لحظه نگار: کاشی‌

لحظه نگار را محمدرضا بعد از ترک اینستاگرام شروع کرد. اکنون ۱۱ ماهی ست که عکسی در اینستاگرام نگذاشته‌ام. اینستاگرامی نداشته‌ام که بخواهم عکسی بگذارم. از این به بعد، همانند او، لحظه نگار را شروع می‌کنم.

کاشی

کاشی مجذوبم می‌کند. کاشی جادویم می‌کنم. کاشی مبهوتم می‌کند. کاشی آرامم می‌کند. کاشی با من صحبت می‌کند.

این عکس را در سعدیه گرفتم. هنوز که هنوز است، کاشی‌ای ندیده‌ام که از کاشی‌کاری‌های سعدیه آن را بیشتر دوست داشته باشم. وقتی وارد آرامگاه سعدی می‌شوم ، همیشه اول به سراغ کاشی‌های محبوبم می‌روم. چند لحظه کنار آن‌ها می‌مانم.

به حرف‌های آن‌ها گوش می‌دهم و با آن‌ها حرف می‌زنم. توگویی همدیگر را می‌شناسیم.


بعد این غزل سعدی را می‌خوانم که در گوشه‌ای از آرامگاه، نوشته شده است:

ای صوفی سرگردان، در بند نکونامی

تا درد نیاشامی، زین درد نیارامی


ملک صمدیت را، چه سود و زیان دارد

گر حافظ قرآنی، یا عابد اصنامی


زهدت به چه کار آید، گر رانده درگاهی؟

کفرت چه زیان دارد، گر نیک سرانجامی


بیچارهٔ توفیقند، هم صالح و هم طالح

درماندهٔ تقدیرند، هم عارف و هم عامی


جهدت نکند آزاد، ای صید که در بندی

سودت نکند پرواز، ای مرغ که در دامی


جامی چه بقا دارد، در رهگذر سنگی؟

دور فلک آن سنگست، ای خواجه تو آن جامی


این ملک خلل گیرد، گر خود ملک رومی

وین روز به شام آید، گر پادشه شامی


کام همه دنیا را، بر هیچ منه سعدی

چون با دگری باید، پرداخت به ناکامی


گر عاقل و هشیاری، وز دل خبری داری

تا آدمیت خوانند، ورنه کم از انعامی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 کامنت در نوشته «لحظه نگار: کاشی‌»

  1. سلام امیرمحمد سوالی داشتم اینطور که به نظر میاد شما با علاقه شخصی دانشگاه علوم پزشکی شیراز رو انتخاب کردید.جسارت نباشه چه دلیلی داشتید برای این انتخاب؟ چون من نمی دونم چه طور باید دانشگاه انتخاب کرد……

  2. سلام وقتتون بخیر چندوقت بود دنبال این کاشی با سایز باکیفیتش بودم اما پیدا نمیکردم، ممنونم که به اشتراک گذاشتید. اگه بازم عکس کاشی دارید ممنون میشم برام ارسال کنید.از این کاشیا برای نقاشی استفاده میکنم

    1. خیلی زیباست از وقتی با وبلاگ اشنا شدم صفحه زمینه گوشیم این عکس
      من به سعدیه نرفتم ولی از وقتی این عکس رو گذاشتم بخوام با گوشی کار کنم چند لحظه ای اول به اون نگاه میکنم هدیه خیلی خوبی است ممنون اشنایی من با ادبیات فارسی با شیخ اجل بود خیلی اتفاقی شروع به خوندن گلستان کردم بعد بوستان و بعد غزل ها نمیدونم ولی هنوز هم برای من هیچی سعدی نمیشه سخنش از بقیه بیشتر به دلم میشینه بعد از اون سهراب و بعدش هم با نوشته های اینجا رفتم سراغ شاملو شعر دنیای عجیبی داره برای منی که اهل کتاب زیاد هستم ولی شعر نه هنوز اول راهم امیدوارم بتونم بیشتر و بیشتر بخونم شعرای قشنگی اینجا میذاری….
      بازم ممنون که مینویسی:)

اسکرول به بالا