) درمانی: درمان ما فقط در یک بازهی زمانی خاص موثر خواهد بود؛ مثلا برای دادن Thrombolytic در CVA.
نکتهی دوم، به روز شدنِ مطالب پزشکی است. مطالب پیوسته تغییر میکنند.
این حرف David Sackett را که از بنیانگذاران Evidence-Based Medicine است، همیشه باید به خاطر داشت:
Half of what you’ll learn in medical school will be shown to be either dead wrong or out of date within five years of your graduation; the trouble is that nobody can tell you which half.
David Sackett
من خودم قسمت Practice Changing UpDates (برای UpToDates است) را هرچند وقت یکبار بررسی میکنم.
بهترین مثال اخیر در این مورد، ممنوع شدن آسپرین برای Primary Prevention هست. حتما تعداد زیادی فرد مسن میشناسی که شبها یک آسپرین بچه میخورند؛ حتی اگر بیماری خاصی نداشته باشند. خب دیگر مشخص شد که این کار در همهی افراد، نه تنها کمککننده نیست، بلکه زیان هم دارد (+) و مصرف آسپرین به گروهی خاصتر محدود شد.
دوران فیزیوپات، دوران درست کردن شالودهی خانه، برای کسب دانش تخصصی پزشکی است.
منظورم از تخصص، دوران رزیدنتی و فلوشیپی نیست. هر چه در مسیر پزشکی بیشتر به پیش میروم، متخصصان و فوقِ تخصصان بیشتری را میبینم که بویی از دانش تخصصی نبردهاند و صرفا این عنوان را با خود یدک میکشند.
احتمالا تا کنون از این همایشهای پزشکی رفتهای. چند نفر صاحب نظر حضور دارند، تعدادی سخنران، تعدادی مخاطب و تعدادی هم سیاهی لشکر.
اگر من و تو در برابر صاحبنظران و افراد مطرح آن حوزه، دانشی داشته باشیم که قابل مقایسه باشد، تازه آن وقت است که میتوانیم بگوییم ما دانش تخصصی داریم (بهتر است بگوییم در مسیر کسب دانش تخصصی هستیم).
محمدرضا شعبانعلی در ویژگیهای انسان تحصیلکرده، این موضوع را به خوبی بیان کرده است. صحبتهای او بود که دغدغهی این موضوع را در من بیدارتر و هشیارتر کرد:
یادم باشد وقتی میگویم در یک حوزه متخصص هستم، منظور این نیست که نسبت به حوزههایی که هیچی نمیدانم آن را بیشتر بلدم؛ بلکه منظور این است که در برابر متخصصهای مطرح این حوزه دانشی دارم که قابل مقایسه است.
وقتی میگوییم قابل مقایسه، منظور این است که شاید دانشم به اندازهی آنها نیست؛ ولی اگر کنار آنها قرار بگیرم، تهیدست نیستم.
به نظرم، یک زمان خوب برای برداشتن اولین قدم، شروع یک Micro-action و ساختنِ اسکلتِ خانهی پزشکیات و کسب دانش تخصصی، دوران فیزیوپات است.
دانش تخصصی دو مولفه دارد: عمق و تجربه.
عمق با مطالعه، با تحقیق، با تفکر، با تأمل و با تجزیه و تحلیل بیشتر میشود.
تجربه نیز با اقدام کردن و درگیر شدن افزایش پیدا میکند.
هر کدام را جدی نگیریم، یک پای کارمان میلنگد.
دوران فیزیوپات، دوران تلاش برای عمق است. قسمت تجربه در بالین بیمار شکل میگیرد. البته از همین الان به خاطر بسپار که:
فردی ممکن است پنجاه سال تجربه داشته باشد؛ اما تجربهی او غلط باشد. او صرفا یک کار غلط را بارها انجام داده و در آن باتجربه شده است.
به شهود پزشکی رسیدن، از فیزیوپات شروع میشود.
این بحث خودش آنقدر مهم و جدی هست که نیاز به نوشتهای جداگانه دارد. اگر بخواهم کوتاه بگویم و در این کوتاهگویی قسمتی از این موضوع را بررسی کنم:
شاید پزشکی – معمولا مسن – را دیده باشی که هنگام ورود بیمار از در، تشخیص را گذاشته است. بیمار چند کلمهای صحبت میکند و او به تشخیص خود مطمئن میشود. اصطلاحا میگوییم که Spot Diagnosis داشته است.
تمام شواهد و دیدهها را کنار هم میگذارد و ظرف ثانیهای در ذهنش – به شکل ناخودآگاه – چراغِ The most fittest illness script روشن شده و یک Spot Diagnosis میگذارد (جلوتر از Illness Script میگویم).
صحبتهای نیکلاس کار در کتاب قفس شیشهای، موضوع را برایت روشنتر میکند:
دانشمندان شناختیای که مطالعاتی روی شیوهی تفکر پزشکان داشتهاند، بیان میکنند که پزشکان کلینیکها، در موارد اضطراری از استدلال آگاهانه یا مجموعهی قواعدی رسمی تبعیت نمیکنند. بلکه با الهام از دانش و تجربهشان اِشکال کار را میبینند و غالبا ظرف چند ثانیه تشخیص مفیدی میدهند و اقدام به کاری میکنند که باید کرد.
نیکلاس کار، «قفس شیشهای: کامپیوتر و اتوماسیون چه بلایی بر سرمان میآورد؟»، ترجمهی امیر سپهرام، انتشارات مازیار
نقطهی شروع این مسیر، همین دوران است. الان برای من و تو، وقت Spot Diagnosis گذاشتن نیست. اکنون باید Approach-Based Diagnosis را یاد بگیریم تا بتوانیم به شهود لازم برای Spot Diagnosis برسیم.
متاسفانه، عاقبت درست پیش نرفتن، وحشتناک است. درست پیش نرفتن این مسیر، به تشخیص نگذاشتن منجر نمیشود؛ بلکه آن روی سکه، Spot Misdiagnosis خواهد بود. تشخیصی اشتباه و ادامهی ماجرا…
لجباز نباش و افراط نکن. چه در نرفتن به سراغ کتاب مرجع و چه در رفتن به سراغش.
