کسانی که تاکنون کشیک بیمارستان ندادهاند، معمولاً تصور متفاوتی از آنچه در ساعتهای کشیک روی میدهد، دارند.
شاید فکر کنند که صرفاً مریض جدید میآید و تو نشستهای و آزمایش و عکس درخواست میدهی و سپس مریض بعدی را میبینی. یا اینکه در اتاقی در پاویون مشغول استراحت هستی و در صورت بدحال شدن بیماری، او را ویزیت خواهی کرد.
شاید برایشان عجیب باشد که قسمت قابل توجهی از وقت و انرژی و توجه فرد کشیکدهنده، به پیگیری کردن کارها میگذرد.
یعنی چی؟
پیگیری اینکه مشاورهی چشم بیمار انجام شود.
پیگیری اینکه جواب آزمایش پتاسیم بیمار را داشته باشیم.
پیگیری اینکه سیتیاسکن بیمار انجام شود.
پیگیری اینکه ریپورت MRI بیمار آماده شود.
پیگیری اینکه برای بیمار داروی فلان تهیه شود.
پیگیری اینکه بیمار به اتاق عمل برود.
پیگیری اینکه به بیمار نوبت درمانگاه بدهند.
و دهها پیگیری دیگر مثل این موارد.
به نظر من که فرسایشیترین قسمت کشیک است.
از این اذیت هستم که پیگیری در نظر من یعنی یک سیستم معیوب.
اگر در سیستم، فرایندها را درست تعریف کرده باشیم، اصلاً نباید به این پیگیریها نیاز باشد.
چرا باید زمانی که را میتوانم برای دیدن یک بیمار دیگر بگذارم، یا برای فردی دیگر، بیشتر و کاملتر بیماریاش را توضیح بدهم، یا یک نفر را دقیقتر معاینه بکنم، به این بگذرد که به دنبال ریپورت MRI بیمار باشم؟ اصلاً چرا اینقدر درخواستهای MRI زیاد است که آن رادیولوژیست بیچاره نمیرسد ریپورت بکند؟ نمیشود مشخص کرد که آیا آن بیمار واقعا به MRI نیاز داشت یا نه؟
برای چی باید انجام یک پروسیجر اینقدر به تأخیر افتد که یک نفر دیگر وقت زیادی را صرف پیگیری این کار کند؟
جوری شده است که انگار این کارها بدون پیگیری و تماسهای متعدد و سرزدنهای حضوری و آنجا ایستادن و نگاه کردن فرد مقابل و التماس کردن، انجام نخواهد شد.
آیا واقعاً نمیشود برای این مراحل، یک فرایند درست تعریف کرد؟ فرایندی که نخواهیم آن را دور بزنیم چون فکر کنیم بیمار ما مهمتر از بقیه است؟ اصلاً برای مهمتر بودن بیمارها نیز فرایند تعریف کنیم؛ چرا نشود؟
طبیعی است که هر پزشکی فکر میکند بیمار خودش مهمتر است. میشود اولویتها را تعریف کرد و مشخص کرد که در طی چه زمانی کار هر بیماری انجام بشود.
مقاله و تحقیق نمیتوانم برای حرفم بیاورم. اما باورم این است که هر چقدر تعداد پیگیریها در یک محیط کار بیشتر باشد، به این معناست که فرایندهای اصولی کمتر در آن محیط تعریف شده است و این موضوع باعث فرسایش فرد پیگیریکننده خواهد شد و در نتیجه پس از مدتی، بازدهی کل سیستم پایین میآید.
فرسودگی…
دیگه واقعا نمیدونم چی بگم از این سیستمی که هست…
سلام
امیدوارم تلاشهای شما برای آگاهسازی و اطلاعرسانیِ ناکارآمدیها و نواقصی که در سیستم درمان کشور وجود داره، منجر به شروع روندهای مثبت شده و باعثِ این بشه که «ناکارآمدیهای فعلی» تبدیل به «ناکارآمدیها قبلی» در آینده بشن.
مثل همون اتفاق تلخی که برای خانواده Zion افتاد؛ اما درنهایت منجر به رفع بخش مهمی از عیوب سیستم درمان کشور آمریکا و اصلاح مدت زمان کشیکها، و بنابراین نجات جان آیندگان شد. ( https://youtu.be/YiA18YuE8I0 )
سلام دکتر قربانی عزیز
وقت تون بخیر
من ۲ سال هست که وبلاگ شما رو میخونم و دنبال می کنم. شرایطی برایم به وجود آمده که فکر می کنم توصیه های شما میتونه کمکم کنه و راه رو بهم نشون بده.
من همین امسال کنکور دادم و علیرغم همه تصورات و برنامه ریزی هایم ، احتمالا پزشکی تهران قبول نمیشم و باید برم شهید بهشتی.
از این اتفاق فوق العاده ناراحت و افسرده شدم و نمیدونم باید چکار کنم. توی کنکور به اون شکل که باید ، تلاش نکردم و به حقم نرسیدم و الان احساس میکنم که باید تو دوران دانشگاه تلافی کنم و یه جورایی میخوام روحم ارضا بشه.
اگر شانس بیارم و رتبه ام به تهران برسه ، ورودی بهمن خواهم بود و در غیر این صورت از ابتدای مهر به بهشتی میرم.
