لحظه‌نگار: خودم

اولین روز برگشت به شیراز بود. ۱۳ فروردین ۱۳۹۶. محمدعلی از چند شب قبلش گفته بود که برویم حافظیه.

محمدعلی اولین دوست من تو شیراز بود. تخت پایینی من درخوابگاه. دوستی‌ای که بهمن ماه ۱۳۹۲ شروع شد و هنوز ادامه دارد.

از علایق محمدعلی عکاسی است و آرامشش را در عکاسی پیدا کرده است.

عکس‌های محمدعلی را خیلی دوست دارم. تا الان دو تا از عکس‌هایش را به من هدیه داده است. که همیشه در اتاق و در کنار کتاب‌هایم هستند و آن‌ها را نگاه می‌کنم.

عکس زیر را نیز محمدعلی از من گرفته است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 کامنت در نوشته «لحظه‌نگار: خودم»

  1. سلام خسته نباشید
    من سال دوازدهم تجربی هستم و عاشق بخش نوزادان هستم ولی توی این مدت با هر پزشکی که صحبت کردم بسیار دل سرد شدم درسته که هر کاری سختی های خودش رو داره ولی واقعا سختی های پزشکی تا این حد طاقت فرساست و همه چیز رو از آدم میگیره
    خواهشا نظرتون رو بگید
    بی نهایت سپاس گذارم

  2. سلام خسته نباشید
    من سال دوازدهم تجربی هستم و عاشق بخش نوزادان هستم ولی توی این مدت با هر پزشکی که صحبت کردم بسیار دل سرد شدم درسته که هر کاری سختی های خودش رو داره ولی واقعا سختی های پزشکی تا این حد طاقت فرساست و همه چیز رو از آدم میگیره؟

اسکرول به بالا