از کتاب‌هایی که می‌خوانم

اول کتاب چه می‌نویسید؟

اشتباه نکنید. منظورم کتاب‌هایی نیست که می‌خواهیم کادو بدهیم. منظورم کتاب‌های خودمان است. نمی‌دانم عادت‌های موقعِ کتاب خواندن شما چگونه است. در آن خط می‌کشید یا نمی‌کشید. از ماژیک‌های هایلایت استفاده می‌کنید یا نه. از یک رنگ استفاده می‌کنید یا از چند رنگ. حاشیه‌نویسی انجام میدید یا فیش‌نویسی می‌کنید و …

ادامه‌ی مطلب

انسان‌ها

من نشستم و نفس کشیدم، با ریه‌هایی که یک روز از کار می‌افتادند؛ اما هنوز هوای گرم و تمیز زیادی باید به درون راه می‌دادند. بعد به طرفِ کامپیوترِ ابتداییِ زمینیِ گالیور برگشتم و شروع کردم به تایپ، هر توصیه‌ای که برای کمک به یک انسان به فکرم می‌رسید، را …

ادامه‌ی مطلب

شوش‌واپ

در سال ۱۹۸۶، یک قوم‌نگار (ethnographer) کانادایی، به نام Richard Kool، نامه‌ای به میهای چیکسنت‌میهای نوشت. مطالعه‌ی آثار اولیه‌ی این استادِ دانشگاه درباره‌ی جریان (flow)، یادآور پژوهش‌های خودش در مورد قبیله‌ی شوش‌واپ (Shuswap) بود؛ مردمانی بدوی که در Thompson River Valley – بریتیش کلمبیای فعلی در کانادا – زندگی می‌کردند. …

ادامه‌ی مطلب

هایکو بهانه‌ای است برای آشتی با ادبیات

شعر هایکو (Haiku) شعر بیان هیچ است (هایکو – احمد شاملو ع. پاشایی). چون احساس وقتی کامل بیان شود، جایی برای «ناشناخته‌ها» باقی نمی‌ماند (ذن هایکو – نیکی کریمی). شعری کوتاه، از سرزمین ژاپن، که در قرن هفدهم توسط شاعر مشهور ژاپنی، ماتسو باشو مطرح شد. البته قبل از آن …

ادامه‌ی مطلب

هملت و توضیحی در مورد سخن معروف شکسپیر

فکر نمی‌کردم که این‌روز‌ها به سراغ شکسپیر بروم. تصورم این بود که متون شکسپیر ثقیل است و آن را خوب درک نخواهم کرد. احتمالا هم تا حدی فکر می‌کردم که حوصله‌سر‌بر خواهد بود. اما اتفاقاتی افتاد که به سراغ خواندن هملت رفتم. چندین روز پیش، کتابی دیگر از شل سیلور …

ادامه‌ی مطلب

از دو نمایشنامه:‌ نصف شب است دیگر دکتر شوایتز و کالیگولا

اصلا یادم نمی‌آید آخرین نمایشنامه‌ای که خواندم کی بود. حتی اسمش را یادم نیست. فقط یادم است خیلی بیخود بود. بعد از آن قضیه، خودآگاه یا ناخود‌آگاه، مدت‌ها به سراغ نمایشنامه نرفتم. تا این که: مریضی داشتیم که از میناب آمده بود. قند خون او در بدو ورود ۱۱۸۰ بود! …

ادامه‌ی مطلب

سیلوراستاین: باید و شاید و خواهد

واقعا نمی‌دانم چرا در کودکی سیلوراستاین نمی‌خواندم. احتمالا هیچ‌وقت در کتاب‌فروشی، چشمم به کتاب‌های سیلوراستاین نیافتاده بود. وگرنه حتما خوانده بودمش. کتاب هانس کریسیتن اندرسون را بارها خوانده بودم. برادران گریم را همین‌طور. داستان‌های متعدد دیگر هم می‌خواندم. کتاب‌هایم پر از لک غذا بود. بچه بودم و با همان دست‌هایی …

ادامه‌ی مطلب

روزینیا، قایق من

vasconcelos

روزینیا، قایق من Rosinha, Minha Canoa سومین کتاب از واسکونسلوس نیز به پایان رسید. در کتاب‌خانه‌ام، دو کتاب دیگر از او دارم. کاخ ژاپنی و موز وحشی (بنانا براوا). احتمالا امشب یا فردا، کاخ ژاپنی را شروع کنم. بین این سه تا، درخت زیبای من را از همه بیشتر دوست …

ادامه‌ی مطلب

درخت زیبای من

با درخت زیبای من از طریق گودریدز آشنا شدم. کلی کتاب نخوانده و در نوبت داشتم، ولی ریویو‌های آن، کاری کرد که به کتاب‌فروشی بروم و آن را بخرم. قبلا از واسکونسلوس نوشته‌ام: خورشید را بیدار کنیم. درخت زیبای من، به سادگی، به زیبایی و به شیوایی، دنیای یک کودک …

ادامه‌ی مطلب

برای کودکان شل سیلور استاین بخوانیم

سیلور استاین مفاهیمِ معمول، عرفی، مسجل و آشنای دنیای امروز را به دیده‌ی تردید می‌نگرد و به کودکان می‌آموزد که می‌توان به آن‌ها از زاویه‌ی دیگری نگریست، زیر بارشان نرفت، با آن‌ها مقابله کرد و تغییرشان داد. این را خانم منیژه گازرانی در مقدمه‌ی کتاب من و دوست غولم نوشته …

ادامه‌ی مطلب