متوجه شده بودم که مدتی است وقت زیادی را در تلگرام میگذرانم (دو سالی شد که اینستاگرام نیستم). شاید متاسفانه به دو ساعت هم برسد. درست است که همهش بحثهای سطحی و ساده نیست ولی خب باز هم وقت زیادی است.
دو راه را شروع کردم:
۱. نمیدانم شما با لپتاپ راحتتر هستید یا موبایل یا تبلت. من با لپتاپ خیلی راحتتر هستم. اصلا چت کردن در موبایل سختم است. کلا زیاد از موبایلم استفاده نمیکنم و واقعا تمام استفادهام محدود به عکس گرفتن، تماس تلفنی و اس ام اس است.
کاملا متوجه شدم که یک چت که در موبایل ۱۰ دقیقه طول میکشد (چون حوصله ندارم با موبایل زیاد کار کنم)، میتواند در لپتاپ دو تا سه برابر طول بکشد (اگر فردی باشد که چت کردن با او لذت بخش باشد).
اول خواستم تلگرام را به کلی از لپتاپام پاک کنم. ولی چون توسط آن فایلهای زیادی را برای خودم رد و بدل میکنم و به دیگران میفرستم، تصمیمی غیرمنطقی بود.
تصمیم گرفتم که تا جایی که امکان دارد، دیگر با لپتاپ چت نکنم و چت را به موبایل محدود کنم. موبایلی که حوصلهی کار کردن با آن را ندارم. شاید اینطور زمان کلی چت پایینتر بیاید.
۲. شهریور بود که فرانسوی را با دولینگو شروع کردم. خودم هم میدانم که خیلی پربازده نیست ولی برای وقتهای کوتاه تلف شده در بیمارستان خوب بود، مخصوصا آن دقیقههایی که منتظر استاد، رزیدنت یا … بودیم.
خوب پیش رفتم و به ۵۳ درصد رسیدم که چند وقتی شد که با دولینگو خواندنام، تق و لق شد.
داشتم فکر میکردم که چکار میتوانم بکنم. راهی به ذهنم رسید که گفتم آن را هم بنویسم. از این به بعد، قبل از هر بار باز کردن تلگرام بر روی موبایل (البته خب شرایط ضروری رو کنار میگذاریم)، یک قسمت ۵ دقیقهای با دولینگو کار میکنم و سپس تلگرام را باز میکنم.
امیدوارم این طور نشود که همان دو ساعت را چک کنم و آن زمانی را که صرف دولینگو میکنم، از باقی کارها بزنم. باید سعی کرد کل زمان چک کردن تلگرام را از یک حدی بیشتر نکرد.
اما این مدت که این کار را کردم، یک فایده داشت. حداقل حال خودم از دوباره فرانسوی خواندن خوب بود. ظاهرا هم که زمان کل چت بیشتر نشد.
این کار میتواند هر کار کوتاهی باشد. اصلا میتوان ۴۰ روز تمرین نظم شخصی را (همانطور که متمم قبلا گفته بود) با آن پیش برد.
این عملیات فعلا در ابتدای مسیر است. امیدوارم که جواب بدهد.
خیلی ممنونم از مطلب قشنگت. راستش من خیلی خیلی زیاد به این سبک مطالب علاقه دارم و برای همینم هست که اینجا در کامنت میذارم.
یک سوالی که ذهنم رو درگیر کرده اینه که آیا شروع کردن یه کاری همینطوری و بدون هدفگذاری خاصی ارزش داره؟ اینکه فقط در تنهایی و ایام بیکاری از دولینگو برای یادگیری آلمانی تمرین کنیم درصورتیکه هیچ ایده ای برای استفاده ازش در زندگیمون نداریم و احتمال اینکه بذاریمش وسط کار و بریم زیاده، برام یه سواله که کار درستیه یا نه. یا بهتر کار دیگه ای انجام بدم!
گاهی وقتا نباید به این چیزا اینقد جدی توجه کرد؟؟ یا تو زبان آلمانی رو کار کردی که بعدا ازش برای کار خاصی استفاده کنی؟
سلام محمدجواد.
مدتی هست قبل شروع هر کاری چند سوال از خودم میپرسم: با این کار، کدوم منابعی که داری رو میخوای پرورش بدی؟ میخوای چه منابع جدیدی اضافه بکنی؟ این منابع جدید رو واقعا لازم داری؟
بذار برات یه مثال بگم: مدتی بود تو ذهنم بود در حد مبتدی فوتوشاپ یاد بگیرم برای تولید عکسنوشته با کیفیت بالاتر. بعدش با خودم گفتم ولش کن. من الان پاورپوینت رو حدودا ۶۰-۷۰ درصد بلدم. بذار اون رو به ۱۰۰ برسونم به جای این که بیام فوتوشاپ رو از ۰ به ۱۰ برسونم. به نظرم قدم بهتری بود برای پرورش منابع.