کم نیستند دانشجویانی که فارغالدانشگاه شده و دستشان نیز به هریسون نخورده است. از آن طرف نیز، کم نیستند دانشجویانی که برای هر موضوعی میخواهند به کتاب مرجع مراجعه کرده و چون عملا این کار امکانپذیر نیست، دچار سرخوردگی میشوند.
به من اجازه بده تا با کمی بازتر کردن موضوع، روشنترش کنم:
معتقدم که بهترین قسمت هریسون، قسمت دوم آن، یعنی Cardinal Manifestations and Presentation of Diseases است.
قسمت دوم هریسون، شامل ۵۳ فصل است که حدود ۴۰۰ صفحه میشود.
باور من (و اساتیدی که به آنها اعتماد دارم) این است که اساس Approach کردن به بیمار را این ۴۰۰ صفحه تشکیل میدهد.
مهم نیست که به تو این فصلها را درس میدهند یا نه. مهم نیست که در امتحانات فیزیوپات میآید یا نه. مهم نیست که در امتحان پیشکارورزی و … میآید یا نه. اگر میخواهی بتوانی به خوبی طبابت بکنی، مطالب گفته شده در این فصلها باید ملکهی ذهنت باشد.
خواندنش اصلا راحت نیست. به ۴۰۰ صفحه نگاه نکن. خودش به اندازهی ۴۰۰۰ صفحه به تو مطلب منتقل میکند. باید به آرامی با آن پیش بروی. کنارش بنشینی. لمسش بکنی. در ذهنت سناریو بسازی. صبر بکنی و ادامه بدهی و این چرخه را تکرار بکنی که به آرامی، با یادگیری کریستالی، آنها را فرا بگیری.
این صفحات، پر است از الگوریتمهایی که به تو برای Approach کردن کمک خواهند کرد. کیس رامین را دوباره مرور بکن. یکی از علامتهای او Jaundice بود. فصل ۵۸ از چاپ ۲۰۱۵ و فصل ۴۵ از چاپ جدید کتاب، به این علامت اختصاص دارد و الگوریتم زیر، از چاپ جدید کتاب است:
تعداد قابل توجهی از این ۵۳ فصل را در همین بلاکهای فیزیوپات خواهی خواند. مثلا همین Jaundice یا Anemia یا Hypercalcemia یا …
پس بهتر است برنامهی خواندن این قسمتها را به گونهای تنظیم کنی که همزمان با بلاکهایت باشد. فهرست این فصلها را با برنامهی فیزیوپاتات تطبیق بده و سپس برای خواندنش برنامهریزی بکن.
این قسمت، جایی است که به نظرم حتما برای آن باید به هریسون مراجعه بکنی.
در ضمن، تعداد قابل توجهی سوال در آزمونهای پیشکارورزی و دستیاری، از همین فصلها داده می شود. میتوانی فایل زیر را نگاهی اندازی و ببینی که در این بین، چه تعداد از همین ۴۰۰ صفحه است.
شاید کسی – به هر علتی – نتواند تمام این مباحث را از روی هریسون بخواند. موضوعی که اینجا به نظرم مطرح است، توانستن یا نتوانستن نیست.
موضوع این است که اگر تو تمام وقتت را برای خواندن همهی این مباحث از روی هریسون بگذاری، چه کارهای دیگری میتوانستی انجام بدهی که دیگر اکنون وقتی برای آنها نداری؟ آیا این کار واقعا باعث تمایز تو میشود؟ آیا این کار حتما تو را به پزشک بهتری تبدیل میکند؟
Illness Script
مطالبی را در مورد یک بیماری میخوانی. اطلاعاتی در ذهن تو نقش میبندد. مثلا علت ایجادش، شیوع آن، سن درگیری، از لحاظ Time Course، درمانش و تشخیصش و …
به کل این مطالب، Illness Script میگویند. تعریف آن را ببین:
An illness script is an organized mental summary of a provider’s knowledge of a disease (+).
به نظرم دو نکتهی خیلی مهم در این تعریف وجود دارد:
۱. اطلاعات پراکندهی گمشده در ذهن مفید نیستند. این اطلاعات پراکنده را باید در قالب Illness Script منظم کرد. این همان کاری است که برای یادگیری کریستالی میتوان در دوران فیزیوپات انجام داد. Script را مانند یک کتابخانه در نظر بگیر که هر قفسهاش به یک موضوع اختصاص دارد. هر بیماری در ذهن تو یک کتابخانه دارد.
اطلاعات جدیدی که در مورد بیماری کسب میکنی، به قفسهی مربوطه اضافه میشوند و در آنجا به شکل Organized در ذهن تو میمانند.
مثلا تو در مورد پرکاری تیروئید برای خودت یک کتابخانه ساختهای. در قفسهی علائم، کاهش وزن را گذاشته بودی.
مطلب جدیدی میخوانی و یا بیماری را میبینی که با وجود تروئید پرکار، وزن اضافه کرده است. میروی بررسی میکنی و متوجه میشوی که نزدیک به ٪۵ این بیماران، نه تنها وزن کم نمیکنند، بلکه اضافه میکنند. این تکه اطلاعات جدید را در قفسهی علائم و نشانهها میگذاری.
منظور از Organized این است.
همچنین پرواضح است که این اطلاعات در طول زمان، ثابت نمیمانند و تغییر میکنند. به علت همین تغییر است که نیاز داریم، منظم باشند که در وقت لزوم، بتوانیم به راحتی به آن دسترسی داشته باشیم.
کلمهی مهم دوم Provider است. اسکریپتهای من و تو در مورد یک بیماری خاص، لزوما یکسان نیستند. دهها دلیل نیز دارد: علاقه و منطقهی زندگی (تأثیرگذار بر شیوع بیماریها) و …
نمونهای از Illness Script را که برای Community-Acquired Pneumonia نوشته شده، میتوانید در اینجا ببنید.
تمرین پیشنهادی: یک بیماری که به تازگی آن را مطالعه کردهاید، انتخاب کنید. Illness Script آن را در قالب فرم بالا بنویسید و اگر دوست داشتید، آن را در کامنت این پست، برای من نیز بگذارید تا در حد توان خودم، در بهتر نوشتنش به شما کمک بکنم.
