آموزش پزشکی

بیست پیشنهاد پس از ده سال تحصیل پزشکی | قسمت اول

ده سال شد. ده سال است که مشغول تحصیل پزشکی‌ام. و اگر اتفاقی نیفتد و زودتر نمیرم، شاید ۵۰ سال دیگر هم مشغول تحصیل در پزشکی باشم. این ده سال بودن در پزشکی، این اعداد، بهانه‌هایی می‌شوند برای این‌که فکر کنیم اجازه‌ی پیشنهاد دادن به دیگران را داریم. من هم …

ادامه‌ی مطلب

انداختوبلاستوما – درس‌های کوچک طبابت

بیماری عجیبی است. همه با آن سر و کار دارند – از بس که شایع است. از استیودنت و اکسترن و اینترن بگیر تا فوق تخصص. همه‌ی رشته‌های تخصصی و فوق تخصصی را درگیر می‌کند. به هیچ رشته‌ای رحم ندارد. علت‌هایش را می‌توان در دو دسته‌ی بزرگ گنجاند: دسته‌ی اول …

ادامه‌ی مطلب

سؤال‌هایی که از آن‌ها می‌گذریم – درس‌های کوچک طبابت

استادی باتجربه و قدیمی دارم که بیش از سی سال است که در زمینه‌ی بیماری‌های غدد فعالیت می‌کند. خانمی ۳۳ ساله که به درمانگاه آمده بود، می‌گفت از دو سالگی مریض استاد هستم. تجربه‌اش خیلی زیاد است. این استاد، ویژگی خاصی دارد. تقریباً تمام روزهای مورنینگ ریپورت (گزارش صبحگاهی) حضور …

ادامه‌ی مطلب

در مورد خواندن تکست‌بوک و روش شخصی یادداشت‌برداری و علامت‌گذاری در کتب پزشکی

امشب (بیست و پنج/چهار/دو) جلسه‌ای در مورد تکست‌بوک با بچه‌ها داشتم. بحثی که چندین بار در این وبلاگ هم به آن اشاره شده است. سعی کردم حرف‌های دیگری بگویم. حرف‌هایی که قبلاً فرصت مطرح کردن‌شان نبوده. مخصوصاً از این‌که هر سطح مدل بلوم در کتاب‌های پزشکی یعنی چی و چه …

ادامه‌ی مطلب

کارهای غیرپزشکی در هنگام کشیک – در مورد مفهوم Scutwork

یکی از دوستان نزدیکم، به تازگی اینترن شده است. بخش‌های اینترنی را با روتیشن جراحی شروع کرد. چند وقت پیش که روتیشن جراحی‌اش تمام شد، حدود ۶ دقیقه صحبت برایم فرستاد و از آن‌چه که به او در این مدت گذشته بود، برایم گفت. کمابیش خبر داشتم. چون که در …

ادامه‌ی مطلب

در مورد نگاه و قضاوت بالینی

چند هفته‌ای است که به یکی از دوستانم قول داده‌ام تا پاسخی برایش بنویسم. او در برنامه‌ی منتورینگ، منتور است و به دانشجویان علوم پایه راهنمایی می‌دهد. می‌خواست نظر من را در این مورد بداند که چه کاری برای کسب نگاه و قضاوت بالینی در دوران علوم پایه و فیزیوپاتولوژی …

ادامه‌ی مطلب

داستان‌ها و بیماری‌ها

هر بیمار، داستانی دارد. هر بیماری نیز می‌تواند به یک داستان وصل بشود. هر بیماری، هر علامت و هر نشانه. امروز، در درمانگاه نشسته بودیم. منتظر بیمار جدید. بیمار قبلی بیرون رفت. خانمی جوان که مشکل ژنتیکی در غده‌ی فوق کلیه داشت و به همین خاطر، کلیترومگالی (بزرگی کلیتوریس) پیدا …

ادامه‌ی مطلب

در مورد برقراری ارتباط عمیق با اساتید

ترم یک گیج می‌زدم. ترم دو هم همین‌طور. به کارهای خارج دانشگاه مشغول شدم و اصلاً نفهمیدم چطور گذشت. ترم سه که رسیدیم، فیزیولوژی غدد داشتیم. درسی که خیلی دوست داشتم. بعد امتحان بود که با دوستم به اتاق یکی از دو عضو هیئت علمی گروه فیزیولوژی رفتیم که غدد …

ادامه‌ی مطلب

برای استاجرهای گروه داخلی – حس استیصال روزهای نخست

پیش استادم بودم. به او گفتم: «از هفته‌ی بعد استاجرهای جدیدمان می‌آیند. راند با استاجرها را ترجیح می‌دهم و دوست دارم که باشند.» خندید و گفت: «بله. می‌دانم. تو استاجردوست هستی و دکتر فلانی، اینترن‌دوست. برای همین دلت می‌خواهد زودتر بیایند.» خندیدم. درست می‌گفت. نه این‌که با اینترن مشکلی داشته …

ادامه‌ی مطلب

استدلال بالینی یک مهارت جنریک نیست

استدلال بالینی

تا آخر اردیبهشت از بیمارستان امام خمینی دور هستم. با وجود تمامی سختی‌های این بیمارستان، آن را دوست دارم. انگار خانه‌ام است و آن‌جا دوستانی دارم که حس خانواده به من می‌دهند. امروز خوشبختانه فرصتی شد که با یکی از استادانم در آن‌جا ساعتی تماس تصویری داشته باشیم و کمی …

ادامه‌ی مطلب