ساعت ۶ صبح از گرگان به تهران پرواز داشتم. دقایقی بعد از بلند شدن هواپیما، خلبان اعلام کرد که با هماهنگی صورت گرفته، مسیر هوایی را تغییر میدهیم و مسیر مستقیم را میرویم. مسیر معمول از گرگان به سمت ساری است و سپس تهران. مسیر امروز ما، از گرگان به …
ادامهی مطلببایگانی/آرشیو وبگاه ها
لحظهنگار: لحظهای با حافظ
عکس زیر را محمد علی از آرامگاه حافظ گرفته است. میدانم که ساعتها از زوایای مختلف در دوربین نگاه کرده، کلی کلنجار رفته، کلی سختی کشیده تا این عکس را بگیرد. از او اجازه گرفتم تا این عکس را در اینجا بگذارم. عکسهای محمدعلی را خیلی دوست دارم. زاویهی نگاه …
ادامهی مطلبلحظهنگار: خودم
اولین روز برگشت به شیراز بود. ۱۳ فروردین ۱۳۹۶. محمدعلی از چند شب قبلش گفته بود که برویم حافظیه. محمدعلی اولین دوست من تو شیراز بود. تخت پایینی من درخوابگاه. دوستیای که بهمن ماه ۱۳۹۲ شروع شد و هنوز ادامه دارد. از علایق محمدعلی عکاسی است و آرامشش را در …
ادامهی مطلبلحظهنگار: پس از چهارده هزار قدم
فقط افکاری که در هنگام قدم زدن به ذهن خطور میکنند، باارزش هستند. اولین بار به این جمله در کتاب تسلیبخشیهای فلسفه از آلن دو باتن برخوردم. از نیچه است. منظورم این نیست که هر فکری که به نظرم قابل تأمل باشد، موقع راه رفتن به ذهنم رسیده باشد. اما دفعات …
ادامهی مطلبلحظهنگار: لبریز از زندگی
گلها و شکوفههای باغچهی کوچک ما. لبریز از زندگی. متعلق به درختان گوجه سبز، آلوی قطره طلا، زرد آلو و هلو بشقابی + رزماری و یاس زرد. پی نوشت ۱: من این شکوفهها را نچیدهام. پی نوشت ۲: باغچه کوچک ما سیب دارد. +91
ادامهی مطلبسایه
تولد هوشنگ ابتهاج نزدیک است. چیزی نمانده است. امشب به سراغ تاسیان و سیاه مشق رفتم. دلم میخواست که سایه بخوانم. به یاد بال در بال افتادم. قسمتی از آن را اینجا میگذارم. کلام من بس است. به سایه گوش دهیم. پینوشت: نام این شعر که در پایان کنسرت بال در …
ادامهی مطلبلحظه نگار: کاشی
لحظه نگار را محمدرضا بعد از ترک اینستاگرام شروع کرد. اکنون ۱۱ ماهی ست که عکسی در اینستاگرام نگذاشتهام. اینستاگرامی نداشتهام که بخواهم عکسی بگذارم. از این به بعد، همانند او، لحظه نگار را شروع میکنم. کاشی کاشی مجذوبم میکند. کاشی جادویم میکنم. کاشی مبهوتم میکند. کاشی آرامم میکند. کاشی …
ادامهی مطلب