برو تو متمم و سه تا فایل صوتی پرورش منابع رو که محمدرضا زحمت کشیده، گوش بکن. حرفام برات خیلی خیلی واضحتر میشه.
ازینکه وقت میذاری ، پاسخ میدی و راهنمایی میکنی صمیمانه ازت ممنونم
امیر میشه الان که یک سال و اندی از این تصمیم میگذره بیای بگی چه اندازه سودده بوده؟
واای ک چقدر پاک کردن اینستا حس خوبی ب ادم میده…و تلگرام???ک اگر اون هم وابستگی کمتری بهش ایجاد بشه عالیه.بهترین نتیجه اینه ک ادم در واقعیت زندگی میکنه نه در دنیایی مجازی.. و قطعا همون زمان ها هرچند اندک میتونن صرف کارهای لذت بخش تر بشن..من هم مدتی سعی بر کم کردن اتلاف وقت در اینترنت میکنم و بجاش ساز دهنی تمرین میکنم ک خ هم ارامش بخشه
چقدر عالی که موسیقی کار میکنید.
این روزها، مشکلی که خودم دارم ساعت مناسب برای تمرین هست که همسایهها اذیت نشن :))
منم یه سری اینستاگرام رو پاک کردم ولی متاسفانه باز وسوسه شدم و دوباره روز از نو..کلا خیلی دلم میخواد از دنیای مجازی دور بشم ولی تا الان موفق نشدم..البته تونستم کمش کنم..رفتم کتاب فروشی و کلی کتاب های جالب خریدم که توی دانشگاه ووقتایی که استاد هنوز نیومده و یا رست بین کلاس ها می خونم..حس خوشایندیه..
برای این وقتها سعی کن از کتابهایی استفاده کنی که تقسیمبندیهای متعدد دارن و بخشهای کوتاهی داره. اگه دو تا کتاب جستارهایی در باب عشق و یک هفته در فرودگاه (هر دو از دوباتن) رو ببینی، منظورم رو متوجه میشی از تقسیمبندیهای متعدد.
چقدر خوب بود این پست. مخصوصا که اسم دولینگو رو اوردین! خیلی بامزه است. حرفه ای نیست ولی خوبه. برای وقتایی که نمیخوای هدر بره؛ توی مسیر مثلا!
منم حدود ۵ ماهی هست که اینستاگرام رو پاک کردم. حالا علاوه بر نظم بیشتر تو کارام، ذهنم اصلا راحت تره. کاش میشد به رفقا فهموند که اینترنت هزارتا استفاده ی مفیدترم داره… این همه وقت و این همه ذهن های آماده، حیف که گاهی بیشترش برا کارای به دردنخور تو شبکه های اجتماعی هدر میره.
ممنون بابت ایده ها! ?
تبریک میگم بهت که تونستی این کار رو بکنی. معلومه که راضی هستی از تصمیمات.
دولینگو هم همونطور که خودت میگی، برای پر کردن وقتهای مرده خوب هست و قطعا راه مناسب یادگیری یک زبان خارجی نیست.
چقدر دلم برای سر زدن به اینجا و کامنت گذاشتن، تنگ شده بود.
منم کلی سروکله زدم با تلگرام، روشی که فعلا مقداری ازش جواب گرفتم، داشتن دوتا اکانت تلگرامه که شمارهٔ دومی رو کسی نداره. این دومی رو روی لپتاپ استفاده میکنم و اولی هم که موبایلمه و فایلهای مهم لابهلای پیامها رو میفرستم به این یکی.
دقیقا به صحبتت رسیدهام که میگی موقع استفاده از موبایل، چت رو زیادهازحد طول نمیدیم. اگه صحبت مهمی باشه، یا اکانت جدیدم رو به طرف میدم یا اینکه توی لپتاپ باید لاگین کنم که خودش مقداری طول میکشه .
(رندی پاوش بعد از «آخرین سخنرانی»ش در دانشگاه کارنگی، یه سخنرانی یک ساعته هم در دانشگاه ویرجینیا دربارهٔ مدیریت زمان انجام داد. اونجا میگفت موقع تماس تلفنی میایستم. چون اگه بشینم شروع میکنم به پرحرفی و اینطوری زودتر سروته صحبت رو هممیارم.)