بعد از تمام این صحبتها، نوبت یک برنامهی پیشنهادی برای دوران فیزیوپات میرسد. برنامهای عملی که بتوان با آن فیزیوپات را زندگی کرد. برنامهای که در آن به پرسشهای زیر بتوان پاسخ داد:
چی بخوانم؟
خواندن رفرنس؟ اگر رفرنس، زبان اصلی یا ترجمه؟ درسنامههای اساتید؟ درسنامههای پارسیان و کرمی و گایدلاین و پیرحاجی و غیره؟ جزوههایی که دانشجویان مینویسند (نواریون و یا هر نام دیگری که بر آن میگذارند)؟ ویدیوهای آموزشی؟
چگونه بخوانم؟
خواندن از روی متن و هایلات کردن؟ خلاصه نوشتن؟ Concept Map کشیدن؟ پیوسته مرور کردن؟ یادگیری با تست؟ کدام کتاب تست؟
سوالهای دیگر
چه مقداری از زمانم را لازم است که روی دورس فیزیوپات و چه مقدار را روی کارهای دیگر بگذارم؟ کلاسهای دانشگاه را شرکت کنم؟ اصلا وقت کارهای متفرقه هست؟ خوب است در این دوران مقاله بنویسم؟
نوشتهی بعدی که به این برنامه میپردازد، پاسخ پرسشهای فوق را در بر خواهد داشت.
پینوشت: به عنوان حرف پایانی دلم میخواست که قسمتی از صحبتهای شیمبورسکا را در هنگام دریافت جایزهی نوبل، در پایان این نوشته بیاورم. شاید مستقیما به این نوشته مربوط نباشد؛ اما خواندنش خالی از لطف نیست:
الهام فقط در انحصار شاعران و هنرمندان نیست.
ویسواوا شیمبورسکا، «اینجا»، ترجمهی بهمن طالبینژاد و آنا مارچینوفسکا، نشر چشمه
دیگران هم از آن بهره میبرند. این چیزی ازلی و ابدی است.
همهی آن کسانی که با عشق و آگاهی حرفهی خویش را انتخاب میکنند و خلاقانه انجامش میدهند. در این میان پزشکان و آموزگاران و باغبانان و صدها حرفهی دیگر هستند که تماما با شور و اشتیاقاند و کافی است در کارشان چالشهای جدیدی ببیند.
با تمام شکستها و مشکلات، کنجکاویشان پایان نمییابد.
از هر مسئلهی حلشدهای هزاران پرسش تازه میسازند.
الهام هر چه که هست از «نمیدانم»ای مستمر جان میگیرد.
پینوشت: شاید هنوز سوالهایی داشته باشی. دو نوشته دارم که از همین جنس هستند و مربوط به همین نوشته. شاید آنجا جوابشان را بیابی.
سلام و ممنون دکتر جان
لینکی که به illness script دادید باز نمیشه
میشه یکی از خوننده های عزیزی که در این خصوص فعالیت کردن برای من یک نمونه بفرستند
تلگرام @memadsafari
دوست عزیزم شما بسیار جوگیری و تو دیوار تشریف داری،اگه تونستی تو ۱ ماه(زمان اون کورس اه) یک چهارم هاریسون هرکدوم از درس هایی داخلی حالا همون فارسی بخونی بیا خاله برات کادو بگیره??
احمق دکتر رتبه ۳۶ کشوریه تو تخصص
بی نهایت ممنون بابت توضیحاتتون
سلام امیر محمد
مرسی از نوشته های خوبت
من فیزیوپات یکم و هر روز با اینکه میخونم انگار نمیرسم و اینکه میخواستم هاریسون را تهیه کنم بین زبان انگلیسی و فارسی ش موندم ..چون زمان کم میارم بنظر خودم مهم دانشش را داشته باشم خیلی خوب تا زبان انگلیسی بخونم .سردرگم که کدوم بگیرم .تو میتونی راهنمایی م کنی ؟
سلام آقای دکتر، امیداورم حالتون خوب باشه
از اونجایی که گفتید برای استفاده از رفرنس باید اولویت بندی کنیم میخواستم بدونم برای کورس کلیه چه پیشنهادی دارین؟ و همینطور غدد؟
سلام دکتر ممنون از پست خوبتون
یک نمونه script نوشتم ممنون میشم اگر بهم نکاتش را بگین?
Disease: Peptic Ulcer
Epidemiology
one case per 1000 person-years
In H pylori infected individuals the rate is 4 to 6 fold higher
Pathophysiology
Defects in the gastric or deodenal mucosa that penetrates to muscularis layer usually due to H pylori infection or NSAIDs use.
Clinical Presentation Hx
۷۰ percent asymptomatic and suddenly have complications
Dyspepsisa(feeling fullnes, nausea, occasional Vomiting
, epigastric pain wich sometimes localize to right or left hypochondrium
Fatty food intolerance
Postprandial Pain, early satiety)
Diagnostic Tests
Patient with dyspepsia and history of H pylori infection or NSAIDs therapy
Definite Diagnosis is established by direct visualization of the ulcer on upper endoscopy
Management
PPIs and eradication of H pylori with antibiotic therapies such as Metronidazole, macrolids, Betalactam
سلام صابره. فرمت کلی که استفاده کردی عالیه. آفرین. من فقط نمیدونم از کدوم رفرنس نوشتی که بتونم بهت برای این قسمتش کمک بکنم. مطالب ذهن من برای PUD عمدتا از هریسون هست. ولی به شکل کلی، فرمت بسیار خوبی استفاده کردی.
سلام امیر محمد،امیدوارم حالت خوب باشه.من چند وقت پیش یک کامنت گذاشتم و چندتا از سوالایی که اینجا مطرح کردین رو پرسیدم،بعد دیدم جواب ندادین،گفتم حتما قبلا درموردشون نوشتین،خلاصه اومدم وبلاگو گشتم و هردوتا پست در مورد فیزیوپاتو خوندم،برام مفید بود.خیلی خیلی ممنونم?
