در این بخش – اتفاقات نورولوژی – به قدری درگیر بیمارستان شدهام که تنها کاری که در رابطه با وبلاگم توانستم بکنم، تایید و خواندن کامنتها بود. هر شب چند خطی مینوشتم و با به خواب رفتن پشت میز، این نوشتن پایان مییافت. امروز مرخصی هستم که توانستم این مطلب …
ادامهی مطلببحران هویت و معنا
۱. بحران پیش رو تو گویی هر کدام از ما، در لحظهی به دنیا آمدن، قطعه زمینی داریم. قطعه زمینی خالی. کم کم نقشهای میکشیم و در این قطعه زمین، خانهای میسازیم. مصالح مختلف میآوریم و با آنها زمینمان را آباد میکنیم. برخی ترجیح میدهیم خانهای چوبی داشته باشیم و …
ادامهی مطلبمسیر کاری و رشد: گمگشتگی، کژخواهی و معنایابی
پیشنوشت: فکر میکنم بهتر است که در ابتدا قسمت قبلی را بخوانید. پیشنوشت ۲: عمدهی متن زیر حرفهای من نیست؛ اما حرفهایی هست که به من کمک کرده است. قسمتهایی از ۶ کتاب را به هم وصل کرده و در آن بین چند کلمهای نوشتهام. قسمت اصلی این نوشته، از …
ادامهی مطلبآشتی با گمگشتگی و ابهام
صدها چیزی که از انجامشان در زندگی نفرت داریم میدانیم، اما همهی خواستههایمان مبهماند.هیچ تصویر روشنی از از این که آرزوهایمان را دقیقا در چه مسیری باید هدایت کنیم نداریم.میخواهیم چیزها را عوض کنیم.میخواهیم یک کار جالب و ارزشمند انجام دهیم.اما نمیتوانیم علایق خود را در یک نقطهی واقعگرایانه متمرکز …
ادامهی مطلب