به نظرم برای تلگرام باید یه shell بنویسم که با تغییر واسط گرافیکیش برای خودم، عوامل پرتیحواس رو کمتر کنه. البته هنوز سوادم در چنان حدی نیست، ولی انگیزهای شده برام
دربارهٔ دولینگو، منم لطفا بازی :دی
از وقتی کلاس فرانسه رو شروع کردم و استادی بود تا قواعد رو توضیح بده، واقعا بازدهیم در استفاده از دولینگو بالا رفت. وقتی مشکلی پیش میاد و streakم رو از دست میدم، واقعا حس بدی پیدا میکنم :))
سلام نریمان.
منم دلم برای دیدن کامنتهات تنگ شده بود 🙂
چه جالب. در مورد اون یکی سخنرانی ش نشنیده بودم. نمیدونم تو کتابش بود یا نه. کتابش رو خیلی وقت پیش خوندم. الان هم کتابش رو به کسی قرض دادم و بهم پس نداده :))
اگه بشه از این کارا کرد که کمتر رفت سراغش که عالی میشه D:
باشه :)) من و امیرمسعود که خوشحال میشیم.
من تازه یه نسخه غیررسمی از تلگرام رو نصب کردم. TelegramX. اینقدر زشته و کار باهاش یه جوریه که اصلا دستم نمیره تلگرام رو باز کنم. فکر کنم استفاده از این برنامههای زشت هم بتونه کمک کنه.
سلام زینب. مواظب اینجور نسخهها باش. منظورم از لحاظ امنیتی هست.
سلام. نوشته ات جالب بود.
من هم اینستاگرام رو حدود ۴ ماهه کنار گذاشتم. نمی تونم بگم تو این مدت با کنار گذاشتن اینستاگرام معجزه وار عمل کرده ام، اما حداقلش این بوده که خوابم منظم تر شده و مطالعه ام یک کم بیشتر شده. برای تلگرام هم باید یه فکری بکنم؛ از طرفی به قول شما همه ی وقتی که می گذارم بی ثمر نیست، اما اگر به صورت فرضی بخوام درصد بگیرم بعید می دونم بیش از ۴۰% از مطالبی که در اون می خونم به دردبخور باشه.
من هم کار با دولینگو رو حدود یک سال و خوردی پیش شروع کردم که متاسفانه ۴-۵ ماه وقفه بینش افتاد ولی دو سه ماهی هست هرروز باهاش آلمانی کار می کنم. یکی از دلایلی که دولینگو کمک می کنه هر روز آلمانی رو کار کنم، همین حفظ کردن streak اش هست.
میفهمم چی میگی محمد. حداقلش این هست که متاسفانه کار دانشگاه با تلگرام گره خورده. تمام اطلاعرسانیها اونجا انجام میشه. استادها هم میگن بیاین اونجا براتون صحبتها رو میذاریم. تو این چند ماه فقط یه استاد داشتیم که میومد محتوا رو ایمیل میکرد.
دولینگو واقعا گیمیفیکیشن قویای داره :))) آدم رو معتاد میکنه
من هم شش ماهی است امیرمحمد به اینستاگرام سر نمی زنم …
واقعا حس بهتری نصیب آمدم میشه ، اون وقت اضافه رو روی خواندن و نوشتن و وبلاگ گذاشتم
چه جالب که از دولینگو استفاده می کنی ، من هم از خرداد شروع کردم فرانسوی رو ولی وضعیتم دقیقا مثل تو شد 🙂
به فکر افتادم دوباره ادامه بدم …
آره. آرامش عجیبی در ترک اینستاگرام هست.
بیا یه کاری کنیم :)) من تو رو تشویق میکنم. تو منو. این فرانسوی رو از دولینگو تموم کنیم :)) برای بعدش یه فکری میکنیم از کجا بخونیم.
فکر خوبیه !
نظر خودم هم اینه دولینگو برای نیمه ی اول خوب کار کرده اما برای نیمه دوم نه
احساس می کنم به سطح پایین و متوسط میشه رسید اما بالاتر نه ، مخصوصا گرامرش رو دوست ندارم
اما برای وقت های مرده خیلی خوبه
توی دولینگو ادت کردم ، اینطوری میتونیم استریک ها و روند همدیگرو نگاه کنیم …
آره. باهات موافقم. بهترین روش آموختن زبان نیست ولی برای وقتهای مرده خوبه.
آره دیدم 🙂