چه ققدر قشنگ نوشتید واقعاا عالی
ای کاش هرچه زود تر دوران پشت کنکورم تموم بشه من بی صبرانه منتظر دانشجو شدن در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران هستم میشه گفت یک ماهه کلا تنها زندگی میکنم از الان تا کنکور چهار ماه وقت دارم و میخوام تو اولین کنکورم (۱۴۰۰)رتبه ۲۲بیارم من از خیلی چیز ها گذشت کردم تغریبا برای این هدف دارم بهای زیادی پرداخت میکنم ولی از اونجایی که عاشق پزشکی و محیط کار پزشک و بیمارستان هستم برام مهم نیست چغدر بهایی که دارم میدم بزرگ باشه….
به قول شایع تو اگه بدونی چه کارایی برمیاد از دستت شبا خواب دیگه سخت میشه حضمش برات…
پس به خودت ایمان داشته باش اگه عاشقش باشی اگه خودت رو وقفش کنی به دستش میاری هر چغدرم هم که بزرگ به نظر بیاد به دستش میاری
ای وای من
خدا به داد جامعه پزشکی برسه
*تقریبا /*چقدر /*هضم و…
سلام
برای من که از علوم پایه مطلبی نتونستم یاد بگیرم باید چیکار کنم؟
الان علوم پایه ام خیلی طول کشید برای همین یه سال دیگه هم دارم. تو این مدت بشینم خوندن درسنامه های فیزیوپات رو شروع کنم که با شروع فیزیوپات تکست بوک بخونم؟ یعنی این زمانی که دارم رو روی خوندن علوم پایه سرمایه گذاری کنم یا فیزیوپات؟
سلام امیرمحمدجان
نوشته های تو مرا به جرئت قوی تر کرد…..
ازت ممنونم
فیزیوپانم رو به اتمام است
سوالی دارم و آن هم اینکه در موردillness script, سعی کردم بخش های زیادی اش را انجام دهم فقط با دو بخش مشکل وارم:
یکی اپیدمیولوژی ها، که در کتاب های تکست بیشتر مال آمریکاست و یکم سردرگم می شوم و همیشه هم فکر می کنم اینها را بگذارم برای بالین، که همراه با دیدن یادشان بگیرم…….کتاب اپیدمیولوژی هم میخواهم بگیرم و کار کنم
یکی تشخیص است، که در مواردی نوشتم و در مواردی نه…..آن بخش ها که ننوشتم به این دلیل بود که مثلا دقیق متوجه نمی شدم که چرا ct بهتر است از mri در این مورد……
و سرانجام هم بحث درمان ها…..که بیشتر مربوط به بالین است و من دوز داروها را حفظ نکردم فقط با کلیت داروها و اسامی آنها آشنا شدم….
ممنون میشم درین موارد راهنماییم کنی
راستی یک سوال دیگه…..بالین نشد بروم بخاطر کرونا و خیلی در ذوقم خورد……بنظرت چطور می توان این نقص را در دوران استاژری جبران کرد؟
ضمن اینکه، پاتولوژی برایم بی اندازه سخت بود خواتدش، علاقه ندارم و چندین بار رابینز را باز کروم و بخش های مختلف را خواتده ام ولی به شکل و شمایل سلولی که میرسد، حالم بد می شود…..همش نگرانم که این مورد اختلالی در طبابتم ایجاد کنه…..
مرسی بازهم ازت….خیلی خیلی زیاد?
سلام، ممنون از مطالب عالیتون
من فیسوپات یکم ولی واقعا سردرگمم که برای هر کورس بطورمثال الان کورس گوارش، کدام مباحث از روی هاریسون بخونم.میشه راهنمایی بفرمایین
سلام رها جان. لطفا لینکی که در انتهای همین مطلب هست رو مطالعه بکن. همون که نوشته دوران فیزیوپاتولوژی – روزهای آشنایی با پارهای از رنجهای انسانی.
سلام من ترم یک فیزیوپاتم و سزح زبان خولی ندارم ولی ویدیو ها و منابعی که معرفی کردین اکثرا به زبان انگلیسی هستن و این خیلی نگرانم کرد و سردرگم شدم پیشنهادتون در مورد منابع فارسی چیه ؟
قصد تقویت زبانو دارم ولی خوب این کار یکم زمان بره
هانیه جان.
متاسفانه منابع فارسی رو برای مطالعهی اولیه چندان نمیشناسم. توی قسمت دوم این نوشته، یه سری منابع فارسی هست که اونها، تست هستند. نه برای مطالعه.
سلام عزیزم شما زبانتون رو تقویت کردید؟ ممنون میشم در این مورد راهنماییم کنید چه منابعی خوندید یا دوره ای دیدید
سلام وقت بخیر از توضیحاتتون خیلی استفاده کردم ولی در مورد اکثر ویدیو ها و منابعی که معرفی کردین به زبان انگلیسی هستن ولی من متاسفانه سطح زبان خوبی ندارم ولی قصدشو دارم که زبانمو تقویت کنم ولی خوب کار زمان بریه و الانکه ترم اول فیزیوپات هستم یکم سردرگمم و از طرفی نگران از بابت ضعف زبانمم …پیشنهادتون چیه در مورد منابع فارسی و کدوما بهترن؟
باعرض سلام. ممنونم مطلب بسیار پر بار و مفید و در عین حال زیبا بود. ای کاش یکم زودتر پیداش میکردم. البته همین الآنم برام خیلی کمک کننده واقع شد. شاد و تن درست باشید ?
سلام
این پست شما و دیدن کتاب هاریسون خط به خط رنگیت بهم جرئت داد بعد از مدتی بالاخره هاریسون را جدی شروع کنم.
فقط یک یخش هاییش هست که عللش را متوجه نمیشم.مثلا درمورد بحث هیپوتیروئیدی در بررسی یافته های آزمایشگاهی بالا بودن کلسترول و تری گلیسیرید و کراتین فسفوکیناز را مطرح کرده که علتشون را نمیدونم.
میدونم نمیشه همه چیز را سرچ کرد ضمنا یک حدس هایی هم میشه زد همینجوری منتهی گفتم باز ازتون سوال کنم به نظر شما چنین بخش هایی را چه قدر لازمه بدونیم؟
بستگی به خودت داره که چقدر بخوای دنبال اینها بری. به نوعی کریستالی یاد گرفتن هست – اینکه چی هست و چه کمکی میتونه بکنه، در فایل یادگیری متمم توضیحش هست.