خواهشی که از شما دارم این هست که راه رو بهم نشون بدید و بفرمائید که چه کارهایی رو بهتره توی این مدت و یا ترم یک و …. انجام بدهم. آیا باید درس های علوم پایه رو خیلی جدی بگیرم یا اینکه…؟
در کل اگر امکانش هست، لطف کنید من رو از سردرگمی نجات بدید و راه رو بهم نشون بدید که حداقل عدم قبولی تهران رو با دست پر رفتن به بهشتی جبران کنم.
پیشاپیش از پاسخگویی شما سپاسگزارم?
دقیقا همین طور است که فرمودید آقای دکتر…. ?بخشی از وقت هر کشیک برای پیگیری ها، بیهوده هدر میرود….
نصف مواردی که می بینم اوردر میشه پیگیریه کارای انجام نشده ست، خصوصا مشاوره ها و ریپورت ها. زیاد پیش میاد که ۵ روز پشت سرهم تنها اوردر بیمار پیگیری مشاوره ی ارتوپدی بوده.
..::هوالرفیق::..
امیرمحمد، فرسایشیترین کشیکهایم مروبط به بخش زنان بود. وقتی که اول صبح یک کاغذ به دست تو میدادند، اسم تک تک بیماران توی آن نوشته شده بود و زیر هر اسم مواردی که باید پیگیری شود به ترتیب نوشته شده بود.
“حواست به CBC این بیمار باشد، آن یکی را order کردم اما معمولاً به موقع خونگیری انجام نمیشود حتما پیگیری کن که عقب نیوفتد. این سه بیمار CT انجام دادهاند هنوز ریپورت آنها انجام نشده، حتما با رادیولوژیست تماس بگیر و بگو برامون بخونه. این یکی اورژانسی هست، افت Hb داشته و باید خون بگیره، برگههاش ارسال شده اما هنوز از بانک خون P.C آماده نکردهاند حتماً تماس بگیر و لازم شد خودت حضوری برو اونجا بشین! و…و…و…”
و در طول کشیک تو فقط داشتی آزمایش در میآوردی، برگه ریکوئست مینوشتی، لوله آزمایش جابهجا میکردی و در بعضی از کشیکها پیش میآمد که من هیچ تماسی با بیمارانم نداشتم، یعنی کارهای کسی را داشتم پیگیری میکردم که نمیدانستم توی کدام اتاق و تخت خوابیده است. اصلاً حالش چطور است…!
شاید به خاطر همین موضوع هست که کشیکهای اورژانس رو به بخش ترجیح میدهم؛ یعنی بیخوابی را به بیگاری (پیگیریهای معیوب سیستم)
سلام خسته نباشید من امسال میخوام انتخاب رشته کنم و واقعا دچار یه بحران عجیبی شدم شرایط کلی باعث شده شک کنم به اینکه چرا چند سال برای قبولی پزشکی درس خوندم و حالا که میتونم برم چرا اینقدر مثل قبل مطمئن نیستم که تحت هر شرایطی و هر سختیای که داشته باشه دلم بخواد بازم پزشکی بخونم
احتمالا شما هم شنیدید این افزایش ظرفیت ها چقدر زیاد و عجیب شده و هر دانشجویی رو هم میبینم بهم میگه پزشکی نزن و یکم ترسیدم که شاید نتونم از پسش بر بیام
همه اینا باعث شده نگران آینده پزشکی که هر سال چقدر بدتر میشه بشم و دارم به رشته های دیگه و مهاجرت فکر میکنم واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم به سر و سامون دادن به این فکرا و حرفا بین چند راهی گیر کردم ولی راهنمایی تون توی این یه هفته میتونه خیلی برام کمک کننده باشه.پیشاپیش ممنونم
چه خوب که شما نوشتید بالاخره
واقعا دل ما برای نوشته هاتون تنگ میشه
به خصوص که شما از اون مدل آدم هایی هستید که هم تجربیات ارزشمند و حرف های دلنشین دارید و هم زیبا بیانشون میکنید
امیدوارم اوضاع به اون صورت درستش که مورد پسند شما هم هست نزدیک بشه
خیلی سخته این اوضاع متوجه ام مثلا فکر بکنی این سیستم معیوب چه بر سر بیمار ها میاره و چه ضررهای مالی و حتی سلامتی رو متحمل میشن و چقدر وقت شما تلف میشه
اما شاید توی همین اوضاع و توی این سیستم معیوب ، شما فرشته نجاتی باشید برای خیلی از بیمارها
پیگیری هاتون ، سوادتون ، دلسوزیتون ، مسئولیت پذیری شما و …. باعث بهتر شدن حال بیمار هاتون میشه
لطفا همیشه همین مدلی بمونید
مرسی
این معضل پیگیری توی خیلی از بیزنس ها هم وجود داره . مثلا شرکت ما با یک سازمان دولتی قرارداد بسته و کارش رو انجام داده بعد کارپرداز باید چند ماه پیگیری کنه تا از اون اداه پول بگیره . توی خیلی از شرکتهای خصوصی وظیفه کارپرداز همینه یعنی پی گیری برای گرفتن پول. یعنی هیچ کسی سرموقع پول پرداخت نمیکنه . مسخره س که یک شغل فول تایم برای پیگیری وصول پول داشته باشیم
واقعا مسخره هست. برای خود من فرسایشیترین قسمت کشیکها هم همین کار هست.