سلام وقتتون بخیر:)
ممنون از مطالب خوبی که میگذاریم و در این آشفته بازار به کمتر شدن سردرگمی بقیه اهمیت میدین?
من کورس غدد دارم و میخواستم هاریسون را انشالله بخونم براش
حجمش یکم با توجه به فرجه ی ما زیاد هست
میخواستم ببینم فصول خاصی هست از غدد که پیشنهاد کنید به من حتما از روی هاریسون مطالعه کنم؟
ممنون??
از تیروئید، Hypothyroidism و از دیابت، تشخیص و درمان.
سلام اقای قربانی. خسته نباشین بابت مطالب خوبتون. میخواستم بگم اگه میشه برای خوندن هاریسون یک روش پیشنهاد بدین اگه میشه. ممنون
سلام ما این ترم فیزیوپات رو شروع کردیم و استاد فارماکولوژیمون فقط کتاب کاتزونگ ترور رو تو سایت بارگزاری کردن و اصلا جزوه ای ندارین . بنظرتون خواندن کتاب پارسیان برای ما مناسبه یا بخاطر حجم کمش بهتره کاتزونگ ترور خونده بشه؟
انتخاب توست نازنین. بر اساس اولویتهایت. حتما درک میکنی که اگه کاتزونگ رو بخونی، شاید دیگر اونقدر وقت نداشته باشی که الان هریسون رو هم بخونی.
سلام وقت به خیر
شما گفتید در نوشته بعدی میتونم برنامه درباره فیزیوپات رو ببینم
نوشته بعدی کجاست ؟
سلام دکتر
برا ما که تازه استاژر شدیم و با مشکلات کرونا نمیتونیم بیمارستان بریم پیشنهاد تون چیه ؟!
سلام امیرحسین. به روی همون مهارتهایی که در پست علوم پایه گفتم کار بکن. به نظرم زمان مناسبیه براش.
سلام وقتتون بخیر ممنون از مطالب ارزشمندتون. اشتراک اپتودیت رو از کجا می تونیم تهیه کنیم؟
سلام ممنون بابت توضیحات کاملتون
ببخشید اگه بخوایم ترجمه بخونیم این فصلایی که گفتین میشه کدوم جلد کتاب هاریسون
سلام، خسته نباشین ، مطالبی که نوشتین واقعا انگیزشی و کاربردی هستن و ممنون بخاطرش
میخواستم یه سوال بپرسم
من دانشجوی ورودی مهر ۹۶ هستم و بخاطر کرونا علوم پایمون تو اسفند لغو شد و الان معلوم نیس بگیرن یا نه و کی قراره بگیرن و خب در هر صورت کلاسای مجازی فیزیوپات ما شروع شده اما خب حالت عادی نیس
کورس به کورس جلو نمیره و بخاطر این شرایط گفتن که درسا رو همزمان قراره ارائه بدن ، مثلا الان درس مقدمات بیماری های کلیه ، پاتولوژی کبد و اصول کلی فارماکولوژیمون اومده ( به صورت مجازی توی سامانه نوید!)
نظری برای اینکه چجوری ماهایی که این شرایطو داریم درس بخونیم دارین ؟ با توجه به اینکه دسترسی به کتابخونه و کتابفروشی و کتابای تکست و غیره نداریم …
سلام ریحانه. پیشنهادم اینه که این مدت از منابع آنلاین استفاده بکنی. هستند سایتهایی که میشه تمامی تکستبوکها رو ازشون دانلود کرد به شکل غیرقانونی. ترجیحم اینه معرفیشون نکنم اینجا. هر چند که خودم هم ازشون استفاده کردم.
سلام جناب قربانی…لطفا در مورد اینکه شرکت در کلاس های دوره ی فیزیوپات موثر هست یا نه و اینکه تا چه حد میتونیم فعالیت های متفرقه داشته باشیم هم توضیح بدید چون دغدغه ی خیلیامونه…پیشاپیش ممنون از پاسخگوییتون
تشکر از مطلب خوبتون.عالی و الهام بخش بود.
فقط ادانه اش و برنامه ای که تدوین کردید رو هم منتشر کنید ممنون میشیم?
سلام حسین. قسمت دوم این مطلب رو نوشتم:
دوران فیزیوپاتولوژی
امیر محمد جان سلام باسپاس بابت پیج خوب
میخواستم بدونم کی ادامه این مطلبو مینوسی؟؟
بازم تشکر
سلام امیر.
نوشتم که. ادامهاش دادم و همونطور که در ادامهاش گفتم در حال تکمیل هست.
سلام امیر جان
ما تازه کورس گوارش فیزوپاتو میخوایم شروع کنیم
به نظرت چه کتابی هس که بخونم.؟؟نمیخوام جزوه بخونم
سلام بهزاد. یه مقدار باید بهم زمان بدی تا بنویسم. هفتهی بعد میشه.
ولی برای گوارش:
چند فصل هریسون هست که حتما باید بخونیشون. هر چیزی که در قسمت Cardinal Manifestation هریسون – قسمت گوارشش هست – حداقل مقداری هست که باید بخونی. اگه بتونی این چند تا فصل رو تموم بکنی، عالیه. بقیهاش رو همون جزوه هم خوندی، خوندی.
این بهترین توصیهی کوتاه هست که میتونم بهت بگم. هفتهی بعد مفصلتر مینویسمش.
سلااااام
روزت به خیر
من یه چیزی معرفی کنم دوباره
schubert fantasia for four hands
https://www.youtube.com/watch?v=aO5fLLHj55k
https://www.youtube.com/watch?v=g2Q9HiiRtEc
سلام عباس.
لطفا برام بنویس که چی شد این موسیقی رو انتخاب کردی. اگه حوصله داشتی برام از مسیر موسیقی خودت بنویس. به نظرم موسیقی رو میشناسی. این بین بچههای پزشکی خیلی زیاد نیست راستش و وقتی میبینم، خیلی خوشحال میشم.
راستی پست فیزیوپات هم واقعا دارم روش کار میکنم. شاید همین امشب اولین قسمتش رو بذارم تو وبلاگ.
بازم برام از این قطعات بذار. الان باعث شدی هر دفعه اسمت رو ببینم، ناخودآگاه یه لبخند بیاد و اشتیاق شنیدن یک موسیقی خوب. این فانتزی شوبرت در فا مینور. از اون قطعاتی هست که حسابی باهاش میتونم سفر بکنم.
سلام
فکر میکنین چه قدر دیگه بخش دومش رو مینویسین؟
ما منتظریم 🙂
سلام زهرا. حداکثر تا نیمهی بهمن ماه.
سلام خسته نباشید ممنونم از مطالب مفیدتون.اگه میشه اون سوالایی که اخر نوشتتون هست رو جواب بدین همشون پرسش هایی هست که تو ذهنم ایجاد شده:)
فیزیوپات۲هستم احساس میکنم نسبت به ترم پیش سردرگم شدم ترم پیش کرمی میخوندمو باهاش راحت بودم و معدل الف شدم.اما این ترم گاید خوندمو احساس میکنم زیاد با گاید راحت نیستم.نمیدونم چکار کنم
سلام آقای قربانی
ببخشید مزاحمتون میشم
سوالی دارم که شاید خیلی به نظر شما و دوستان خنده دار بیاد
من ۳۸ سالمه… وکیل دادگستری ام
دبیرستان تجربی خوندم ولی بعدها بنا به عللی کنکور انسانی دادم
عاشق پزشکی ام و خیلییییییی بهش فکر میکنم
میخواستم بدونم به نظرتون میشه بعد از ۲۰ سال که از دیپلمم گذشته دوباره درسای این رشته رو بخونم و آزمون بدم دوباره؟
اخه همیشه فک میکنم در حق خودم کم لطفی کردم و باید یه روز به این آرزوم برسم
میشه راهنماییم کنید لطفا
سلام.ممنون بابت مطالب خوبتون
من تازه علوم پایه دادم و منتظر شروع ترم جدیدم.انکیزه ی زیادی برای خوندن دارم و کلا رشتمو ددوست دارم اما چیزی منو این وسط بی انگیزه میکنه..اینکه طبق چیز هایی که از بعضی ترم بالاییا و اساتید شنیدیم بیمارستان های دانشگاه ما به دلیل خصوصی بودن کمبود مریض داره..البته نمیدونم چقدر این گفته درست هست ولی میخواستم بپرسم راهی هست که این نقص آموزشی دانشگاه رو کم اثر کرد؟ نمیخوام پزشک بی سوادی بشم..گاهی شنیدن مشکلات از زبان ترم بالاییا باعث میشه از اینکه پزشکی آزاد شهر خودم رو به روزانه ی جاهای دور و شهر های کوچکتر ترجیح دادم پشیمون بشم و افسوس بخورم..این موضوع کمبود مریض به مرور زمان و با کار کردن برطرف میشه یا الان و تو دوره دانشجویی میشه کاریش کرد؟
سلام رها. وقتی میگی کم مریض یعنی چند تا و از چه نوعی؟ مریضیهای خیلی نادر کمتر میان؟ خب بیان. فرقی به حال تو نداره.
نگران نباش و ادامه بده.
سلام. فیزیوپات داره کم کم شروع میشه. لطفا برنامه مطالعاتیش رو asapقرار بدین.ممنون
سلام امیرمحمد جان چطوری؟
تقریبا سه ساله اکثر مطالب این سایت رو میخونم، شاید دقیقا همون ۹۵ که وارد دانشگاه شدم. متاسفانه تا حالا موقعیتی پیش نیومده رودر رو هم دیگر رو ببینیم و من هم کم لطفی کردم و تا حالا هیچ کامنت و یا … در این سایت ننوشتم، به هر حال الان که باز داشتم این مطلب رو میخوندم و برای دوران فیزیوپات برنامه ریزی میکردم گفتم منطق و معرفت حکم میکنه برای اولین بار تشکر کنم ازت که دید خوبی به ما سال پایین تری ها از چیزی که قراره در آینده بهش برخورد بکنیم میدی!
همچنین منتظر پست تکمیلی این مطلب هم هستیم.
ممنونم دکتر جان، با ارزوی موفقیت.
سلام دکتر
هفته آینده فیزیوپات شروع میشه و خیلی درگیر همین سوالایی هستم که آخر این نوشته مطرح کردین، اگه میشه سریع تر بنویسید، منتظرتونم
سلاام.وقتتون به خیر باشه….ممنون از مطالب خوبتون…میشه لطف کنید درمورد برنامه ی عملی فیزیوپات راهنماییمون کنید..ممنونم
سلام زهرا. شروع کردم به نوشتنش. چند روز دیگه تموم میشه. اسمی که گفتی رو دوست داشتم. برنامهی عملی فیزیوپات.
سلام
من مهندس مکانیک با سابقه بالای ۱۳ سال هستم. علاقه زیادی به پزشکی دارم از اونجایی که فکر می کنم به لحاظ سن و سال امکان تحصیل در رشته پزشکی برای من وجود نداره( حدود ۳۸ ساله) اغلب رفرنس های پزشکی رو تهیه می کردم و هنوز هم در حال خوندن هستم. به دلیل نداشتن منبع آموزشی و عدم دسترسی به استاتید با تجربه و نبودن در فضای دانشگاهی زیاد به بیراهه رفتم. مدت ها پیش دوره آموزشی شمایعنی “آموزش تیروئیدولوژی ” رو تو سایت فرادرس خریدم و استفاده کردم. به نظرم رسید مدرسان اون درسها( آناتومی، بیو شیمی و..) رو تو فضای مجازی بگردم و پیدا کنم. ابتدای این هفته سایت شما رو پیدا کردم. تقریباً تمام مطالب سایتت رو خوندم. وقتی از فضا بیمارستان و کلینک و inspect کردن و اپروچ هاتون و… تعریف می کنین حسرت می خورم. قطعاً این تجربیات تو کتاب، ویدئو و.. قابل دستیابی نیست. امیدوارم ی روزی این جرئت رو پیدا کنم تا رؤیای طبیب شدن رو دنبال کنم.
ممنون
سلام حمید. داشتم فکر میکردم که برات چی بنویسم.
چرا نمیای یه کار مشترک بین مکانیک و پزشکی انجام بدی. فکر نمیکنم هیچ دانشجوی مکانیکی یا مهندس مکانیکی، اینقدری که تو الان گفتی، در مورد پزشکی مطالعه کرده باشه.
سلام امیر محمد . البته شروع کار مطالعه پزشکی از بکارگیری الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی پارامترهای جوشکاری بود. اما از وقتی کامنتت رو دیدم به فکر افتادم چه موضوعی می شه تعریف کرد. ضمن اینکه امیدوارم با ادامه مطالعاتم ( کتب رفرنس ، نوشته های شما و…) موضوعی رو برای شروع کار بین رشته ای پیدا کنم.
البته شروع پزشکی به صورت آکادمیک هم ذهنم درگیر کرده.
ممنون
پایدار باشید
سلام من هم مهندس مکانیک هستم. دوباره کنکور دادم و پزشکی قبول شدم. در ۳۷ سالگی. من هم علاقه ام به پزشکی زیاد بود و الان دارم دوره استاجری می گذرونم.
سلام. مطالبتونو خیلی دوست دارم و ازشون انگیزه می گیرم. درباره نحوه تشخیص افتراقی نوشتن هم بنویسین… و چگونگی مرور
من استاژر سال دومم ولی خیلی استفاده کردم
سلام سمانه جان. قسمت دوم این مطلب راجع به همین هست.
سلام آقای دکتر. شما چطوری این سایتها رو پیدا کردید؟ چطور فهمیدین ک باید اینجوری خوند؟کسی راهنماییتون کرد؟ دانشجوی علوم پایه ام
ممنون میشم اگه جوابمو بدین
سلام امیر چطوری خوبی؟
آقا ما بیصبرانه منتظر تیکه ی دوم این نوشته ایم یه گوشه چشمی به ما بیچارگان درگاهت داشته باش!
🙂 شاد باشی عزیز
سلام علیرضا. چشم حتما. تو راه گرگانم و کمی تهران میمونم. برسم گرگان حتما مینویسم.
سلام
مدتیه وبلاگتون رو دنبال میکنم، و واقعا لذت میبرم از نوشته هاتون، امیدوارم همینطور با انرژی ادامه بدین همیشه.
یه سوالی داشتم ازتون، من اکسترنم الان میخواستم بپرسم چه منبعی رو واسه فارما توصیه میکنین چیزی که کاربردی باشه و بشه خوند و مرورش کرد؟
سلام کوشا. با توجه به وضع الان کشور، واقعا نمیتونم کاتزونگ رو پیشنهاد بکنم. هر فصلش که من خوندم، آنقدر دارو نام میبره که ما نداریم که وقتی میخونیش اصلا حس خوبی نخواهی داشت.
برای فارما من خودم یه سری ویدیوهای دکتر نجیب رو دیدم. با جزوات فیزیوپات و توضیحات خود هریسون در مورد دارو. خیلی سراغ کاتزونگ نرفتم. بخوام هم یه دارو رو سریع چک بکنم از قسمت Drug آپپتودیت یا اپلیکیشن Medscape استفاده میکنم. اپلیکیشن Medscape از همهشون User friendly تر هست. اطلاعاتش کمتر هست ولی خب کار رو راه میندازه کاملا.
سلام امیرمحمد ، وقتت بخیر
من به تازگی فیزیوپات ۱ شدم و دوباره برگشتم و این متنی که نوشته بودی رو خوندم ، سوالی که برام پیش اومده اینه که هنوز هم بعد ۲ سال که این نوشته رو نوشتی بهمون توصیه میکنی که برای فارما از ویدیو های دکتر نجیب استفاده کنیم ؟ با توجه به وضع داروی کشور و شاید تغییر اطلاعات توی رفرنس ها و …
سلام آقای قربانی
به طور اتفاقی با صفحه شما آشنا شدم
راستش اولش کمی نوشته هاتون برام عجیب بود این روز ها که همه دانشجوهای پزشکی از پزشکی می نالند و غر میزنند خوندن این نوشته ها برام عجیب بود
نمیدونم کی کمی علاقم رو به رشتم از دست دادم اوایل خیلی پرشور بودم از خوندن آناتومی و جنین و روانشناسی و فیزیولوژی اما بعد از یه مدتی کم شد دلیلش فکر میکنم دنبال کردن صفحات اینستاگرام کسایی بود که از همه چیز توی این رشته غر میزدند و به دوران کنکورم فکر میکنم که چرا این رشته رو انتخاب کردم اون موقع به خاطر خدمت به مردم، عشق زیست ، و عشق به کشف و استدلال ولی حالا با این حجم از مطالب هیچ کدوم از این نیازهام ارضا نمیشه شدم دانشجوی شب امتحانی که فقط تو فرجه های فیزیوپات جزوه میخونه و منتظره کورس ها تموم بشن
نمیدونم دوست دارم انگیزم برگرده
سلام. صرفا خواستم یادآوری کنم لطفا هر موقع زمان داشتین برنامه عملی فیزیوپات رو بنویسید. خیلی ممنون بابت مطالب خوبتون
سلام عاطفه. ممنون که یادآوری کردی. یه مقداری این روزها اتفاقاتی افتاد که ضروری و مهم هستند و به اونها دارم رسیدگی میکنم. به زودی مینویسمش.
شما جزو دانشجوهایی هستید که وجودتان (پست ها ، افکار ، عشقی که به حرفه مقدس طبابت دارید که شرط اول برای ورود و ادامه پزشکی هست )
به آدم انگیزه میدهد … ممنون .
سلام آقای دکتر و بازم از مطالب مفیدتون بسیار تشکر میکنم.چند وقت پیش ازتون در مورد چگونگی شروع به تکست خوندن سوال کردم ولی جوابی دریافت نکردم.لطفا کمکم کنین.متشکرم
سلام دکتر جان . عالی بود . واقعا استفاده کردم . متن های شما همیشه مسیر پزشکی رو برام روشنتر کرده .
سلام. خیلی استفاده کردم ممنون بخاطر به اشتراک گذاری مطالب مهم و باارزشتون. دکتر خوش قلب! واستون آرزوی موفقیت روز افزون دارم..
پس فردا امتحان کورس گوارش _اولین کورس فیزیوپاتم_ رو باید بدم و خیلی نگران بودم.. توضیحاتتون باعث شد به تفکراتم جهت بدم و از الان منتظر راهنمایی های شما در تاپیک های بعدی هستم. امیدوارم زودتر بخونمشون. بازم ممنون
خیلی خوب نوشتی امیرمحمد
بااینکه فیزیوپات رو گذروندم ولی همونطور که گفتی برای استاجری هم میتونه مناسب باشه.
منتظر ادامه ش هستم و لطفا اگر وقت داشتی هرمطلبی که فکرمیکنی میتونه کمک کننده باشه برای دوران استاجری هم بنویس.
ممنون ازت
سلام مینا. خوشحالم که برات مفید بوده.
حتما. برای استاجری هم مینویسم. اصلش همینی هست که گفتم، ولی تمرکز رو میذاریم روی این که از problem list چطور لیست تشخیص افتراقی بنویسی و بعد چه کار بکنی.
سلام و خسته نباشی.لطفا اگه میشه درمورد کتابی که عکسشو گذاشتی توضیح بده و با توجه به اینکه حجمش زیاده(فک کنم حدود هزار صفحه باشه) با چه برنامه ای خوندیش؟ خوندنش تا چه حد کمک کنندس؟
سلام امید جان. کتاب Barbara Bates رو میگی؟
آره. ضمناً دانشجو علوم پایه هستم، ولی فکر کردم شاید آینده به دردم بخوره.
بسیار عالی نوشتید دکتر،
در بدو ورود به بخش هم کمک کننده هست متن،ای کاش برای کسانی که تازه وارد بخش میشن و شاید یکم کمکاری کردن قبلن هم یکم تخصصی تر توضیح میدادین
امیرمحمد جان وقتی عنوان نوشتهت رو دیدم نتونستم جلوی خودمو بگیرم و وسط کارها مشغول مطالعهش نشم. وقتی مدتیه دغدغهی مردگی نشاط حرفهای بین بچههای پزشکی رو میبینی، و از اون طرف همکارانت توی حرفهی دیگهت (برنامهنویسی) رو میبینی که چطور با هم و تو community هاشون لذت رو با دانش حرفهایشون قاطی کردن، وقتی میبینی یکی همچین مطلبی رو نوشته نمیتونی نری و نخونی! (حقیقتاً برنامهنویسها جو متفاوت و جالبی دارن که باعث میشه غرق شن تو دنیای حرفهایشون! ولی دقت کنی ما هم همون المانها رو تو رشتهمون داریم… تا حالا شده همونطور که تو متن به herniation مغز اشاره کردی، به lacerate شدن هم توجهت جلب شه؟!)
با عشق تمام نوشتهت رو خوندم و لذت بردم… به طور خاص ممنونم ازت به خاطر معرفی Practice Changing UptoDates. از UptoDate معمولاً برای مطالعهی اپروچها، بیماریها، و اطلاعات دارویی استفاده میکردم به علاوهی سه چهارتا از ماشین حسابهاش اما از این بخشش اطلاعی نداشتم!
فقط یه سؤالی از تصویری که از هاریسونت گذاشتی برام پیش اومد: میتونم بپرسم هایلایتهای متفاوتت معنی خاصی دارن یا نه؟ و این که اگه دارن چطوری مدیریتشون میکنی؟!
من معمولاً مطالعه میکنم، با همون خودکار یادداشت میذارم یا خط میکشم، و از جراحی شروع کردم به نوشتن خلاصه که بتونم بیشتر مرور کنم. ولی هر بار که خواستم هایلایتکردن رو امتحان کنم از پسش بر نیومدم!
میشه داستان حدوداً ۶ رنگ هایلایت داخل تصویر رو بگی؟
سلام متین.
lacerate باعث شد کلی بخندم :))))
یکی دو قسمت جدیدتر هم آورده. یه نگاهی بهشون بنداز. Uptodate Pathway و یکی دیگه که برای آزمایشها هست.
راستش اون موقع آره. هر کدوم یه معنی داشت. آبی پررنگ اسم داروها بود و زرد اسم بیماریها و و مطالب هم سه دستهی must-know و should-know و better to know میشد. الان دیگه حال ندارم اینجوری بکنم. اسلاید میسازم به جاش.
سلام آقای دکتر عزیز .خیلی ممنون بعد از مدتی واقعا چسبیدخصوصا اینکه من دانشجو علوم پایه هستم و تقریبا در شرف فیزیوپات هستم .دکترجان ای کاش دوران علوم پایه هم طوری بود که شما ی اینچنین کوتاه نوشتی در موردش می گذاشتید حداقل ما هم ی مقدار از این سردرگمی که این دوره تا کجا و تا چ حد ب دردمان می خوره در بیایم..آقای دکتر من از نوع نوشته ها تون ی سری چیزا متوجه شدم که می خوام بپرسم .۱.آیا شما خوابگاه سکونت دارید؟( چون خیلی جریان خوابگاه به این نوع مطالعه و فاز نمی خوره) ۲.حس میکنم خیلی کم با جریانات علمی کلاساتون همراه هستید و بیشتر خودتون پیش می رید. درسته؟۳. خداییش از کجا این کتاب ها ولی مطالعه آزاد رو پیدا می کنید؟
سلام محمد. وقتت بخیر.
در مورد علوم پایه هم مینویسم حتما.
نه الان دیگه خوابگاه نیستم. من مقداری از ترم یک رو خوابگاه بودم. اگر توی خوابگاه اذیت هستی، مطالعهات رو منتقل بکن به کتابخونه.
راستش نه با کلاس دیگه کار دارم و نه با دانشگاه. فقط اونجاهایی که مجبورم باهاشون همراه میشم (مثل امتحانها و تکالیف بخش).
سوال سومت رو متوجه نشدم محمد.
سلام الان یه مدته هر روز بلاگ رو به امید دیدن این پست (چی فیزیوپات بخونیم)چک میکردم ممنون
به شدت منتظر پست بعدیم
سلام امین.
امیدوارم نوشتن بعدیش رو باز چند ماه به عقب نندازم :))
امیدوارم اخه فیزیوپات من تازه شروع شده تا چن ماه دیگه ICM 1 تموم میشه
من فیزیوپات رو تازه شروع کردم و خیلی دوست دارم از این گیجی گایدلاین و تکست و ….. خارج شم امیدوارم هر چه زودتر متن دوم رو بنویسین
اراتمند